تکریه

لغت نامه دهخدا

تکریه. [ ت َ ] ( ع مص ) دشمن گردانیدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). دشمن داشتن. ( دهار ). ضد تحبیب. ( از اقرب الموارد ). || ناخواست و ناپسند کردن چیزی بر کسی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس