توتیای دیده. [ ی ِ دی دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) توتیای چشم. ( ناظم الاطباء ) : چشم حورا چون شود شوریده ، رضوان بهشت خاک پایش توتیای دیده حورا کند.منوچهری.رجوع به توتیای چشم و توتیا و دیگر ترکیبهای آن شود.