[ویکی فقه] توفیق در شکر (قرآن). شکرگزاری در برابر نعمتهای خداوند ، نیازمند توفیق و الهامات الهی می باشد.
فتبسم ضاحکـا من قولها وقال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی وان اعمل صــلحـا ترضـه وادخلنی برحمتک فی عبادک الصــلحین.(سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!») («اوزعنی» به معنای الهام عملی و دعوت باطنی به انجام دادن خوبیها و شکر نعمتهاست.)
آیه دیگر
ووصینا الانسـن بولدیه احسـنـا... قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی...(ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم، و من از مسلمانانم! ») این تعبیر نشان می دهد که انسان با ایمان در چنین سن و سالی هم از عمق و وسعت نعمتهای خدا بر او آگاه می گردد، و هم از خدماتی که پدر و مادر به او کرده است تا به این حد رسیده، چرا که در این سن و سال معمولا خودش پدر یا مادر می شود، و زحمات طاقتفرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود می بیند، و بی اختیار به یاد آنها می افتد و بجای آنها در پیشگاه خدا شکرگزاری می کند.
فتبسم ضاحکـا من قولها وقال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی وان اعمل صــلحـا ترضـه وادخلنی برحمتک فی عبادک الصــلحین.(سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!») («اوزعنی» به معنای الهام عملی و دعوت باطنی به انجام دادن خوبیها و شکر نعمتهاست.)
آیه دیگر
ووصینا الانسـن بولدیه احسـنـا... قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی وعلی ولدی...(ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل می کند و با ناراحتی بر زمین می گذارد؛ و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش سی ماه است؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد می گوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی بجا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو بازمی گردم و توبه می کنم، و من از مسلمانانم! ») این تعبیر نشان می دهد که انسان با ایمان در چنین سن و سالی هم از عمق و وسعت نعمتهای خدا بر او آگاه می گردد، و هم از خدماتی که پدر و مادر به او کرده است تا به این حد رسیده، چرا که در این سن و سال معمولا خودش پدر یا مادر می شود، و زحمات طاقتفرسا و ایثارگرانه آن دو را با چشم خود می بیند، و بی اختیار به یاد آنها می افتد و بجای آنها در پیشگاه خدا شکرگزاری می کند.
wikifeqh: توفیق_در_شکر_(قرآن)