توفان
/tufAn/
مترادف توفان: باد، تندباد، کولاک، غران، غوغاکنان
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: جریان هوای بسیار شدید، تندباد، ( به مجاز ) غوغا، هیاهو، ( = طوفان )، جریان هوایی بسیار شدید معمولاًَ همراه باران، برف، تگرگ یا رعد و برق، ( در اصطلاح جغرافی ) باد شدیدی با درجه [طبقه بندی بوفورت] که سرعت آن به حدود تا کیلومتر در ساعت برسد، ( اَعلام ) توفانِ نوح، ← نوح، طوفان، معرب از آرامی، هیاهو و غوغا
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم پسر، اسم دختر، اسم فارسی، اسم آرامی، اسم طبیعت
لغت نامه دهخدا
توفان. ( اِخ ) دوست وامق بود که با او بگریخت. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 399 ) ( از برهان ) ( اوبهی ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) :
یکی دوستش بود توفان به نام
بسی آزموده به ناکام و کام.
عنصری ( از لغت فرس اسدی ایضاً ).
توفان. ( اِخ ) ( ... غاصب ) پنجمین از امرای برار پس از برهان عمادشاهی. مدت حکومت از سال 970 تا 976 هَ. ق. بوده است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود.
فرهنگ فارسی
پنجمین از امرای برار پس از برهان عماد شاهی مدت حکومت از ۹۷٠ تا ۹۷۶ بوده است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جوش وخروش کنان، شوروغوغاکنان.
= طوفان
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
توفان (ترانه ترتی سکندز تو مارس). «توفان» ( به انگلیسی: Hurricane ) تک آهنگی از ترتی سکندز تو مارس است که در سال ۲۰۱۱ میلادی منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم این جنگ است قرار داشت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:طوفان
wikijoo: توفان
جدول کلمات
مترادف ها
باد، فریاد، ضجه، بوران، توفان، باد بی سابقه و شدید
کولاک، طوفان، توفان، باد شدید، طوفان مستقیم، تغییر ناگهانی هوا
هیجان، گردباد، توفان، سیاه باد
تندی، هیجان، جوش وخروش، تندباد، توفان
گردباد، توفان، باد سریع
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
واژهٔ �طوفان��معرب�از ریشهٔ�یونانی�است
واژهٔ �توفان�، در معنای واژهٔ فارسی شدهٔ �طوفان�
امروز در�زبان فارسی�جا افتاده است، در�فرهنگ معین�سرواژهٔ دیگری نیز برای �توفان� وجود دارد که اصل آن از�زبان فارسی�و صفت فاعلی از مصدر �توفیدن� است، به معنی شور و غوغاکننده، فریادکننده و غُرّان
واژهٔ �توفان�، در معنای واژهٔ فارسی شدهٔ �طوفان�
امروز در�زبان فارسی�جا افتاده است، در�فرهنگ معین�سرواژهٔ دیگری نیز برای �توفان� وجود دارد که اصل آن از�زبان فارسی�و صفت فاعلی از مصدر �توفیدن� است، به معنی شور و غوغاکننده، فریادکننده و غُرّان
واژگانِ ( توفان یا طوفان ) از یک ریشه هستند و ریشه اوستایی - سانسکریت دارند. پس باید به گونه یِ ( توفان ) نگاشته شود. در زبانِ اوستایی واژه یِ ( - tav تَو - ) به چمِ ( توانایی، نیرو، زور ) ، ( tavah تَوَه ) به چمِ ( نیرو، توان، قدرت، زور ) و واژه یِ ( tavisi تَویشی ) نیز به چمِ ( نیرومندی، زورمندی، توان ) بوده است و واژگانِ ( توفان، تُفنگ تپیدن، تپاندن، چپاندن ) با این واژگان همریشه هستند.
... [مشاهده متن کامل]
تکواژهایِ توفان:
1 - توف
2 - ان
بمانندِ واژه یِ ( واران یا باران ) :1 - بار 2 - ان
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها ( references ) :
1 - رویه هایِ 642 و 643 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا )
2 - رویه هایِ 3127 و 3128 از نبیگِ ( فرهنگنامه ریشه شناختیِ هندواروپایی ) نوشته یِ ( جولیوس پُکُرنی Julius Pokorny )
... [مشاهده متن کامل]
تکواژهایِ توفان:
1 - توف
2 - ان
بمانندِ واژه یِ ( واران یا باران ) :1 - بار 2 - ان
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها ( references ) :
1 - رویه هایِ 642 و 643 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا )
2 - رویه هایِ 3127 و 3128 از نبیگِ ( فرهنگنامه ریشه شناختیِ هندواروپایی ) نوشته یِ ( جولیوس پُکُرنی Julius Pokorny )
شاه باد. ( اِمرکب ) باد شدید. باد سخت وزنده . طوفان : چو طوفان کند شاه باد نهیبش شود دفتر نه فلک جمله ابتر. محمدقلی ( از بهار عجم ) .
معنی توفان و طوفان یکی نیست.
توفان به معنی غران و فریاد و توفنده بودنه.
ولی طوفان به معنی حادثه ی طبیعی همراه با باد و بارانه.
توفان به معنی غران و فریاد و توفنده بودنه.
ولی طوفان به معنی حادثه ی طبیعی همراه با باد و بارانه.
تندباد
از مصدر توفیدن - صدا، فریاد - شور و غوغا، هیاهو - آشوب، فتنه، انقلاب!
ولی فرق دارد با طوفان: باد و باران بسیار سخت و شدید که موجب خسارت شود، تُندباد، گِردباد!
ولی فرق دارد با طوفان: باد و باران بسیار سخت و شدید که موجب خسارت شود، تُندباد، گِردباد!