تناسخیه

لغت نامه دهخدا

تناسخیه. [ ت َ س ُ خی ی َ ] ( اِخ ) قائلین به تناسخ. فرقه ای که معتقد به تناسخ باشند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به تناسخ و تناسخی شود.

فرهنگ فارسی

قائلین به تناسخ . فرقه که معتقد به تناسخ باشند .

فرهنگ عمید

فرقه ای که قائل به انتقال ارواح به اجساد و منکر بعث و حشر باشد و به عقیدۀ آن روح انسان نیکوکار پس از مردن در بدن انسان عاقل و هوشیاری داخل می شود که در دنیا لذت ببرد و خوش بگذراند و برعکس روح انسان بدکار در جسم حیوانی داخل می شود که بار بکشد و رنج ببرد و این انتقال روح به قالب های مختلف آن قدر تکرار می شود تا تصفیه شود و دیگر مرتکب گناه نشود و داخل شدن روح را در هر قالب متناسب با اعمال او در زندگی گذشته اش دانسته اند. این عقیده در یونان قدیم و در بعضی از مذاهب هندوستان و برخی از فرقه های مسلمان شایع بوده.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تناسخ در لغت از ریشه نسخ گرفته شده است.
شهرستانی در این باره می گوید:«ما من ملة من الملل وإلا و للتناسخ فیها قدم راسخ وإنما تختلف طرقهم فی تقریر ذلک»؛ هیچ ملتی از ملت ها نیست مگر این که تناسخ در آن ریشه قوی دارد و همانا اختلاف آنها در نحوه بیان آن است. که این کلام شهرستانی دلالت بر وجود تناسخ که به عنوان جزئی از اعتقادات بسیاری از ادیان و اقوام اولیه بوده است.
اعتقاد به تناسخ در آیین هندو
اعتقاد به تناسخ از دیر باز در آیین هندو وجود داشته و در حال حاضر به شکل پیشرفته ای در آیین هندو وجود دارد که از آن به سَمسَاره تعبیر می شود؛ چنان چه سیمُن ویتمن در کتاب آیین هندو در توضیح سمساره می نویسد:سمساره چرخه مداوم تولدهای مکرر است که نفس آدمی تا زمانی که به نجات در بَرَهمن دست نیافته در آن گرفتار خواهد ماند. اوضاع و احوال هر کس در هر تولد به واسطه اعمال او در زندگی پیشین معین می گردد.
تناسخ ارواح در آیین بودا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس