تورم کیهانی

دانشنامه عمومی

در کیهان شناسی فیزیکی، تورم کیهانی یا تورم به انبساط جهان اولیه با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت نور اشاره دارد. دوره تورمی جهان از ۱۰−۳۶ ثانیه پس از مه بانگ تا ۱۰−۳۳ یا ۱۰−۳۲ ثانیه پس از آن به طول انجامید. پس از پایان دورهٔ تورمی نیز جهان به انبساط خود با سرعتی کمتر ادامه داد.
فرضیهٔ تورمی توسط فیزیکدان آمریکایی به نام الن گوث در سال ۱۹۸۰ پیشنهاد شد. [ ۵] در هفدهم مارس ۲۰۱۴، اخترفیزیکدانان BICEP2 اعلام کردند که موفق به آشکارسازی امواج گرانشی تورمی در طیف توان حالت بی شدند و این به منزلهٔ تأیید محکمی بر نظریهٔ گوث بود. . [ ۱] [ ۲] [ ۳] [ ۴] [ ۶]
تورم ساختار بزرگ مقیاس جهان را توضیح می دهد. اغتشاشات کوانتومی در منطقهٔ میکروسکوپیِ تورمی به اندازهٔ کیهان بزرگ شده و به دانه هایی برای شکل گیری ساختار در جهان تبدیل می شوند. ( شکل گیری و تکامل کهکشان ها و تشکیل ساختار را ببینید ) [ ۷] همچنین بسیاری از فیزیکدانان بر این باور هستند که نظریهٔ تورمی می تواند توضیح دهد که چرا جهان از همهٔ جهات یکسان به نظر می رسد ( همسانگردی جهان ) ، چرا تابش زمینهٔ کیهانی توزیع یکنواختی در همه جا دارد، چرا جهان تخت است، و همچنین چرا تاکنون هیچ تک قطبی مغناطیسی مشاهده نشده است.
بااین که هنوز سازوکار تورم از دیدگاه فیزیک ذرات دانسته نیست، اما براساس تصویر ساده ای که در دست هست، پیش بینی هایی انجام شده که توسط آزمایش ها نیز تأیید شده اند. [ ۸] هم اکنون تورم جزئی از مدل استاندارد مهبانگ در کیهان شناسی است. ذره یا میدان فرضی که مسئول تورم بوده است، اینفلاتون نام گرفته است. [ ۹]
جهان در حال انبساط دارای افق کیهان شناسی خواهد بود. افق کیهان شناسی مرزهای بخشی از جهان است که یک ناظر قادر به مشاهدهٔ آن خواهد بود. این بدان معنی است که نوری ( و یا هرنوع تابش دیگری ) که از جسمی خارج از افق کیهان شناسیِ یک ناظر منتشر شود، هرگز به ناظر نخواهد رسید، زیرا فضای میان جسم و ناظر با سرعت زیادی در حال انبساط است و این دو را از هم دور می کند.
