تیر هوائی

لغت نامه دهخدا

تیر هوائی. [ رِ هََ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تیری که به هوا اندازند؛ یعنی بسوی آسمان اندازند. ( غیاث اللغات ). تیری که بر هوا اندازند و نشانه معین ندارد. ( آنندراج ) :
مده چو تیر هوائی بباد عمر عزیز
کشیده دار کمان تا نشان شود پیدا.
صائب ( از آنندراج ).
|| قسمی از آتشبازی. ( غیاث اللغات ). قسمی از آتشبازی و آن را تیر آتشبار نیز گویند.( آنندراج ) :
امشب ز دخان به روی مه نیل کشند
جرم مه و خور پهلوی قندیل کشند
از تیر هوائی شد اگر فرماید
در چشم ستاره آتشین میل کشند.
ظهوری ( از آنندراج ).
تغییر وضع گر همه یکدم شود چو شست
در حسرت ترقی تیر هوائیم .
کلیم ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

تیریکه به هوا اندازند یعنی بسوی آسمان اندازند تیرکه بر هوا اندازند و نشانه معین ندارد

پیشنهاد کاربران

بپرس