تنظیم سلول عصبی، یک نظریه در عصب سنجی است که در به صورت ساده بیان می دارد پاسخ یک سلول عصبی به ازای پارامتر خاصی از محرک قابل بازنمایی می باشد.
فراتر، می توان گروهی از سلول های عصبی یا پارامترهای فراوانی را به حساب آورد.
در حالت ساده، ابتدا متوسط نرخ آتش یک سلول عصبی خاص به ازای دامنه ای از تغییرات یک محرک طی آزمایه هایی حاصل می شود. سپس این مقادیر روی یک نمودار نموده می شوند. معمولاً یک تابع ریاضی مثل کسینوسی برای برازش ورودی های پیوسته به کار گرفته می شود؛ که به آن تابع، تابع هسته ای و به منحنی حاصل، منحنی تنظیم گفته می شود. این منحنی ممکن است برای برخی سلول های بینایی باریک و برای دسته ای از سلول های همکار پهن باشد. [ ۱] [ ۲]
بیان ریاضی هر موجود زنده ای توأم با شرایط فراوان و ساده سازی هاست. مثلاً نرخ آتش یک سلول عصبی خاص، تابع یک پارامتر نیست.
به علاوه یک سلول قشر خاکستری مخ در سطوح بالاتر پردازش اطلاعات، ممکن است با انبوهی از محرک ها، مانند نور، صوت و لامسه درگیر باشد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففراتر، می توان گروهی از سلول های عصبی یا پارامترهای فراوانی را به حساب آورد.
در حالت ساده، ابتدا متوسط نرخ آتش یک سلول عصبی خاص به ازای دامنه ای از تغییرات یک محرک طی آزمایه هایی حاصل می شود. سپس این مقادیر روی یک نمودار نموده می شوند. معمولاً یک تابع ریاضی مثل کسینوسی برای برازش ورودی های پیوسته به کار گرفته می شود؛ که به آن تابع، تابع هسته ای و به منحنی حاصل، منحنی تنظیم گفته می شود. این منحنی ممکن است برای برخی سلول های بینایی باریک و برای دسته ای از سلول های همکار پهن باشد. [ ۱] [ ۲]
بیان ریاضی هر موجود زنده ای توأم با شرایط فراوان و ساده سازی هاست. مثلاً نرخ آتش یک سلول عصبی خاص، تابع یک پارامتر نیست.
به علاوه یک سلول قشر خاکستری مخ در سطوح بالاتر پردازش اطلاعات، ممکن است با انبوهی از محرک ها، مانند نور، صوت و لامسه درگیر باشد.
wiki: تنظیم سلول عصبی