تیزقدم. [ق َ دَ ] ( ص مرکب ) شتاب رو. سبکپای. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): ناقة طفاحة القوائم ؛ شتاب رو و سبکپای و تیزقدم. ( منتهی الارب ، یادداشت ایضاً ): سنب ؛ اسبی تیزقدم. ( ایضاً ). رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.