تناقض خست یا تناقض پس انداز ( به انگلیسی: Paradox of thrift ) یک تناقض اقتصادی است و بیان دارد که هرچه افراد پس انداز مستقل بیشتری داشته باشند، نهایتاً پس انداز کل کمتری خواهند داشت. به این صورت که پس انداز مستقل بیشتر باعث کاهش تقاضای کل اقتصاد و سپس کاهش تولید ناخالص و در نتیجه کاهش پس انداز کل می شود. به عبارت دیگر هرچه افراد برای افزایش پس انداز خود تلاش کنند، پس انداز کل جامعه کاسته می شود که در مغالطهٔ ترکیب ( آنچه دربارهٔ قسمت صادق است باید دربارهٔ کل صادق باشد ) این دو امر متناقض اند. [ ۱] [ ۲]
جان مینارد کینز در چارچوب فروض نظریه خود، که اقتصاد در شرایط رکودی قرار دارد و طرف تقاضا دارای محدودیت است و مورد توجه است و اقتصاد پایین تر از شرایط اشتغال کامل کلاسیکی است، بیان می دارد افزایش میل به پس انداز بیش تر توسط مردم موجب کاهش مصرف آن ها شده، با کاهش مصرف تقاضای کل کاهش می یابد و در نتیجه تولید و درآمد کاهش می یابد و همچنین پس انداز کل که تابعی مستقیم از درآمد ملی می باشد، کاهش می یابد بنابراین نه تنها تولید کاهش یافته و رکود اقتصاد بیشتر می شود بلکه پس انداز از حالت اولیه نیز کمتر می شود. اگر اقتصاد در شرایط تورمی باشد با افزایش پس انداز و کاهش مصرف که تقاضای کل کاهش می یابد، فشار تورم کاسته شده قیمت ها کاهش می یابند. [ ۳] [ ۴]
همان طور که در نمودار یک مشاهده می شود اگر سرمایه گذاری I تابعی از درآمد Y باشد و پس انداز افزایش یابد خط S + T از وضعیت ( S + T ) 0 به وضعیت ( S + T ) 1 انتقال می یابد که در ابتدا تولید مقداری کاهش یافته سپس به صورت درون زا پس انداز کاهش یافته و دوباره تولید کاهش می یابد و به تعادل ثانویهٔ Y 1 می رسیم. در اینجا مخارج دولت G و مالیات T ثابت اند.
اگر سرمایه گذاری تابعی از درآمد نباشد مقدار تولید کاهش می یابد اما مقدار پس انداز تغییری نمی کند و تناقض خست برقرار نخواهد بود ( نمودار 2 ) . [ ۵]
در حالی که تناقض رونق توسط کینز رواج پیدا کرد و اغلب به او نسبت داده می شود، [ ۶] توسط تعدادی دیگر قبل از کینز بیان شد، و این گزاره مبنی بر اینکه افزایش پس انداز ممکن است به یک اقتصاد آسیب برساند به دوران باستان بازمی گردد. احساسات مشابه در این آیهٔ کتاب مقدس وجود دارد.
کینز بیان می کند وقتی که آدام اسمیت می گوید: «چه احتیاطی در رفتار هر خانواده خصوصی وجود دارد، چه بسا در یک پادشاهی بزرگ حماقت باشد. » به تناقض خست اشاره دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجان مینارد کینز در چارچوب فروض نظریه خود، که اقتصاد در شرایط رکودی قرار دارد و طرف تقاضا دارای محدودیت است و مورد توجه است و اقتصاد پایین تر از شرایط اشتغال کامل کلاسیکی است، بیان می دارد افزایش میل به پس انداز بیش تر توسط مردم موجب کاهش مصرف آن ها شده، با کاهش مصرف تقاضای کل کاهش می یابد و در نتیجه تولید و درآمد کاهش می یابد و همچنین پس انداز کل که تابعی مستقیم از درآمد ملی می باشد، کاهش می یابد بنابراین نه تنها تولید کاهش یافته و رکود اقتصاد بیشتر می شود بلکه پس انداز از حالت اولیه نیز کمتر می شود. اگر اقتصاد در شرایط تورمی باشد با افزایش پس انداز و کاهش مصرف که تقاضای کل کاهش می یابد، فشار تورم کاسته شده قیمت ها کاهش می یابند. [ ۳] [ ۴]
همان طور که در نمودار یک مشاهده می شود اگر سرمایه گذاری I تابعی از درآمد Y باشد و پس انداز افزایش یابد خط S + T از وضعیت ( S + T ) 0 به وضعیت ( S + T ) 1 انتقال می یابد که در ابتدا تولید مقداری کاهش یافته سپس به صورت درون زا پس انداز کاهش یافته و دوباره تولید کاهش می یابد و به تعادل ثانویهٔ Y 1 می رسیم. در اینجا مخارج دولت G و مالیات T ثابت اند.
اگر سرمایه گذاری تابعی از درآمد نباشد مقدار تولید کاهش می یابد اما مقدار پس انداز تغییری نمی کند و تناقض خست برقرار نخواهد بود ( نمودار 2 ) . [ ۵]
در حالی که تناقض رونق توسط کینز رواج پیدا کرد و اغلب به او نسبت داده می شود، [ ۶] توسط تعدادی دیگر قبل از کینز بیان شد، و این گزاره مبنی بر اینکه افزایش پس انداز ممکن است به یک اقتصاد آسیب برساند به دوران باستان بازمی گردد. احساسات مشابه در این آیهٔ کتاب مقدس وجود دارد.
کینز بیان می کند وقتی که آدام اسمیت می گوید: «چه احتیاطی در رفتار هر خانواده خصوصی وجود دارد، چه بسا در یک پادشاهی بزرگ حماقت باشد. » به تناقض خست اشاره دارد.
wiki: تناقض خست