توسل در نصوص اسلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَوَسُّل، اصطلاحـی در فـرهنگ اسلامـی نـاظر بـه جستـن وسیله ای برای جلب رضای خداوند می باشد.
مفهوم توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است.توسل در میان فِرَق و اصناف مسلمانان ، طی قرون مفهومی رایج بوده است، اما به خصوص نزد شیعۀ امامیه و تا اندازه ای صوفیه اهمیتی افزون یافته است.از سدۀ ۸ ق/۱۴م، برخی از عالمان سلف گرا نسبت به توسل به تندی انتقاد کردند و همین امر نه تنها منازعاتی را میان شیعه و سلفیه ، که میان گروه های معتدل اهل سنت و سلفیه را نیز برانگیخته است.به هر روی قرن ها رواج توسل در جوامع اسلامی، تأثیری ماندگار در ادبیات و رسوم ملل مختلف مسلمان بر جای نهاده، و هنوز نیز رسمی زنده و پابرجا ست.
معنا
ریشۀ «وسل» در زبان های سامی، جز عربی ، ریشۀ شناخته ای نیست.تنها پیشینه برای آن در زبان های باستانی سامی، کاربرد آن در کتیبه های جنوب عربستان است که در آن معنای «پیشکش کردن برای جلب خشنودی» را داشته است در لغت عربی، اگرچه گاه به فعل ثلاثی مجرد «وَسَلَ» اشاره شده است، اما کهن ترین واژۀ شناخته شده از این ریشه واژۀ «وسیله» است که در قرآن کریم نیز به کار رفته است.مفسران کهن از صحابه و تابعین، بیشتر وسیله را به معنای «قُربت» گرفته اند، اگرچه گاه معنای درجۀ رفیع، فضیلت و حتی محبت نیز برای آن یاد شده است.در منابع لغوی، بیشتر همان معنای قربت ملحوظ بوده، و تنها صورت بندی دقیق تری از آن ارائه شده است.از جمله جوهری وسیله را به معنای «ما یُتَقَرَّب به» گرفته، و درواقع وسیله را ابزار تقرب شمرده است.راغب اصفهانی نیز در مقایسه میان وسیله و وصیله، معنای اصلی وسیله را توصل و «راه جستن» به چیزی با قید «رغبت» دانسته است، در حالی که توصل در بردارندۀ این قید نیست. گاه لغویان نیز سخن مفسران را بازگو کرده، و به اجمال معنای وسیله را قربت یا منزلت و درجه گفته اند. معنای اتخاذ موجود در باب تفعل، به واژۀ توسل معنای جستن وسیله داده است و غلبۀ معنای قربت برای وسیله موجب شده است تا لغویان عموماً توسل را به معنای «تقرّب» گیرند. اگرچه معنای درخواست کردن و «سؤال» به صورت تضمنی در معنای توسل ــ نه ماده و نه صیغۀ آن ــ وجود ندارد، اما توسل همواره به طور التزامی معنای درخواست را دربر داشته، و این تقرب برای درخواست چیزی پی جویی می شده است.در بازگشت به واژۀ باستانی عربی جنوبی نیز باید گفت: در مقایسه با آنچه دربارۀ ریشۀ عربی «وسل» گفته می شود، معنای مرکزی این ریشه در عربی جنوبی نیز همان جلب خشنودی و تقرب است و معنای پیشکش کردن به طور التزامی از آن فهمیده می شده است، از آن روی که ابزار جلب خشنودی است.در فرهنگ کهن عربی، رابطۀ التزامی میان درخواست کردن و توسل یا به تعبیر دیگر انجام دادن کاری برای تقرب جستن به اندازه ای است که درخواست بدون توسل کمتر رخ می داده است.از همین رو ست که برای درخواست بدون توسل و درخواست «بدون وسیله» واژه هایی چون «اختبط» ساخته شده است.
واژه های قریب المعانی
در عربی واژه های دیگری نیز وجود دارد که معنایی نزدیک به توسل دارد.تعبیر «اِمتَهَدَ» به معنای «بسترسازی کردن» که التزاماً بر درخواست دلالت دارد و ترکیب «سأل بحق...» که هم معنای درخواست و هم ابزار تقرب را به صراحت دربر دارد، اما معنای تقرب در آن التزامی است از نمونه های آن است.برخی از علما بر این نکته تأکید کرده اند که در اینجا حق به معنای حرمت و عظمت به کار رفته است. اما تعبیر «اِسْتَشْفَعَ» اخص از توسل است، زیرا در آن واسطۀ تقرب، شخصی است که نزد درخواست شونده از وجاهت ویژه ای برخوردار است.معنای اصلی استشفاع ، درواقع درخواست شفاعت از آنِ فردِ وجیه است و دلالت آن بر سؤال از درخواست شونده اصلی التزامی است.به هر حال باهمایی توسل و استشفاع در برخی از متون، نشانگر رابطۀ معنایی آن ها ست. فعل تـوسل بـا دو حـرف اضافـۀ (حـرف جـرّ) «بـ» و «الی» متعدی می شود.آنچـه پس از حـرف «ب » می آید، واسطـۀ تـوسل است و آنچه پس از حرف «الی» جای می گیرد، درخواست شونده است که در کاربردهای دینی خداوند متعال است. با آن که اصطلاح توسل در همان سده های نخست اسلامی، شکل گرفته، اما همپای آن، واژۀ توسل به معنای لغوی آن و در کاربردهای کاملاً روزمره و غیردینی طی قرون همواره کاربرد داشته است.
در قرآن کریم
...

پیشنهاد کاربران

توسل سه نوع است:
1 - مشروع و جایز: توسل به خدا با اسما و صفات او، و یا به عمل و کردار نیک و صالح خود، و یا به دعای شخص صالح که زنده باشد.
2 - بدعت: توسل به خدا با واسطه قراردادن چیزهایی که در دستورات دین اسلام نیامده است، مانند توسل به ذات انبیا و صالحین و یا به جاه و منزلت آن ها، و یا به حق آن ها، و یا به حرمت آن ها، و مانند این ها.
...
[مشاهده متن کامل]

3 - شرک: مردگان را وسیله قراردادن برای عبادت خدا، و واسطه قراردادن آن ها برای رسیدن به حاجت و نیازهایمان، و کمک و یاری خواستن از آن ها، و مانند این ها.
منبع:کتاب مختصر اصول عقاید تألیف: دکتر ناصر بن عبدالکریم العقل ترجمه: اسحاق دبیری ( رحمه الله )

بپرس