در مورد واژه ی تکاب و ریشه های آن در اوستایی، پهلوی
و سانسکریت، نکات زیر قابل توجه است:
- - -
تحلیل ریشه شناسی واژه �تکاب�
۱. بخش اول: �تک�
اوستایی: واژه های tka - یا tka در اوستا به معنای �تنها�، �یگانه� یا �منحصر به فرد� دیده می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
پهلوی / فارسی میانه: واژه tka در متون پهلوی وجود دارد که مفهوم یگانگی یا اهمیت را می رساند.
سانسکریت: واژه eka به معنای �یک� یا �یگانه� در سانسکریت، هم ریشه با �تک� است.
نتیجه: بخش �تک� در نام �تکاب� احتمالاً به مفهوم یگانگی، منحصر به فرد بودن یا اهمیت اشاره دارد.
- - -
۲. بخش دوم: �آب�
اوستایی: واژه āp ( 𐬀𐬞𐬀 ) به معنای �آب� یا �رود� استفاده شده است.
پهلوی: āb با همین معنا به کار رفته است.
سانسکریت: واژه ā́p به معنای �آب� یا �مایع� وجود دارد.
نتیجه: بخش �آب� مشخصاً به معنای آب یا رود است و کاربرد جغرافیایی دارد.
- - -
۳. ترکیب �تک� �آب�
ترکیب دو بخش می تواند معانی زیر را داشته باشد:
�آب یگانه�
�رود منحصر به فرد�
�چشمه مهم�
این معنا می تواند به ویژگی طبیعی، اهمیت فرهنگی یا موقعیت جغرافیایی منطقه اشاره داشته باشد.
- - -
منابع علمی و معتبر
اوستایی
1. Darmesteter, J. The Zend - Avesta, Part I: The Vendidad. Oxford University Press, 1892.
2. Geldner, K. Avesta: Das Zend - Avesta. Stuttgart: Kohlhammer, 1896–1900.
3. Bartholomae, C. Altiranisches W�rterbuch. Leipzig: Hinrichs, 1904.
4. West, E. W. Pahlavi Texts: The Bundahishn. Oxford University Press, 1897.
5. MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press, 1971.
پهلوی / فارسی میانه
1. Boyce, M. A Persian Pahlavi Dictionary. Oxford University Press, 1955.
2. Hinz, W. Altiranisches Sprachgut der mittelpersischen Texte. Wiesbaden: Reichert, 1977.
3. Skj�rv�, P. O. An Introduction to Pahlavi. Harvard University Press, 1987.
4. Henning, W. B. The Cambridge History of Iran, Vol. 3: The Seleucid, Parthian, and Sasanian Periods. Cambridge University Press, 1983.
سانسکریت
1. Monier - Williams, M. A Sanskrit - English Dictionary. Oxford: Clarendon Press, 1899.
2. Whitney, W. D. Sanskrit Grammar. Harvard University Press, 1889.
3. Macdonell, A. A. A Sanskrit - English Dictionary. London: Motilal Banarsidass, 1893.
4. Buck, C. D. A Dictionary of Selected Synonyms in the Principal Indo - European Languages. Chicago: University of Chicago Press, 1949.
5. Mayrhofer, M. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen. Heidelberg: Carl Winter, 1986–2001.
- - -
موضوع �تیکان تپه� و این ادعا
۱. نام رسمی و تاریخی
نام رسمی این شهر تکاب است ( در استان آذربایجان غربی ) . در منابع جغرافیایی قدیم اسلامی مثل حدودالعالم ( قرن ۴ هجری ) ، نزهة القلوب حمدالله مستوفی ( قرن ۸ هجری ) و همچنین در آثار عثمانی و صفوی، این منطقه بیشتر با نام تکاب و گاه صورت های مشابه ضبط شده است.
... [مشاهده متن کامل]
📖 حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، ص ۸۴ → �تکاب از توابع دیاربکر است�.
۲. �تیکان تپه� نامی ترکی است
بله، درست است. �تیکان تپه� ( به معنی کوه خار یا تپه خار ) نامی ترکی است و در گویش مردم محلی استفاده می شود.
�تیکان� = خار ( در ترکی آذری و دیگر لهجه های ترکی )
�تپه� = تپه، کوه کوچک
این شیوه نام گذاری در زبان ترکی بسیار رایج است ( مثل قیزیل تپه، آق تپه، قزل داغ ) .
۳. تغییر نام و رسمیت
در دوره پهلوی اول ( رضاشاه ) ، سیاست یکسان سازی زبانی و هویتی باعث شد بسیاری از نام های ترکی و کردی در آذربایجان، کردستان و خراسان تغییر داده شوند.
نام �تیکان تپه� نیز در همین راستا به �تکاب� تغییر یافت.
📖 غلامرضا نجاتی، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۱ → شرح سیاست تغییر نام های جغرافیایی در آذربایجان.
📖 احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان → به صراحت اشاره دارد که در دوره پهلوی نام های محلی ترک زبانان تغییر داده شد.
۴. معنی �تکاب�
برخی پژوهشگران ( مثل دهخدا و معین ) �تکاب� را واژه ای فارسی دانسته اند که به معنی �محل دارای آب اندک� یا �جای باریک� است.
اما در اسناد محلی و زبان مردم، �تیکان تپه� همیشه نام رایج بوده است.
۵. جمع بندی مستند
ادعا جعلی نیست: �تیکان تپه� واقعاً یک نام ترکی است و مردم محلی هنوز هم همین را به کار می برند.
