[ویکی فقه] تهدید ام جمیل (قرآن). ام جمیل (همسر ابولهب) از ناحیه خدا، به ورود ذلت بار در آتش دوزخ تهدید شد.
«ام جمیل» زنی بود که با زحمت فراوان از بیابان خار جمع می کرد تا با قرار دادن آنها بر سر راه پیامبر اکرم، ایشان را آزار دهد. او همسر ابولهب از عنودترین دشمنان اسلام است که قرآن به او وعده هیزم کشی جهنم را داده است.
هیزم کش دوزخ
سیصلی نارا ذات لهب(و بزودی وارد آتشی شعله ور و پرلهیب می شود؛)وامراته حمالة الحطب(و (نیز) همسرش، در حالی که هیزم کش (دوزخ) است،)فی جیدها حبل من مسد.(و در گردنش طنابی است از لیف خرما!)
عاقبت ابولهب وهمسرش
(ام جمیل) همسر ابولهب و خواهر ابوسفیان بود. می دانیم که ابوسفیان مالدار معروف بنی امیه و شخص با نفوذ مکه بود و در اظهار عداوت نسبت به پیغمبر اسلام شهرت داشت. ابولهب نیز عموی پیغمبر اسلام و یکی از ده پسر عبدالمطلب، سرسخت ترین دشمنان پیغمبر و مسلمانان بود.ابولهب با اینکه از خاندان نجیب هاشم بود، مع الوصف بر اثر همنشینی با افراد فاسد قریش یعنی سران مشرک مکه و تماس دائم با آنها رنگ جماعت به خود گرفته بود. این مرد هتاک و جسور، در میان مشرکان مکه بیش از همه نسبت به برادرزاده اش پیغمبر اسلام خصومت می ورزید و او را می آزرد. زن او (ام جمیل) هم زنی بدسرشت و کینه توز بود.خانه آنان در همسایگی پیغمبر قرار داشت. هر خبری که از برادر زاده شوهر خود پیغمبر اسلام می شنید، آن را به اطلاع مشرکان می رسانید. ام جمیل، علاوه بر این، شوهرش او را وا می داشت تا به پیغمبر آزار بیشتر برساند. او حتی نام پیغمبر را عوض کرده بود و می گفت : به او نگویید (محمد) بلکه بگویید (مذمم)! !وقتی این خبر را به پیغمبر دادند، فرمود: خداخواسته است نام مرا از دهان این زن بیندازد تا هر ناسزایی که می گوید، به ((مذمم) ) بگوید، من که ((مذمم) ) نیستم! ام جمیل، شبها خار و خاشاک و هیزم می آورد و در نقطه ای که محل عبور پیغمبر بود می ریخت تا از این راه به حضرت صدمه بزند. شوهر او ابولهب هم داوطلب شده بود که مال و ثروت خود را در راه مبارزه با پیغمبر صرف کند و این کار را هم می کرد. ام جمیل از هر گونه شرارت و سخن چینی و جسارت نسبت به پیغمبر خودداری نداشت و عواقب سوء آن را هم به گردن می گرفت. این زن شریر همینکه پیغمبر را می دید، از گفتن هر سخن زننده و هر گونه فحاشی به حضرت خودداری نمی کرد.ابولهب نیز بارها همینکه نگاهش به پیغمبر می افتاد، او را دنبال می نمود و خاک و سنگریزه به طرف آن برگزیده خدا پرتاب می کرد. داستان این مرد و زن بی ادب نگونبخت بد زبان در قرآن مجید، در سوره (مسد) آمده است. این سوره ولو بسیار کوتاه و آنچه درباره ابولهب و زنش می گوید مختصر است ولی با این وصف، همین سوره کوتاه بیان کننده داستانی طولانی و نقل مختصر آن، گویای شرح مفصلی از اعمال ناهنجار و رفتار زشت این دو عنصر پلید و رسواست.
«ام جمیل» زنی بود که با زحمت فراوان از بیابان خار جمع می کرد تا با قرار دادن آنها بر سر راه پیامبر اکرم، ایشان را آزار دهد. او همسر ابولهب از عنودترین دشمنان اسلام است که قرآن به او وعده هیزم کشی جهنم را داده است.
هیزم کش دوزخ
سیصلی نارا ذات لهب(و بزودی وارد آتشی شعله ور و پرلهیب می شود؛)وامراته حمالة الحطب(و (نیز) همسرش، در حالی که هیزم کش (دوزخ) است،)فی جیدها حبل من مسد.(و در گردنش طنابی است از لیف خرما!)
عاقبت ابولهب وهمسرش
(ام جمیل) همسر ابولهب و خواهر ابوسفیان بود. می دانیم که ابوسفیان مالدار معروف بنی امیه و شخص با نفوذ مکه بود و در اظهار عداوت نسبت به پیغمبر اسلام شهرت داشت. ابولهب نیز عموی پیغمبر اسلام و یکی از ده پسر عبدالمطلب، سرسخت ترین دشمنان پیغمبر و مسلمانان بود.ابولهب با اینکه از خاندان نجیب هاشم بود، مع الوصف بر اثر همنشینی با افراد فاسد قریش یعنی سران مشرک مکه و تماس دائم با آنها رنگ جماعت به خود گرفته بود. این مرد هتاک و جسور، در میان مشرکان مکه بیش از همه نسبت به برادرزاده اش پیغمبر اسلام خصومت می ورزید و او را می آزرد. زن او (ام جمیل) هم زنی بدسرشت و کینه توز بود.خانه آنان در همسایگی پیغمبر قرار داشت. هر خبری که از برادر زاده شوهر خود پیغمبر اسلام می شنید، آن را به اطلاع مشرکان می رسانید. ام جمیل، علاوه بر این، شوهرش او را وا می داشت تا به پیغمبر آزار بیشتر برساند. او حتی نام پیغمبر را عوض کرده بود و می گفت : به او نگویید (محمد) بلکه بگویید (مذمم)! !وقتی این خبر را به پیغمبر دادند، فرمود: خداخواسته است نام مرا از دهان این زن بیندازد تا هر ناسزایی که می گوید، به ((مذمم) ) بگوید، من که ((مذمم) ) نیستم! ام جمیل، شبها خار و خاشاک و هیزم می آورد و در نقطه ای که محل عبور پیغمبر بود می ریخت تا از این راه به حضرت صدمه بزند. شوهر او ابولهب هم داوطلب شده بود که مال و ثروت خود را در راه مبارزه با پیغمبر صرف کند و این کار را هم می کرد. ام جمیل از هر گونه شرارت و سخن چینی و جسارت نسبت به پیغمبر خودداری نداشت و عواقب سوء آن را هم به گردن می گرفت. این زن شریر همینکه پیغمبر را می دید، از گفتن هر سخن زننده و هر گونه فحاشی به حضرت خودداری نمی کرد.ابولهب نیز بارها همینکه نگاهش به پیغمبر می افتاد، او را دنبال می نمود و خاک و سنگریزه به طرف آن برگزیده خدا پرتاب می کرد. داستان این مرد و زن بی ادب نگونبخت بد زبان در قرآن مجید، در سوره (مسد) آمده است. این سوره ولو بسیار کوتاه و آنچه درباره ابولهب و زنش می گوید مختصر است ولی با این وصف، همین سوره کوتاه بیان کننده داستانی طولانی و نقل مختصر آن، گویای شرح مفصلی از اعمال ناهنجار و رفتار زشت این دو عنصر پلید و رسواست.
wikifeqh: تهدید_ام جمیل_(قرآن)