تهاجم گورلیسه - تارنوف در طول جنگ اول جهانی، در ابتدا به عنوان یک تهاجم کوچک از سوی آلمان ها برای آزاد کردن اتریش - مجارستان از فشار روس ها در جبهه شرق در نطر گرفته شده بود؛ اما ناخواسته به عنوان تلاش تهاجمی اصلیِ دولت های محور∗ در ۱۹۱۵ از آب درآمد و سبب فروپاشی خطوط روس ها در ناحیه گالیسیا ( اروپای شرقی ) و عقب نشینی آن ها به کشور خود، که لقب «عقب نشینی بزرگ» را بر خود نهاد، گردید. این نبرد شامل یک رشته عملیات هایی بود که از مه ۱۹۱۵ تا اکتبر این سال ( تنها بدی اوضاع جوی بود که باعث پایان گرفتن نبرد شد ) ادامه داشت. علت اولیه پیروزی دول محور در این نبرد، قدرت آتش کوبندهٔ توپخانه شان بود. توپ صحرایی و هویتزر آلمانی با زاویهٔ شلیک بالای خود باعث انهدام توپخانه و نیز ضدحملات پیاده نظام روسیه شد. آلمان ها با بهره گیری از تجسس هوایی موفق شدند دقت آتش توپخانهٔ خود را بهبود دهند. توپخانهٔ آلمان با آتش مستقیم∗ خود استحکامات روس ها را تخریب و بدین طریق پیاده نظام خود را پشتیبانی می کرد.
در اولین ماه جنگ ( اوت ) ارتش هشتم آلمان به فرماندهی ژنرال هیندنبورگ یک رشته کارهای تقریباً غیرقابل باور در برابر دو ارتش روسیه ای که در جلوی خود می دید، انجام داد: پس از محاصره و سپس انهدام ارتش دوم روسیه در نبرد تاننبرگ، هیندنبورگ و لودندورف نیروهای خود را به سوی شمال شرقی پروس چرخاندند تا با ارتش اول روسیه مواجه شوند؛ در اولین نبرد دریاچه مازوریان، پیش از اینکه روس ها به استحکامات خود پناه ببرند تقریباً به کل تار و مار شدند و پس مانده شان نیز از طریق مرز گریخت. در اواخر سپتامبر وقتی این حوادث به تدریج فروکش کردند، اکثریت هر دو ارتش روسیه محو شده و تمامی نیروهای مهاجم پس از تحمل ۲۰۰٬۰۰۰ کشته یا اسیر از دریاچه مازوریان ( در شمال شرق لهستان امروزی ) رانده شد. [ ۱]
اما ارتش تزار در جنوب بسیار بهتر عمل کرد، جایی که با ارتش امپراتوریِ رو به اضمحلال اتریش_مجارستان روبرو بود؛ ارتشی که سریع تر بسیج شده و حمله اش را در پایان اوت از گالیسیا ( بخش لهستانیِ روسیه تزرای ) شروع نمود و روس ها را ابتدا به محلی که امروزه مرکز لهستان است، راند؛ روس ها اما با ضد حمله ای موفق در پایان سپتامبر، در حالی که نفرات بیشتری نیز به جبهه گسیل داشته بودند، دشمن خود را در حالتی بی نظم به مرزهایش پس زدند به طوری که اتریش یک پادگانِ محاصره شده در شهر مستحکم پرزمیسی ( پرزمشیل ) را رها کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر اولین ماه جنگ ( اوت ) ارتش هشتم آلمان به فرماندهی ژنرال هیندنبورگ یک رشته کارهای تقریباً غیرقابل باور در برابر دو ارتش روسیه ای که در جلوی خود می دید، انجام داد: پس از محاصره و سپس انهدام ارتش دوم روسیه در نبرد تاننبرگ، هیندنبورگ و لودندورف نیروهای خود را به سوی شمال شرقی پروس چرخاندند تا با ارتش اول روسیه مواجه شوند؛ در اولین نبرد دریاچه مازوریان، پیش از اینکه روس ها به استحکامات خود پناه ببرند تقریباً به کل تار و مار شدند و پس مانده شان نیز از طریق مرز گریخت. در اواخر سپتامبر وقتی این حوادث به تدریج فروکش کردند، اکثریت هر دو ارتش روسیه محو شده و تمامی نیروهای مهاجم پس از تحمل ۲۰۰٬۰۰۰ کشته یا اسیر از دریاچه مازوریان ( در شمال شرق لهستان امروزی ) رانده شد. [ ۱]
اما ارتش تزار در جنوب بسیار بهتر عمل کرد، جایی که با ارتش امپراتوریِ رو به اضمحلال اتریش_مجارستان روبرو بود؛ ارتشی که سریع تر بسیج شده و حمله اش را در پایان اوت از گالیسیا ( بخش لهستانیِ روسیه تزرای ) شروع نمود و روس ها را ابتدا به محلی که امروزه مرکز لهستان است، راند؛ روس ها اما با ضد حمله ای موفق در پایان سپتامبر، در حالی که نفرات بیشتری نیز به جبهه گسیل داشته بودند، دشمن خود را در حالتی بی نظم به مرزهایش پس زدند به طوری که اتریش یک پادگانِ محاصره شده در شهر مستحکم پرزمیسی ( پرزمشیل ) را رها کرد.
wiki: تهاجم گورلیسه تارنوف