تیره رو. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) تیره رخ. تیره چهر. سیه روی. تیره روی : زحل نحس و تیره روی نگرکز بر مشتریش مستقر است.خاقانی.ز خورشید تا سایه موئی بودکه این روشن ، آن تیره روئی بود.نظامی.رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود.