تمپو

دانشنامه عمومی

تمپو (شطرنج). تمپو ( انگلیسی: Tempo ) در بازی شطرنج و بازیهای نظیر آن، یک حرکت است که هر یکی از حریفان به نوبت انجام می دهند. اگر یکی از بازیکنان، با تعداد کمتری از حرکات به نتیجه مطلوب برسد، تمپو کسب می کند. برعکس اگر بازیکنی حرکتی غیرلازم انجام دهد، تمپو از دست می دهد. همچنین اگر یک بازیکن، حریف را مجبور به حرکاتی کند که مطابق نقشه اولیه حریف نیست یا به بیانی دیگر با ایجاد موانع باعث تعویق اجرای برنامه های حریف شود، طوری که حریف حرکت نوبتی خود را هدر دهد، باعث کاهش تمپو حریف شده و بر تمپوی بازی خود می افزاید. معمولاً یک حرکت مفید و طبق برنامه را، حرکت آهنگین و دارای تمپو؛ و یک حرکت غیرلازم را ناهماهنگ یا فاقد تمپو می نامند. یک نمونه ساده از باخت تمپو در تصویر بالا نمایش داده شده است. مهره رخ سفید در خانه h۱ می تواند، مستقیماً و در یک حرکت، به خانه h۸ منتقل شود. اما اگر بیهوده در ۲ نوبت، نخست به خانه h۵ انتقال یافته وسپس به خانه مقصود یعنی h۸ منتقل شود، یک نوبت حرکت به هدر رفته است و از تمپوی بازی مهره های سفید کاسته شده است. با این حال در یک ترکیب پیچیده، از دست دادن تمپو، شاید موجب سلب تمپوی حریف نیز بشود؛ مثلاً رخ سفید در h۵ بتواند تهدیدی برای رقیب ایجاد کرده و او را مجبور به رفع این تهدید کند. در مواردی که از دست دادن تمپو، باعث کاهش تمپوی بازی حریف نیز می شود، در ظاهر تغییری در موازنه قدرت روی نمی دهد. اما در عمل و بنا بر شرایط بازی و با توجه به محدودیت زمانی، می تواند برای وضعیت یکی از حریفان تناسب و سود بیشتری داشته باشد. [ ۲] [ ۳]
عکس تمپو (شطرنج)عکس تمپو (شطرنج)عکس تمپو (شطرنج)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تِمْپو (tempo)
در موسیقی ، سرعتی که قطعه باید براساس آن اجرا شود. یکی از راه های مشخص کردن تمپوی یک قطعۀ موسیقی ، استفاده از علامت مترونوم در نت است ، که تعداد ضرب ها در دقیقه را نشان می دهد؛ مثلاً «نت سیاه=۶۰» بدین معناست که در هر دقیقه باید ۶۰ ضرب سیاه اجرا شود. مترونوم های الکترونیکی امروزین تمپو را خیلی دقیق اندازه گیری می کنند، اما اجراکنندگان غالباً علامت های مترونوم را تغییر می دهند یا حتی نادیده می گیرند، و قطعه را در هر تمپویی متناسب با تفسیرشان از آن موسیقی، اجرا می کنند. پیش از اختراع یک مترونوم دقیق ، تمپو با واژه های ایتالیایی مثل «آلِّگرو» (نشاط انگیز)، «پرِستو» (سریع )، یا «لِنتو» (آهسته ) مشخص می شد. بسیاری آهنگ سازان هنوز هم برای توصیف تندی یک قطعۀ موسیقی بیشتر از این واژه های ایتالیایی ، یا واژه های معادل آن ها در زبان خودشان (یا زبان های دیگر)، استفاده می کنند تا از علامت های دقیق مترونوم . هرچند اندازه گیری تمپو در موسیقی با دقتی به اندازۀ مؤلفه های دیگر آن مثل زیرایی ، شدت و ضعف اصوات، و حتی طنین میسر است ، اشاره های دقیق به تمپو معمولاً در اجرا توجه را جلب نمی کنند. آثاری که پیش از به وجود آمدن زمان سنج های دقیق ساخته شده اند، چیزی جز تصوری مبهم از سرعت موسیقی به دست نمی دهند، که اغلب به شیوه ای گیج کننده و شبهه برانگیز مشخص شده است . نظام نگارش کسر میزان که در دوران رنسانس پدید آمد، نمادها و نشانه هایی را به کارمی گیرد که ، ضمن اشاره به تعداد ضرب ها در هر میزان ، سرعت را نیز تا حدی مشخص می کردند، اما این کاربرد آن ها در قرن ۱۷ با پیدایش اشاره های کلامی به تمپو کنار گذاشته شد. این واژه هاـ که معمولاً ایتالیایی اند و غالباً به زبان مادری آهنگ ساز بستگی دارند ـ صِرفاً تصوری مبهم از سرعت به دست می دهند، اما از امتیاز مشخص کردن حال و هوا نیز برخوردارند: مثلاً «آلِّگرو» به سریع بودن اشاره می کند و نیز دربردارندۀ سبُکی، روشنی، و نشاط است ، و «لارگو» هرچند معنای کشیده و سنگین می دهد، اما به آهسته بودن سرعت نیز اشاره دارد. جنبه های گویای این اشاره های کلامی، کاربرد مداوم آن ها را تا امروز تضمین کرده است ، و اکنون اغلب در کنار علامت های دقیق مترونوم از آن ها نیز استفاده می شود. با پیدایش مترونومِ یوهان مِلتْسِل روشی برای توصیف تمپوی دقیق به دست آمد، بدین صورت که مقدار فراوانیِ ضرب زیرساز موسیقی به صورت تعداد ضرب ها در دقیقه بیان می شد. مثلاً علامت «سیاه= ۱۲۰» مقدار فراوانیِ ضرب و نیز واحد آن را (در این مورد، سیاه ) نشان می داد. اکنون با استفاده از مترونوم های الکترونیک می توان موسیقی را از لحاظ نظری در سطح بسیار بالایی از دقت مشخص کرد و به اجرا درآورد، اما این کار معمولاً مطلوب واقع نمی شود: عوامل ذهنی زیادی در هر زمان بر انتخاب تمپو تأثیر می گذارند، و یک تفسیر موسیقایی حقیقی غالباً بر تغییرات موجود در تمپوی زیرساز در سراسر قطعه تکیه دارد، مانند «آچِّـلِراندو» (تندشونده )، «ریتارداندو» (کندشونده )، یا «روباتو» (با ضربی که معمولاً منظم نیست ).