آنچه جعلی است، انکار ریشه ترکی نام ها و تحمیل این تصور است که همیشه نام ها �فارسی� بوده اند. در واقع، �تکاب� شکل رسمی شده و تغییر یافته در دوره پهلوی است، و �تیکان تپه� نام اصیل ترکی محلی.
- - -
📚 منابع معتبر:
1. حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، چاپ ۱۳۳۶، ص ۸۴.
2. غلامرضا نجاتی، تاریخ بیست ساله ایران، ج ۱، نشر رسا.
3. احمد کسروی، تاریخ هیجده ساله آذربایجان.
4. لغت نامه دهخدا، مدخل �تکاب�.
- - -
شهری از استان آزربایجان غربی کنونی است، نام اصلی آن 👈 "" تیکان تپه "" می باشد و ریشه تورکی دارد.
در زبان کردی به سر تیشه و تبر که چوب در ان جا می گیرد
هو می گویند.
در شهر سنقراستان کرمانشاه به نوعی نقشه فرش میگن تکاب.
از بانگ سِرافیل دمیده ست رباب/ تا تازه و زنده کرد دل های کباب
آن سوداها که غرقه گشتند و فنا/ چون ماهیَکان برآمدند از تک آب
* ( کلیات شمس )
برادر آذرآپادگانی ایا نمیدانی شر و شریدن و آبشار یکیست و هیچ گاه ش و یا شی نمیشود و ایا نمیدانی نام کهن شیز گنجک و گزن و جزنگ و جزن و گندزک بودو شیز معرب ان است و شیر را پیش از آمدن غزان به ایران گفته اند و این شهر یکی از سه مقدس ترین شهرهای زرتشتی بود و انجا آتشکده آذر گشسب که یکی از سه آتشکده بزرگ زرتشتی و گرامی ترشان بود و زادگاه زرتشت آنجا بدانند و جایگاه تابستانی خسرو پرویز بود میان شهر دریاچه ای و آتشکده آذر گشنسب بر کنار دریاچه بود دیگر انکه این شهر از دیرباز در زبانهای گوناگون شناخته شده و نااور بود و در سریانی و ارمنی و عبری گندزک ویونانی و لاتین گنزک نام داشته و بسیاری انرا دیده بودند سریان و یونان و روم و ارمن و یهودان در سده های گوناگون از ان شهر گزارش نوشته اند و همه ان شهر را از پایگاه های پارسیان گفته اند و همه نامهای گوناگونش را گفته اند و هیچکس بجز عرب و پارسیان انرا شیز نگفته است - و شیز کجا و شر کجا - این شر که ابشار و شریدن با ان یکیست ان چنان در پارسی کهن است که عربی و زبان سامی نیز ان را شر شل و سپس شلال گفته اند -
... [مشاهده متن کامل]
و در کجای ترکی میانه چیزی را اوز گفته اند اگر اینگونه بود باید جایی که اطراف آن پر از کوه باشد داغ اوز گویند و جایی که اطراف ان پر از دبنگ باشد دبنگوز گویند و دایره را بوش اوز - بشیوز بنامند چون اطرافش بوش هست پوچ هست هیچی نیست ( پوچ را عربها بوش گفتند و غزان سلجوق انرا از عربها گرفتند ) و جایی که اطراف ان پر از اب است سوئِز ( سوئوز ) گویندفردا نگویید کانانل سوئز ترک ها درست کردند سو یعنی اب و اوز یعنی جایی که اطرافش پر از اب است کانال سوئز چون اطرافش پراز شن است اما میان دو اب ایکی اوچ اب دیر - ترکا به میان دو آب میگویند سوئُز - ایکی تانه میان دو اب دیر - دوتا کانال سوئُز داریم - - بیر کانال سوئُز - بیر داها میان دو آب شهری سوئُز - کانان سوئُز داریوش درست نکرد فرعون ترک بود آمد گفت امروز میخوام سوئُز میان دو آب درست کنم که اطرافش پر اب باشه - ایکی اوچ اب سو اوچ آب باشه بیوگ فرعونه سه تا سوئُز میان دو اب درست کرد - روی اهرام نوشتند اوچ داری فرعون داری اوچ - اهرام مصر که تامام شد امد سه چوخ بیوک بیوک زبان زنده دنیا ، ترکی کتیبه سنگی بیستون نوشت
اوچ داری داریوش خاقانی یاخچی قونوشده - ترکی باستان ترکی سومری و ترکی ایلامی اوچ داری -
نام قدیمی آن ( شیز ) میباشد که در اصل ( شَ اوز ) که مخفف شده دو کلمه ترکی ( 1 _شر =şr = آبشار 2_ اوز =�z = راستای افقی )
شراوز =şr�z = جایی که اطراف آن پر از آبشار است . این آبشارها از دوطرف غرب وشرق به سمت آبادی حرکت میکنند ودر وسط آبادی توسط مسیر آبی که یکی از محلات قدیمی آن هم به این اسم می باشد ( قره ناو ) به بیرون از شهر هدایت میشود.
... [مشاهده متن کامل] هو
نام شهری در استان اذربایجانغربی و به معنی سرزمینی که آب به راحتی در ان فرو رفته و رسوخ پیدا میکند و در جای جای ان میماند.
شهری در جنوب استان آذربایجان غربی نام قدیمی آن تیکان تپه می باشد.