توتیا

/tutiyA/

مترادف توتیا: اکسید روی، سنگ سرمه، بلوط دریایی، خارپشت دریایی

معنی انگلیسی:
sea urchin

فرهنگ اسم ها

اسم: توتیا (دختر) (فارسی، هندی) (تلفظ: tutiyā) (فارسی: توتيا) (انگلیسی: tutiya)
معنی: سنگ سرمه، بلوط دریایی، از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می کند، نوعی ماده شیمایی که به عنوان سرمه استفاده می کنند، نوعی ماده شیمایی که به عنوان سُرمه استفاده می کنند، جانوری دریایی با بدنی مدور که در بستر دریا زندگی می کند، گردی که از آن به عنوان سرمه استفاده می کنند
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم دختر، اسم فارسی، اسم هندی

لغت نامه دهخدا

توتیا. ( اِ ) بمعنی سنگ سرمه ، و در تحفه گوید آن بر سه قسم است ، یکی زرد و یکی کبود و معدنی و انابیبی که مشتق از انبوبه است و به پارسی توتیای قلم می نامند و یکی از آنهااز دود مس است که در گداختن سنگ مس در کوره دوطبقه بهم می رسد و از سایر چیزها نیز گیرند و بهترین مصنوع آن انابیبی کرمانی است ، و اصل در این لغت دودها بوده و توتیا معرب آن است. ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ). سنگی است که از آن سرمه سازند... ( شرفنامه منیری ). اُکسید روی که در کوره هائی که روی و سرب را می گدازندحاصل می شود. ( ناظم الاطباء ). توتیاء، عرب این کلمه را از فارسی گرفته است. ( از المزهر سیوطی ). فارسی ، سنگی است معروف که بدان سرمه کنند. ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). بمعنی سرمه... ( غیاث اللغات ). معرب از دودهای فارسی است و یونانی ثغمولس نامند و آن معدنی و انابیبی می باشد و معدنی سه قسم است ، یکی سفید شبیه به پوست تخم شترمرغ و بر او چیزی مثل نمک ظاهر و بهترین اقسام اوست. یکی زرد و یکی کبود و سبز و شفاف و آن غلیظتر از همه است و مشهور به توتیای هندی و در غایت حدت است. و انابیبی که مشتق از انبوبه است و بفارسی توتیای قلم نامند و مزاربی که بمعنی شبیه ناودان باشد عبارت از اوست و چندین قسم می باشد یکی از دود مس است که در حین گداختن سنگ مس در کوره دوطبقه بهم می رسد. قسمی سفید وبسیار بی ثقل ، و قسمی ثقیل و کثیف. اول ( سفید ) از صاعد و ثانی ( ثقیل ) از راسب اوست و آن از اذابه اقلیمیا است که به تدریج در ذایب مس ریزند و از طلا و نقره و قلعی نیز بهم می رسد و به دستور از مورْد و از چوب درخت زیتون بری و از به ، بعد از اخراج دانه او بعمل می آرند و بدستور از عفص و خرنوب و توت سفید خشک و شاخ درخت امرود و مصطکی و حبةالخضرا و شمشاد و انجیر و از گل پودنه تازه و از شکوفه تاک و از سریشم ماهی و از عری جلود به قرو از پشم غیرمغسول ترتیب می دهند. اما طریق اشجار آنکه بعد از نیمکوب کردن آن در ظرف سفال جای داده سرپوش سوراخداری بر آن مستحکم نموده چندان آتش کنند که دود او برطرف شود. اما طریق پشم و سریشم آنکه به زفت یا به عسل آلوده به دستور آتش کنند و صاعد هر یک را استعمال نمایند و بهترین مصنوع او انابیبی کرمانی و بهترین معدنی ، سفید آن و عدیم الوجود است. و اقسام توتیا را بدون تغسیل استعمال جایزنیست و طریق غسل آن در دستورات تحریر یافته است و امین الدوله ذکر نموده است که توتیای بحری نیز می باشد و آن سفید و مستدیر، و شبیه به سنگ ریزه است... ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به توتیای بحری شود. بمفولوکس. فمفولوکس . اثمد. کحل حجری. کحل اسود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بلوطدریایی، خارپشت دریایی، جانوردریایی، سرمه، اکسیدروی که درکوره هائی که سرب وروی ذوب شود
( اسم )۱- اکسید طبیعی و ناخالص روی که در کوره های ذوب سرب و روی بدست آید و محلول آن گند زدایی قوی است و درچشم پزشکی محلول رقیق وی برای شستشوی مخاط و پلکها بکار میرود در قدیم اکسید ناخالص مزبور را در جوشهای بهاره و جوشهای تراخمی بصورت گرد( پودر ) روی پلکها میپاشیدند . ۲- سنگ توتیا . ۳ - نوعی جانور دریایی جزو شاخ. خار پوستان از تن. خارتنان که بدن وی از یک صدف یک قطعه یی کاملا محکم و پوشیده از خارهای بسیارتشکیل شده شکل صدف کروی یا سیبی شکل است بلوط دریایی خار پشت دریایی .

