تیزی دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) برندگی و تندی دادن. لبه یا نوک چیزی را : سوهان فلک تا گل عدل تو شکفته ست تیزی نتواند که دهد خار ستم را.انوری ( از آنندراج ). || روانی دادن سخن و جزآن را : در معرکه نظم به اوصاف رخ دوست تیزی ز سخن میدهم آن تیغزبان را.علی خراسانی ( ایضاً ).رجوع به تیز شود.