کاینجا نه حدیث تیغبازی است
دلالگییی به دلنوازی است.
نظامی.
سوسن ز سر زبان درازی شد در سر تیغ و تیغبازی.
نظامی.
داشت از تیغ و تیغبازی دست فارغانه به رود و باده نشست.
نظامی.
میدان تیغبازی برق است روزگاربیچاره دانه ای که سر از خاک برکشید.
صائب ( از آنندراج ).
رجوع به تیغ و ترکیبهای آن و ماده بعد شود.