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - سرمه ، اکسید روی و سرب که در کوره های ذوب سرب و روی به دست می آید. برای معالجة امراض چشم و نیز تقویت آن به کار می رود. ۲ - خارپشت دریایی ، جانوری است از نوع خارپوستان با بدن کروی شکل که به سنگ ها و علف ها و دیگر جانوران دریایی می چسبد و از گیاه

فرهنگ عمید

۱. (شیمی ) اکسید روی که در کوره هایی که سرب و روی را ذوب می کنند به دست می آید، دودی که در موقع گداختن سرب در بالای کوره جمع می شود. از داروهای چشم بوده و در معالجۀ بعضی از اورام چشم و برای تقویت باصره به کار می رفته، سرمه: غمزۀ نسرین نه ز باد صبا / از اثر خاکِ تو شد توتیا (نظامی۱: ۶ ).
۲. (زیست شناسی ) جانوری دریایی از نوع خارپوستان با بدن کروی و پوشیده از خارهای ریز که غالباً به سنگ ها و علف ها یا جانوران دریایی دیگر می چسبد و از جلبک ها و گیاه های دریایی تغذیه می کند، بلوط دریایی، خارپشت دریایی.

دانشنامه عمومی

توتیا (شهرستان سوزک). توتیا ( به لاتین: Totiya ) یک منطقهٔ مسکونی در قرقیزستان است که در شهرستان سوزک واقع شده است. [ ۱] توتیا ۲٬۴۲۷ نفر جمعیت دارد.
عکس توتیا (شهرستان سوزک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اکسید ناخالص روی. از بخارهای حاصل از کورۀ ذوب سرب و روی به دست می آید و در گذشته از آن برای درمان بیماری های التهابی چشم استفاده می کردند. برای جداسازی این بخار، میله هایی از خاک سرخ را در بالای کوره قرار می دادند و از تراشیدن رسوب سطح این میله ها توتیا به دست می آمد. در گذشته، بهترین نوع توتیا در کرمان تولید می شد.

جدول کلمات

سرمه

مترادف ها

vitriol (اسم)
زاج، توتیا، تند و سوزنده، جوهر گوگرد زدن به، نمک جوهر گوگرد، سخن تند

sulphate (اسم)
زاج، سولفات، توتیا

sulfate (اسم)
زاج، سولفات، توتیا

vitriolic (صفت)
زاج، توتیا، تند و سوزنده، نمک جوهر گوگرد، سخن تند، جوهر گوگرد

پیشنهاد کاربران

جهت اطلاع بیشتر به "اکسید روی" در آبادیس مراجعه کنید.
در لری
تو تیا
تو: یعنی لایه بسیار نازکی از خاک ، دوده و . . . که بر روی چیزی به صورت یکدست نشسته باشد
تیا: یعنی چشم ها
توتیا : لایه بسیار نازکی ( خاک مانند ) که بر چشم ها میکشند ( سرمه )
توتیا: به معنای گرد اکسید روی که در چشم پزشکی به کار می رود این واژه فارسی است بعضی آن را به صورت طوتیا یا طوطیا می نویسند و غلط است.
( نجفی، ابوالحسن، غلط ننویسم، فرهنگ دشواری های زبان فارسی، ص ۱۱۹ )
توتیا، دودیا، دودمانند، سرمه، و همچنین گیاهی در خشکی، و خارپشت کوچک دریایی
در ادبیات و اشعر شعرا نیز به عنوان استعاره ای که روشنی بخش چشمان ( سرمه ) ( پیراهن یوسف ) و. . . استفاده شده است.
چشمان تیه کالی خونم بخورد سالیست
خوشبخت آنکه دلدار با یار تیه کالیست
کاری که میتوانی با یار آشنا کن
یک مشت خاک راهش بردار توتیا کن
1. Zinc Oxide : زینک اکسید ( در کتاب های کهن توتیا نامیده می شود )
2. Sea urchins : توتیای دریایی یا خارپُشت دریایی
چگونه توتیا عربی شده دوده هاست و روند بر اینست که در بابل و سورستان و خاک تازیان روت و وات و توته و تیته را رود و باد و دوده و دیده میگفتند براستی که چه وارونه می اندیشید
واژه بدین روشنی چگونه نمیدانید چیست ؟ سرمه را چه میکنند؟ پاسخ ده و بنگرش نمایان - - از بس روشن است نخواهم گفت انکه شیر از سینه آزاده زن نوشیده است نیک میداند که واژ توتیا را ریشه چیست - هیچ ریشه پیچیده ای ندارد خود واژه آشکاراست - باز راهنمایی میکنم توتیا را در دیده میکشند ای پارسی آزادگان - گفتمنش ای تیز هوشان دریابید -
...
[مشاهده متن کامل]

دوده ها
که در گذشته برای زیبایی در موی مژگان چشم ها می کشیدند.
در گفتار د با ت جایگزین و دوده ها توت ها و توتیا شده است.
توتیای چشم : توتیای دیده. سرمه. تقویت چشم ودیده .
توتیا : روشنایی چشم . زیبا چشم
توتیا : سنگ سرمه . روشنی بخش و نیرو دهنده چشم و دیده است. توتیا به مجاز به معنی زیباچشم است.
اکسید طبیعی و ناخالصِ روی که محلول آن گندزدایی قوی است . در قدیم این اکسید را در جوش های بهاره و جوش های تراخمی به صورت گرد روی پلک ها می پاشیدند . این ماده ی شفا بخش در تعبیر شاعرانه وسیله ای است برای روشنایی چشم 👸🏻👸🏻
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس