[ویکی فقه] تناسخ در تاریخ فلسفه اسلامی نیز راه پیدا کرده و فیلسوفانِ معتقد یا متمایل به تناسخ ادله آن را مورد بحث قرار داده اند و هر فیلسوفی مطابق نظام فلسفی خاص خود استدلال هایی در رد آن می آورد.
احتمالاً نخستین فیلسوف معتقد به تناسخ در جهان اسلام محمد بن زکریای رازی (متوفی ۳۱۳ یا ۳۲۰) است. تناسخ در بطن جهان بینی خاص رازی و نظریه او در باره قِدَم نفس و هیولا قرار دارد.
دیدگاه رازی درباره علت آفرینش جهان
به عقیده او علت آفرینش جهان این است که نفس از سر نادانی شیفته هیولا شد و خواست با آن متحد شود و به آن صورت دهد تا از لذات جسمانی برخوردار گردد. اما هیولا به طبع گریزان از صورت بود و ازاین رو خداوند به نفس یاری رساند و جهان را آفرید تا نفس در صورت های مادّی به لذات جسمانی دست یابد. انسان به این ترتیب آفریده شد و خداوند از جوهر الوهیت خود عقل را به سوی او فرستاد تا نفس را در بدن انسان بیدار کند و به یادش بیاورد که این جهان جای او نیست. به نظر رازی تنها راه رسیدن انسان به عالم عُلوی، آموختن فلسفه است. هر نفسی که از این راه از عالم مادّی رهایی نیابد به ناچار در اینجا می ماند تا آن که سرانجام همه نفوس در بدن انسان های مختلف با فلسفه اشنا شوند و به عالم اصلی خود باز گردند. در این وقت هیولا از قید نفس آزاد می شود، جهان مادّی که حاصل اتحاد نفس و هیولاست از بین می رود و این دو به حالت جدایی کامل خود در ازل باز می گردند.
نظر رازی درباره کشتن حیوانات
رازی بنا بر همین اعتقاد خود، در باره کشتن حیوان نظر خاصی دارد. وی که با آزار حیوانات و حتی پرورش دام برای تغذیه انسان مخالف است، تنها وجه عقلیِ رنج حیوان اهلی را نجات دادن نفس حیوان از بدنش می داند. همین امر در باره حیوانات وحشی صادق است؛ کشتن درندگان علاوه بر آن که موجب دفع آزارآنان نسبت به حیوانات دیگر می شود، حلول نفوس آنان در اجسادِ بهتر را ممکن می کند.
اعتقاد رازی به تناسخ صعودی
...
احتمالاً نخستین فیلسوف معتقد به تناسخ در جهان اسلام محمد بن زکریای رازی (متوفی ۳۱۳ یا ۳۲۰) است. تناسخ در بطن جهان بینی خاص رازی و نظریه او در باره قِدَم نفس و هیولا قرار دارد.
دیدگاه رازی درباره علت آفرینش جهان
به عقیده او علت آفرینش جهان این است که نفس از سر نادانی شیفته هیولا شد و خواست با آن متحد شود و به آن صورت دهد تا از لذات جسمانی برخوردار گردد. اما هیولا به طبع گریزان از صورت بود و ازاین رو خداوند به نفس یاری رساند و جهان را آفرید تا نفس در صورت های مادّی به لذات جسمانی دست یابد. انسان به این ترتیب آفریده شد و خداوند از جوهر الوهیت خود عقل را به سوی او فرستاد تا نفس را در بدن انسان بیدار کند و به یادش بیاورد که این جهان جای او نیست. به نظر رازی تنها راه رسیدن انسان به عالم عُلوی، آموختن فلسفه است. هر نفسی که از این راه از عالم مادّی رهایی نیابد به ناچار در اینجا می ماند تا آن که سرانجام همه نفوس در بدن انسان های مختلف با فلسفه اشنا شوند و به عالم اصلی خود باز گردند. در این وقت هیولا از قید نفس آزاد می شود، جهان مادّی که حاصل اتحاد نفس و هیولاست از بین می رود و این دو به حالت جدایی کامل خود در ازل باز می گردند.
نظر رازی درباره کشتن حیوانات
رازی بنا بر همین اعتقاد خود، در باره کشتن حیوان نظر خاصی دارد. وی که با آزار حیوانات و حتی پرورش دام برای تغذیه انسان مخالف است، تنها وجه عقلیِ رنج حیوان اهلی را نجات دادن نفس حیوان از بدنش می داند. همین امر در باره حیوانات وحشی صادق است؛ کشتن درندگان علاوه بر آن که موجب دفع آزارآنان نسبت به حیوانات دیگر می شود، حلول نفوس آنان در اجسادِ بهتر را ممکن می کند.
اعتقاد رازی به تناسخ صعودی
...
wikifeqh: تناسخ_فلسفی