فغان از این غراب و وای وای او
که در توا فکندمان نوای او.
منوچهری ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
زیر و زبر بکرد همه خانمانشان وَاسباب ملک جمله تلف کرده و توا.
مظهر کرمانی ( از فرهنگ جهانگیری ).
توا. [ ت ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بازفت است که در بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع است و 180 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).