وجود افق کیهان شناسی باعث می شود که تنها بخشی از جهان برای ما قابل دیدن باشد که به آن جهان قابل مشاهده می گویند. جهان قابل مشاهدهٔ ما بخشی از کل جهان است که ما امکان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری با اجزای آن را داریم. لازمهٔ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری تبادل اطلاعات فیزیکی مانند انرژی است و ازآنجاکه هیچ اطلاعاتی از خارج از جهانِ قابل مشاهده ( حتی نور ) ما هرگز به ما نمی رسد، امکان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری در فضای خارج از آن وجود ندارد. در مدل کیهان شناسیِ استاندارد مه بانگ پیش از معرفی نظریهٔ تورمی، افق کیهان شناسی با گذر زمان گسترش می یابد و عقب تر می رود و نواحی جدیدی را به معرض دید می گذارد، اما همچنان که یک ناظر این نواحی جدید را می بیند تفاوتی بین آن ها و نواحی قدیمی تر نمی یابد: تابش زمینهٔ کیهانی در این نواحی تقریباً همان دمای نواحی دیگر را دارد و خَمِش فضازمان این نواحی همگام با نواحی قدیمی تر تکامل می یابد. این مشاهده این پرسش را برمی انگیزد که چگونه این نواحی می دانستند چه دما و خَمِشی باید داشته باشند؟ ازآنجاکه خارج از افق دید بوده اند، پیش از این هیچ سیگنالی با این نواحی تبادل نشده است. [ ۱۰] [ ۱۱]
عکس تورم کیهانیعکس تورم کیهانیعکس تورم کیهانیعکس تورم کیهانیعکس تورم کیهانی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بینهایت یک مفهوم خشک و خالی نمی باشد بلکه یک سیستم یا سامانه باز و فاقد هرگونه حصار و ساحل و مرز و محیط و کرانه و جاودانه باز و بیکران باقی خواهد ماند، اما هرکدام از کیهان ها یا جهان های موازی و مساوی و بیشمار در بطن بینهایت حقیقی و واقعی سیستم ها یا سامانه های بسته و محدود و از لحاظ اندازه متناهی اند و دارای محیط های مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر و هیچگونه رفت و آمدی از بیرون به درون و یا از درون به بیرون آنها هرگز رُخ نمی دهد . محتوای هرکدام از جهان ها بطور کاملا مستقل و خود کفا و خود مختار و خود حرکت آفریده شده اند و برای عمل و حرکت کردن و تغییر و تحول و گذر زمان به دخالت دست غیبی و یا نیرو از بیرون هیچگونه نیازی ندارند. جهان ها بطور خود بخودی و یا تصادفی و احتمالی به وجود نیامده اند بلکه در چارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه آن و از ابعاد فراوان و بیکران خداوند متعال آفریده شده اند. البته نه خدای دینی - اوهامی بلکه خدای علمی - حقیقی که بی نیاز مطلق است و به هیج گونه ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و تسبیح و ذکر و احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها و زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و اوقات شرعی و نماینده و خلیفه از طرف انسان هیچگونه نیازی ندارد و غیر از او هیچ چیز و هیچ کس دیگری نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد و آنهم نه به این معنای منفی که کلیه موجودات غیر زنده و زنده زنده نباتی و حیوانی و انسانی نیستی های هستی نما باشند بلکه اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر کل یعنی خود خداوند در قالب های بیشمار کیهانی یا جهانی. خداوند متعال با دارا بودن قدرت و دانش مطلق و بیکران، قبل از آفرینش جهان ها برای تعیین فرم و محتوای هرکدام از آنها امکانات فراوانی را در اختیار داشته است و به احتمال قوی و قریب به یقین در بین آن همه امکانات ، ساده ترین آنها را انتخاب نموده است و آن عبارت است از برابری مطلق. لذا کلیه جهان هایی که از آغاز آفرینش تاکنون آفریده شده اند و کلیه جهان هایی که در بینهایت دور دست های مکانی و بیمکانی و در آینده های دور دست زمانی و بیزمانی و بدون هیچگونه پایانی آفریده خواهند شد همگی از لحاظ فرم یا شکل و یا صورت و محتوا بطور مطلق همسان و یکسان و برابر و مساوی می باشند و خواهند بود. محتوای هرکدام از جهان ها برای انجام عمل نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی به هیچ نیرو هایی از قبیل دافعه و جاذبه نیازی ندارند بلکه بر طبق ضرورت عقلانی و مکانیزم خود کار نوسانات متقابل هستی و نیستی در همدیگر و از طریق سقوط آزاد و چرخشی با سرعت شتابدار از بلندی بسوی پستی عمل می کنند. مرکز جهان قبل از وقوع مه بانگ و آغاز فاز انبساط نسبت به محیط نقش رفیع ترین قله و محیط نسبت به مرکز نقش عمیق ترین دامنه باز و هم سطح را بازی کرده اند و در لحظه آغاز فاز انقباض نقش های مرکز و محیط نسبت بهمدیگر معکوس خواهند گشت.
...
[مشاهده متن کامل]

زمان و مکان مطلق نیوتن از یک طرف و زمانمکان نسبی انشتاین از طرف دیگر هرکدام یک چهارم و هردو روی همدیگر نیمی از حقیقت جهان فیزیکی را بیان داشته اند و نیمه مفقوده یا گم شده حقیقت فیزیکی عبارت است از بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی این حقیر کلبه گلی و کوخ نشین. پدیده های بیزمانی و بیمکانی برخلاف نام و لفظ ظاهری مترادف و معادل و هم معنا با عدم وجود زمان و مکان نیستند بلکه نیم زوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز آنها با کمیت های مساوی و ماهیت های معکوس همدیگر و همین ماهیت معکوس منبع انرژی درونی بر انجام عمل نوسانات آنها در همدیگر بطور خودکار می باشد. ذرات بنیادی مدل استاندارد در علم فیزیک فقط قالب های پایدار اند و حامل نوسانگر های بنیادی هشت بعدی زمانمکان و بیزمانی بیمکانی نسبی و لذا از اصالت اولیه برخوردار نمی باشند بلکه ثانویه. نتیجه کلی اینکه محیط و محتوای کلیه جهان های موازی و مساوی و بیشمار از خمیر مایه زمان و مکان و بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی روی همدیگر آفریده شده اند و نه از انرژی و جرم. ماده و انرژی تاریک از لحاظ وجود و ماهیت چیز دیگری نیستند غیر از حدود ۹۰ در صد از نوسانگر های بنیادی هشت بعدی زمانمکان و بیزمانی و بیمکانی نسبی که در اولین لحظات وقوع مه بانگ و انبساط نطفه داغ کیهانی و افت سریع و تورمی دما و سرد شدن در قالب ذرات جرم و انرژی ریخته نشده اند و بدون حبس شدن در قفس بطور آزاد باقی مانده اند و سیاه چاله های ثانویه هم چیز های دیگری نیستند غیر از نوسانگر های بنیادی هشت بعدی که از طریق تماس و اصطکاک شدید ذرات جرم و انرژی با افق رویداد از حبس و قفس قالب رها می شوند و بهمدیگر می پیوندند و نور شدیدی که در بیرون از سطح افق رویداد در اطراف سیاه چاله های کهکشانی مشاهده می شود ، چیز دیگری نیست غیر از انرژی پیوندی اولیه بین نوسانگر ها که پس از شکستن قالب ها رها میگردد. در پایان یک پیشنهاد خدمت خوانندگان گرامی و علاقه مند به آزمایشات فکری - خیالی مثل انشتاین برای نمایش نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض کیهانی و وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر آن نوسانات: در این آزمایش باید از دو بادکنک تو در تو استفاده شود؛ بادکنک بیرونی که نقش ظرف نگهدارنده محتوا را عهده دار خواهد بود، یک بار باد می شود و در طی آزمایش حجم آن ثابت نگاه داشته می شود و بادکنک درونی که در مرکز تعبیه شده و نقش محتوا را بازی خواهد کرد، می تواند توسط آزمایشگر هرچقدر که دلش می خواهد باد شود و بادش خالی گردد یعنی باز و بسته یا منبسط و منقبض گردد. با این تفاوت که محتوای کیهان یا بادکنک درونی برای انجام نوسانات دَم و باز دم و یا تنفس کیهانی به هوای بیرون از شش یا ریه خویش نیازی ندارد.
فاش نمودن راز هفتگانه یا هفت تائی بودن مه بانگ های متوالی در طول سلسله بسیار طویل تولد و مرگ های کیهانی در طول سفر و راه فعلی و مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد، خارج از حوصله این کامنت کوتاه یا پیامک می باشد. اگر فرصتی دست داد شاید بتوانم آنرا با زبانی ساده خدمت خوانندگان گرامی بیان دارم. به قول دینداران خودمان : انشاء الله و به زبان روز مره : ایشالا.

بپرس