تیز پیکان

لغت نامه دهخدا

تیزپیکان. [ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) پیکانی تیز و فرورونده. پیکانی که نیشی سخت باریک دارد. پیکانی که سری تند دارد :
غمزش از غمزه تیزپیکان تر
خندش از خنده شکرافشان تر.
نظامی.
رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

پیکانی تیز و فرو رونده پیکانی که نیشی سخت باریک دارد پیکانی که سری تند دارد

پیشنهاد کاربران

بپرس