تکفور

لغت نامه دهخدا

تکفور. [ ت َ ] ( اِخ ) کلمه تکفور را مورخین قرن هفتم الی نهم هجری از قبیل ابن العبری و ابن بی بی و ابن فضل اﷲ العمری و قلقشندی و حمداﷲ مستوفی بعنوان لقب ، مانند قیصر و خاقان و فقفور و جز اینها برای عموم ملوک ارمنیه صغری یعنی ارمنیه غربی ، واقع بر ساحل شمال شرقی مدیترانه که مرکز آن شهر معروف سیسیل بود استعمال کرده اند. ابن بی بی غالباً بجای تکفور تکور را که املای دیگر تکفور است بکار میبرد واصل کلمه تکفور با صور مختلف آن از تگور و تاگور همه از کلمه ارمنی «تاگاور» می آید که در آن زبان بمعنی پادشاه است و مرکب است از دو جزء یکی «تاگ » بمعنی تاج و دیگر ادات «آور» بضم واو بمعنی حامل و برنده که معادل «ور» در فارسی است. و بدون شک تاگاور ارمنی از تاجور فارسی گرفته شده است و همان معنی تاجور رانیز میدهد... ولی گاه نیز مؤلفین اسلامی اتساعاً کلمه تکفور و تکور را در مورد سایر ملوک عیسوی ، غیر ملوک ارمنیه صغری ، مثلاً در مورد پادشاهان یونانی قسطنطنیه ، یا پادشاهان یونانی طرابوزان نیز استعمال کرده اند. ( از حواشی تاریخ جهانگشای جوینی ج 3 صص 484-488 )( از دزی ج 1 ص 149 ). امپراطور روم شرقی ، بیزانس. ( تاریخ ادبیات برون ص 237 ). رجوع به تاگ ور و تاجور شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تِکفور (یا تَکفور/ تکوور/ نقفور/ تقفور)، نام چند تن از امپراتوران روم شرقی و بعدها در منابع اسلامی لقب فرمانروایان روم و ارمنستان صغیر و حاکمان برخی شهرهای آناطولی بود.
این واژه به احتمال بسیار از تَگَوُر (tagavor) ارمنی به معنای «حمل کنندة تاج، دارندة تاج » و تاگ آواره (ra ¦wa ¦g-a ¦ta) فارسی میانه (هوبشمان، ذیل «تاج»؛ تاجوَر فارسی یا به احتمال ضعیفتر از نام یونانی نیکفوروس گرفته شده است. مورخان مسلمان این واژه را به صورتهای نقفور، نقفوروس، تقفور ، تکور، تاگْوَر و تکفور ضبط کرده اند.
نقفور اول
در منابع اسلامی، نخستین بار در شرح جنگهای هارون الرشید (حک: ۱۷۰ـ۱۹۳) با امپراتوری روم، از نقفور (نیکفوروس اول؛ حک: ۱۸۶ـ ۱۹۵/ ۸۰۲ ـ۸۱۱) یاد شده که پس از ملکه رینی/ ایرنه بر تخت نشسته بود. بنا بر بیش تر این منابع، نقفور اول از اولاد جَفْنه و از اعراب غَسّانی بوده است. با این که برخی مورخان غیرمسلمان نیز به این نکته اشاره کرده اند، در بارة صحت یا سقم این مطلب نمی توان با اطمینان سخن گفت. برخی شاعران عرب، هارون الرشید را به سبب پیروزیهای پی درپی وی بر نقفور ستوده اند.
نقفور دوم
هم زمان با دومین مرحله از سلسله جنگهای مسلمانان و روم شرقی، در زمان حمدانیان و بویژه در زمان سیف الدوله حمدانی ، مورخان مسلمان از امپراتوری به نام نقفورفوکاس ملقب به دُمسُتُق (جانشین فرماندهی کل قوای امپراتور علیه مسلمانان در ثغور یا نقفور دوم که در ۳۵۲ بر تخت نشست، یاد کرده اند. برخی نام او را نقفوربن الفَقّاس/ الفقاص نوشته اند. نقفور فوکاس، رئیس خاندانی اشرافی از زمینداران آسیای صغیر و نخستین مبلّغ شعار افراطی اشغال بیت المقدس بود. به همین منظور حوزة متصرفات خود را تا شام و ارمینیه گسترش داد و بسیاری از شهرهای مهم، مانند حلب و طرسوس و انطاکیه و عین زربه، را به قلمرو خود افزود و شاید از همین روست که برخی مورخان مسلمان از او با عنوان « ملک الارمن » یاد کرده اند. ظاهراً از آن پس، در منابع اسلامی، بویژه منابع قرن هفتم تا نهم، نقفور یا تکفور به عنوان لقب عموم ملوک ارمینیة صغیر (حک: ۴۷۳ـ۷۷۶/ ۱۰۸۰ـ ۱۳۷۵؛) ارمینیة صغیر یا ارمنستان غربی یا کیلیکیه ، در ساحل شمال شرقی مدیترانه قرار داشت و پایتخت آن ابتدا «عین زربه» و سپس «سیس» بود، به کار رفته است. ضمن صحبت از قوریلتایِ (شورای سلطنتیِ) جلوس گیوک خان در قراقروم، از شرکت سلطانِ «تاگْوَر» در این جشن سخن گفته است. ابن عبری در مختصرالدول نظیر مطالب جوینی را با اندکی اختلاف آورده، ولی لقب مذکور را تکفور نوشته است. جوینی در جای دیگر واژة تاگور را به جای «بلادِ اَرمَن» به کار برده است.
متملکان سیس
...

پیشنهاد کاربران

بپرس