تورج

/turaj/

فرهنگ اسم ها

اسم: تورج (پسر) (فارسی، پهلوی، اوستایی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: turaj) (فارسی: تورج) (انگلیسی: turaj)
معنی: نام پسر فریدون پادشاه پیشدادی، ( اَعلام ) نام پسر بزرگ فریدون، همان تور که توران منسوب به اوست، چنانکه ایران منسوب به ایرج است
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم پسر، اسم فارسی، اسم پهلوی، اسم اوستایی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

تورج. [ رَ ] ( اِخ ) نام بزرگترین پسران فریدون است که تور باشد و توران منسوب به اوست چنانکه ایران به ایرج. ( برهان ) ( آنندراج ). همان تور پسر فریدون. ( فرهنگ رشیدی ). به معنی نخست تور ( پسر فریدون ) است. ( فرهنگ جهانگیری ). نام پسر بزرگ فریدون واو را تور و توژ نیز گویند. و توران زمین به حصه اوبود. ( شرفنامه منیری ). پسر بزرگ فریدون که تور، نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تور و توران شود.

فرهنگ فارسی

یکی از سه پسر فریدون .
نام بزرگترین پسران فریدون است که تور باشد و توران منسوب به اوست چنان که ایران به ایرج .

پیشنهاد کاربران

تورج. کوچیدن. سفری شدن. هشتن و رفتن. گذاشت ورفت. تورید. توریدن.
کیک نیست توریده در بهمان جا روستا یا شهر دیده شده است ، پس او زن میخواهد در کهن روزگاران تا امروزه روز.
تورج؛ کلمه ی تورج به مفهوم انطباقی توران یعنی تور کننده و مفهوم موازی یعنی کاسب و کسب کننده.
اصطلاح اینکه می گویند به تیریج و قبای فلانی برخورد هم یک اصطلاح رایج و آشنایی در زمانه ما می باشد. تیریج و قبا به مفهوم لباسی که دربرگیرنده تن و بدن انسان است.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه تورات که کتابی از کتاب های خداوند می باشد به مفهوم کتابی که معارف می شود از آن کسب کرد.
اصطلاح تور ماهیگیری و تار عنکبوت نیز به مفهوم کسب کردی چیزی در حال استفاده امروزی می باشد.
کلمه trade که این روزها زیاد در کنار کلمه business به چشممان می خورد و در حال استفاده می باشد با ترجمه تجارت در حال استفاده می باشد.
برای اینکه بار معنایی کلمه trade رو بفهمیم و ببینیم این کلمه چه بار معنایی در دل خودش دارد قبلش یک بررسی در مورد کلمه business داشته باشیم.
کلمه business با نگارش فارسی بیزینس یک کانسپت کلامی متشکل از دو نیم کلمه و کهن واژه ای که از زمان های قدیم به زمان ما رسیده است.
کلمه بیزینس business که هم خانواده با کلمه busy می باشد و در زبان لاتین به مفهوم شلوغ و اِشغال بودن و درهم ریخته ترجمه گردیده مرتبط با همین مفهوم می باشد.
کلمه business تحت عنوان تجارت که آن هم فقط در یک بُعد در زمانه ما فهمیده شده و ترجمه شده است از کلمه بیز و بیختن شکل گرفته با مفهوم خوب و بد کردن و سود و زیان رو از هم سوا کردن. خالص کردن.
اصطلاح اینکه می گویند؛ آردمون رو بیختیم اَلَکمون رو هم آویختیم. اَلَک در اینجا به مفهوم غربال می باشد و غربال هم نماد جداسازی و خالص سازی می باشد. کلمه ی business یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه busy و ness می باشد که کلمه ness برگرفته از کلمه nessessory به مفهوم ضروری می باشد. اصطلاح اینکه می گویند فلان چیز نَصِّ صریح قرآن هست مشترک با همین مفهوم می باشد.
خاکبیز، خاک بیختن، آردبیز، آردبیختن، بیزینس
قانون تغییر شکل حروف در غالب کلمات در دو کلمه بیختن و بیز جهت کاربردی تر شدن کلمه در وضعیت های مختلف قابل روئیت هست مثل پخت و پز یا آموزش و آموختن، آویزان آویختن، صوت صدا، موسیقی موزیک، روژان روشن روز.
تفاوت trade و business را هم اگر بخواهیم توضیحی از زاویه ی بار معنایی دو کلمه داشته باشیم اینطور می شود تبیین کرد؛
کلمه ی trade به لحاظ بار معنایی خود این کلمه یعنی کسب کردن و بدست آوردن چیزی. کلمه trade مرتبط با کلماتی از قبیل توری به مفهوم الک و غربال، تور ماهیگیری، تار عنکبوت، تار موسیقی، کتاب تورات، طروط، طراوت، تراوش، تَرَشُّح، تراوایی، ترابری، توریست، تورنومنت، تراول، ترور، تراب، تربت، تارم، تارگت، target، ترم، توربین، تارا، دارا، دارایی، و فراوان از این دست کلمات که هر کدام در جایگاه کاربردی خودشان بار معنایی مشترک به مفهوم کسب کردن و تور کردن را دارد. و تفاوتش با business در این می باشد که در کلمه trade مفهوم کسب و بدست آوردن چیزی در باطن این کلمه نمایانگر است ولی در کلمه business به مفهوم غربال گری و جدا سازی و سود و زیان را از هم جدا کردن، بدون شلوغی.
اگر یک توضیحی هم از کلمات مختلف هم خانواده با کلمه trade داشته باشیم اینطور می شود تبیین کرد؛
اصطلاح رزوه و تِرِید در پیچ و مهره که باعث می شود پیچ و مهره همدیگر رو در خزینه بگیرند و با نیروی آچار پیچ یا مهره به سمت نشیمنگاه خود به پیش بروند.
تروریست؛ کلمه تروریست رو اگر بخواهیم به روش تفسیری تعریف کنیم یعنی کسی که جان انسان بی گناهی رو می گیرد. ولی اگر به روش ریشه ای در خود کلمه به خود کلمه نگاهی بیندازیم تا ببینیم خود کلمه با ریشه خودش چی به ما می گه به یک کلمه اصلی می رسیم، و اون کلمه تور هست به مفهوم گرفتن و کسب کردن. مثل تور ماهی گیری تار عنکبوت. کلمه تورات که کتاب یهودیان هست به مفهوم کسب و بدست آوردن مفاهیم و معارف زندگی هست. کلمه تربت تراب یا توراب که به خاک ترجمه شده است یعنی خاکی که از اون چیزها کسب می کنیم و بدست می آوریم. البته در زبان ترکی به خاک، تورپاغ یا تورباغ که منشعب از کلمه تراب می باشد گفته می شود به مفهوم تربت یا خاک حاصلخیزی که باغ و درختان باغ از اون مواد مغذی کسب می کنند و باغ به بقای خودش می رسه. این اشتراک مفاهیم در زبان های مختلف در همه زبان ها وجود دارد حتی در زبان چینی به خاک تراب و به آب شوئی یعنی شوینده می گویند.
کلمه توریست که به مفهوم گردشگر ترجمه شده به شخصی گفته می شه که قصد کسب تفریح آرامش شادی پول و تجربه داشته باشه گفته می شه. و کلمه ترید یا trade در زبان لاتین که به مفهوم تجارت در زبان ما ترجمه شده به مفهوم کسب پول و ثروت می باشد. در کل همه این کلمات که یک ریشه مشترک داشتند به مفهوم کسب کردن و بدست آوردن می باشد. یک کلمه دیگر هم در زبان لاتین هست به نام utilit که به مفهوم سود ترجمه شده است که اگر به این کلمه هم از قانون تغییر شکل حروف در کلمات نگاهی بندازیم مثل موسیقی و موزیک در اینجا حرف ر به حرف ل تبدیل شده است یعنی این کلمه هم یک کلمه مشترک در زبان فارسی و لاتین هست با نام یوتریت یا utirit یعنی سود به دست آوردن سود کسب کردن. tournament هم ( در یک ورزش یا بازی ) مجموعه ای از مسابقات بین تعدادی رقیب که برای کسب جایزه کلی با هم رقابت می کنند.
توربین؛ تور کننده یا کسب کننده انرژی باد

تورج یعنی تور توری
من گمان میکنم تورج کوتاهیده توران ویج هست مانند نام ایرج که کوتاهیده ایران ویج هست و به چم سرزمین تور پور فریدون هست و با نام های تور و توران از یک ریشه اند
تورج دومین فرزند فریدون است !
نه بزرگترین ! ( فرهنگ فارسی )
تورج: این نام در اوستایی توره tura ( tu - ra ) یعنی توانا، نیرومند. ( تو ) یعنی توانستن با پسوند ( ره ) . نام پسر شیدسپ shidasp نوه ی جمشید چهارمین شاه پیشدادی.
تورج یعنی من
یعنی ته محبت و شجاعت و استواری با این حال اخره تنهایی یعنی تورج
کامنتهای عزیزان بسیار دیدنی وجذاب بود ضمن سپاس از همه ایشان. تورج در مضامین ومتون به پهلوان ودلیر معنا گردیده است. پاینده باشید. ❤
ایر به معنی زیبا و ازاد و نجیب است و اریا و ایران از کلمه ایرج میاد و ایران هم از ایرج پسر فریدون کبیر پادشاه پیشدادیان از اوستای کهن میاد
تورک از تور و توران میاد و از کلمه تورج به معنی جوانمرد مهر ورز بی باک است وی پسر فریدون کبیر وبرادر ایرج در اوستای کهن است
تورج یعنی میرشکال
تورج ینی عشقی ک از دستش دادم تورج ینی همه ی زندگی یه ادم
من تورج م. . . . .
تورج یعنی سلطان یعنی طوفان
درایام قدیم درکتابی خوندم، معنی اسم تورج رو اقتداروقدرت وقوی بودن معناکرده بود.
ما هر کسی دیدیم که اسمش تورج بود مثل مرد از راه حلال و درست از اعماق زمینم شده، از زیر سنگ، از آسمان بالای ابرها، تو بَرّ بیابانم شده خرج زن و بچه ش درآورده و یک روز لنگ و محتاج کسی نبوده، پس تورج یعنی
...
[مشاهده متن کامل]
غیرت و مردانگی یعنی یه مرد ایرانی اصیل که خون آریایی تو رگاش هست، تو هیچ شرایطیم کم نمیاره مثل تیر زهرآگین کمان بُرنده و کُشنده میشه به موقع خودش

تورج یعنی یه قلب پاک و مهربان و ساده و با معرفت تعریف نمیکنم اما تورج را هرکسی داشته باشه تمام دنیا را داره و تا پای جان باهاته و بدون نامردی. . . .
تورج یعنی اقتدار یعنی اخر مردانگی یعنی تمام خوشی های دنیا رو داشتن
یعنی توانستن یعنی وجود انجام کارهایی ک خیلیا نمیتونن یعنی بزرگی یعنی بهترین حس یعنی در بدترین شرایط بهترین بودن یعنی هرچی ک فکرشو نمیتونی بکنی
تورج یعنی مهربانی ، ثبات، شجاعت، قدرت، ، عطوفت ، سخاوت، ایمان، عشق، وفا، سازش، یعنی اصالت، زندگی، ارامش، امنیت، ثروت.
تورج یعنی استواری در هرچه بخواهی تا بدست اوری . تورج یعنی خداوند رحمت کند ان پدر و مادری که اسم کاملا فارسی نهادند.
تورج یعنی غیرت و مردانگی
نه اینکه چون اسممه
تورج داشتن یعنی همه خوشی های دنیا رو با هم داشتن
تورج یعنی بزرگ واستوار
تورج یعنی یه برد واقعی توو زندگی
تورج یعنی مردتورج یعنی تکیه گاه تورج یعنی عشق
تورج یعنی غیرت، مردانگی، جاودانه در دل
همه دنیا رو داشتن
تورج یعنی ایند مردانگی و شجاعت
تورج یعنی ته تنهایی
تورج یعنی عشق یعنی زندگی یعنی معنای عشق و زندگی را لمس کردن، یعنی همه چیز دنیا را داشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس