تیره بصر. [ رَ / رِ ب َ ص َ ] ( ص مرکب ) کور. نابینا. تیره بین. تیره چشم : در فراق تو از آن سوخته تر باد پدربی چراغ رخ تو تیره بصر باد پدر.خاقانی.رجوع به تیره بین وتیره و دیگر ترکیبهای آن شود.