سر آنتونی داگلاس کرگ ( به انگلیسی: Sir Anthony Douglas Cragg ) ( متولد ۹ آوریل ۱۹۴۹ ) مجسمه ساز اهل بریتانیا است. [ ۱]
تونی کرگ زادهٔ سال ۱۹۴۹ در لیورپول، مدت کوتاهی پس از دریافت مدرک دیپلم اش، به عنوان دستیار در آزمایشگاه بیوشیمی کار می کرد؛ تجربهٔ مهمی که بعدها بر درک او از اشکال و ساختارهای طبیعی و مصنوعی تأثیر بسزایی گذاشت. همچنین هنگام فعالیتش در «مؤسسهٔ پژوهشی تولید کائوچوی طبیعی» نخستین طرح ها و دیدگاه های وی از کائوچو و تودهٔ مواد ترکیبی شکل گرفتند. بعد از دو سال کار در آزمایشگاه، کرگ عزمش را جزم کرد تا تمام توجه و تلاشش را به هنر معطوف کند و بی درنگ، در دوره های پایهٔ آموزش هنر نقاشی در کالج هنر و طراحی گلاسترشیر در چلتنهاموند وابسته به مدرسهٔ هنر ویمبلدون شرکت کرد؛ و به دنبال آن، کرگ در سال ۱۹۷۳در کالج سلطنتی هنر در لندن نام نویسی کرد و در آنجا تا سال ۱۹۷۷ مجسمه سازی و هنرهای تجسمی خواند.
هنگام تحصیل در لندن، ایده اصلی ( کانسپت ) هنری همکلاسی اش ریشارد لونگروسن بر کارهای اولیه اش تأثیر گذاشت. او هم زمان الهامات خود از هنر بومی انگلیسی و هنر پرفورمنس را آفرید و در آن زمان، جذب یافتن مواد و فرم در کارش شد. پس از آن کارهای روی سطح و مجسمه های ساخته شدهٔ وی از مواد حاضر - آمادهٔ برهم انباشته، فشرده و شکل داده شده از نخاله های ساختمانی، پاره های مواد صنعتی، زباله یا اسباب و اثاث خانه به وجود آمدند. در این دوره، هنرمند، مواد مستعمل ساخته شده یا کارشدهٔ دست انسان را از بافت اولیه و اصلی شان جدا می کند، اشیاء را از معنا و کارکرد اولیه شان تهی می سازد و به آن ها شکلی تازه و رها می بخشد. «کلیدهای سنگوارهٔ گذشته» کرگ، بدل به رسانه های انتقال به زمان حال شدند و در این میان، بیان ها و تعابیر تازه ای را شکل دادند. در آن زمان دیگر کرگ ماتریالیستی بود که امروزه همچنان در آثار تجسمی اش به دیدارمان می آید. در پایان سال های ۱۹۷۰، کرگ مجموعه کارهای تازه اش را معرفی کرد؛ کولاژهایی کنار هم چیده از بتون و پاره های متنوع رنگ کاری شدهٔ در قالب موزاییک، بر سطح زمین یا روی دیوار. کارهای زمینی اش یادآور مکان های حفاری باستانشناسی هستند که با زباله های تمدن پر شده اند.
هنرمند عامدانه می کوشد، تأثیر انسان ها بر طبیعت را مورد بررسی قرار دهد، تا حدی که گاهی فقط مواد حاضرآمادهٔ صنعتی را از کنار ساحل جمع می کند و برای دیوارنگاره های فیگوراتیو و اجراهای ( اینستلیشن ها ) اش از آن ها بهره می برد. هنرمند از این رهگذر، ما را متوجه ولع تکان دهندهٔ مصرف در زمانهٔ اکنون و نیز تأثیرات عدیده اش بر طبیعت می کند. کرگ، قصد و نیت نهفته در آثار هنری اش را به گونهٔ زیر توضیح می دهد: «استفاده از اشیاء و ساخته های معمول پیش پاافتاده، و درک و بازشناسی این مسئله که هر شیئی از دل جهانی از تداعی ها و خط و ربط ها مشتق می شود، همواره اهمیت شایانی دارد».
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتونی کرگ زادهٔ سال ۱۹۴۹ در لیورپول، مدت کوتاهی پس از دریافت مدرک دیپلم اش، به عنوان دستیار در آزمایشگاه بیوشیمی کار می کرد؛ تجربهٔ مهمی که بعدها بر درک او از اشکال و ساختارهای طبیعی و مصنوعی تأثیر بسزایی گذاشت. همچنین هنگام فعالیتش در «مؤسسهٔ پژوهشی تولید کائوچوی طبیعی» نخستین طرح ها و دیدگاه های وی از کائوچو و تودهٔ مواد ترکیبی شکل گرفتند. بعد از دو سال کار در آزمایشگاه، کرگ عزمش را جزم کرد تا تمام توجه و تلاشش را به هنر معطوف کند و بی درنگ، در دوره های پایهٔ آموزش هنر نقاشی در کالج هنر و طراحی گلاسترشیر در چلتنهاموند وابسته به مدرسهٔ هنر ویمبلدون شرکت کرد؛ و به دنبال آن، کرگ در سال ۱۹۷۳در کالج سلطنتی هنر در لندن نام نویسی کرد و در آنجا تا سال ۱۹۷۷ مجسمه سازی و هنرهای تجسمی خواند.
هنگام تحصیل در لندن، ایده اصلی ( کانسپت ) هنری همکلاسی اش ریشارد لونگروسن بر کارهای اولیه اش تأثیر گذاشت. او هم زمان الهامات خود از هنر بومی انگلیسی و هنر پرفورمنس را آفرید و در آن زمان، جذب یافتن مواد و فرم در کارش شد. پس از آن کارهای روی سطح و مجسمه های ساخته شدهٔ وی از مواد حاضر - آمادهٔ برهم انباشته، فشرده و شکل داده شده از نخاله های ساختمانی، پاره های مواد صنعتی، زباله یا اسباب و اثاث خانه به وجود آمدند. در این دوره، هنرمند، مواد مستعمل ساخته شده یا کارشدهٔ دست انسان را از بافت اولیه و اصلی شان جدا می کند، اشیاء را از معنا و کارکرد اولیه شان تهی می سازد و به آن ها شکلی تازه و رها می بخشد. «کلیدهای سنگوارهٔ گذشته» کرگ، بدل به رسانه های انتقال به زمان حال شدند و در این میان، بیان ها و تعابیر تازه ای را شکل دادند. در آن زمان دیگر کرگ ماتریالیستی بود که امروزه همچنان در آثار تجسمی اش به دیدارمان می آید. در پایان سال های ۱۹۷۰، کرگ مجموعه کارهای تازه اش را معرفی کرد؛ کولاژهایی کنار هم چیده از بتون و پاره های متنوع رنگ کاری شدهٔ در قالب موزاییک، بر سطح زمین یا روی دیوار. کارهای زمینی اش یادآور مکان های حفاری باستانشناسی هستند که با زباله های تمدن پر شده اند.
هنرمند عامدانه می کوشد، تأثیر انسان ها بر طبیعت را مورد بررسی قرار دهد، تا حدی که گاهی فقط مواد حاضرآمادهٔ صنعتی را از کنار ساحل جمع می کند و برای دیوارنگاره های فیگوراتیو و اجراهای ( اینستلیشن ها ) اش از آن ها بهره می برد. هنرمند از این رهگذر، ما را متوجه ولع تکان دهندهٔ مصرف در زمانهٔ اکنون و نیز تأثیرات عدیده اش بر طبیعت می کند. کرگ، قصد و نیت نهفته در آثار هنری اش را به گونهٔ زیر توضیح می دهد: «استفاده از اشیاء و ساخته های معمول پیش پاافتاده، و درک و بازشناسی این مسئله که هر شیئی از دل جهانی از تداعی ها و خط و ربط ها مشتق می شود، همواره اهمیت شایانی دارد».
wiki: تونی کرگ