تیزمغزی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) تندی. بردباری. شتاب کردن در خشم : مکن تیزمغزی و آتش سری نه زینسان بود مهتر لشکری.فردوسی.هرکه فرهنگ ازو فروهید است تیزمغزی از او نکوهیداست.عنصری.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.