تکامل تدریجی شرایع

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تکامل شرایع به دو گونه ممکن است ادامه یابد: افقی، عمودی. تکامل افقی به همین شکل که شریعتی جانشین شریعت دیگر گردد، قانونی جای قانون دیگر را بگیرد. تکامل عمودی این است که اصول جای فروع مستنتجه را بگیرد، اصولی که به منزله خطوط اصلی تکامل بشری است، و به این وسیله شرایع و قوانین ختم گردد.
در لسان قرآن ، دین یک حقیقت واحده است و شرایع، مراتب مختلف دین الهی اند؛ از این رو باید توجه داشت که بین معنای دین و شریعت تفاوت وجود دارد. «شریعت عبارت است از طریقه ای خاص، یعنی طریقه ای که برای امتی از امت ها و یا پیامبری از پیامبران مبعوث به شریعت تعیین و آماده شده باشد مانند شریعت نوح ، و شریعت ابراهیم ، و شریعت موسی ، و شریعت عیسی ، و شریعت محمد صلی الله علیه وآله، و اما دین عبارت است از سنت و طریقه ی الهیه؛ حال، خاص به هر پیامبری و یا هر قومی که می خواهد باشد، پس کلمه ی دین، معنایی عمومی تر از کلمه ی شریعت دارد، و به همین جهت است که شریعت نسخ می پذیرد، ولی دین به معنای عمومی اش قابل نسخ نیست.»
بررسی تکامل شرایع
روز اولی که به مدرسه قدم گذاشتیم نوشتن را بلد نبودیم. اما هر سال که می گذشت معلم های ما با درس ها و تمرین های جدیدی که می دادند توانایی ما را در خواندن و نوشتن بیشتر می کردند و اکنون می توانیم به راحتی بخوانیم، بنویسیم و حتی به دیگران هم خواندن و نوشتن را یاد بدهیم. خداوند نیز که انسان را متفاوت از سایر موجودات آفرید، انبیای الهی را ـ به عنوان بهترین معلمان بشریت ـ یکی پس از دیگری فرستاد تا در کلاس بزرگ و عالم گیر آنان انسان ها رشد کنند و به سلامت و سعادت دست یابند. هر پیامبری دستان بشر را در دستان پیامبر دیگر می گذاشت و هر شریعتی، بشریت را به کلاس بعدی شرایع الهی رهنمون می شد؛ (هر شریعتی نسبت به شریعت قبل از کمال بیشتری برخوردار بوده است. قرآن کریم نیز آنجا که به سنت های الهی اشاره می کند می فرماید: «ما ننسخ من آیه او ننسها نات بخیر منها او مثلها ا لم تعلم ان الله علی کل شی ء قدیر».
← کلام علامه طباطبایی
دین واحد عبارت است از تسلیم شدن در برابر بیانی که از مقام ربوبی در مورد عقائد و اعمال و یا در مورد معارف و احکام صادر می شود و این بیان هر چند به طوری که در قرآن حکایت شده در شرایع رسولان و انبیای او از نظر مقدار و کیفیت مختلف است، لیکن در عین حال از نظر حقیقت چیزی به جز همان امر واحد نیست، اختلافی که در شریعت ها هست از نظر کمال و نقص است، نه این که اختلاف ذاتی و تضاد و تنافی اساسی بین آنها باشد، و معنای جامعی که در همه ی آنها هست عبارت است از تسلیم شدن به خدا در انجام شرایعش، و اطاعت او در آنچه که در هر عصری با زبان پیامبرش از بندگانش می خواهد. پس دین همین اطاعتی است که خدا از بندگان خود می خواهد، و آن را برای آنان بیان می کند، و لازمه مطیع خدا بودن این است که آدمی آنچه از معارف را که به تمام معنا برایش روشن و مسلم شده اخذ کند و در آنچه برایش مشتبه است توقف کند، بدون این که کمترین تصرفی از پیش خود در آنها بکند.

پیشنهاد کاربران

بپرس