پیشنهاد کاربران

تِمپو یا داربوکا، یک ساز کوبه ای از خانوادهٔ طبل های جام گونه است که با هر دو دست نواخته می شود. این سازِ «پوستصدا» که از فلز، چوب یا گِلِ پخته ساخته می شود، بیشتر در خاورمیانه رایج است و در کشورهای مختلف با نام های متفاوت شُهرت دارد. تمپو در گروه سازهای کوبه ای پوستی یک طرفه ( یک طرف باز ) قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشینهٔ این ساز احتمالاً به بابلِ و سومر در هزاره های پیش از میلاد بازمی گردد. واژهٔ تمپو ممکن است یک نام آوا و به دست آمده از دو صدای اصلی این ساز یعنی «تِم» و «پو» باشد. «تمپو» همچنین در موسیقی به معنی سرعت و کاربرد عملی آن ضرب است که بی ارتباط با واژهٔ این ساز ضربی نیست. «داربوکا» نیز از واژهٔ عربی «دَرَب» گرفته شده که به معنی صدایی است که از نواختن طبل شنیده شود.
انواع مختلف تمپو بیشتر در موسیقی کشورهای عربی، ترکیه و شمال آفریقا رواج دارند اما در سایر کشورهای خاورمیانه و اروپای شرقی نیز استفاده می شوند. گونه های این ساز در اوایل قرن بیستم، توسط مهاجران از کشورهای خاورمیانه به آمریکا نیز رسیده اند که به نام «دُمبِک» شهرت دارند.
تمپو احتمالاً از طریق کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، عراق و ترکیه به ایران آمده است. این ساز در محدودهٔ جغرافیایی ایران، بیشتر در استان های خوزستان، هرمزگان، کردستان، آذربایجان غربی و بوشهر رواج دارد و با نام هایی همچون «تمپو»، «تیمپو»، «دُمبوک»، «دَربونگِه» شناخته می شود. تمپوها از نظر ساختار از خانوادهٔ تمبک ها به حساب می آیند.
این ساز که به عنوان یکی از سازهای اصلی در کشورهای عربی رواج دارد با نام های مختلف شهرت یافته است. در مصر با نام های «دارابوکا»، «دِرابوکا» و «داربوکا» شناخته می شود. در موسیقی لبنان و سوریه با نام های «دِربکی» و «درباکا» شهرت دارد.
تمپو در ترکیه بیشتر از فلز، به ویژه مس و برنج ساخته می شود. از نام های رایج این ساز در محدودهٔ جغرافیایی ترکیه، می توان به «دُمبِلِک» ( برگرفته از واژهٔ پهلوی تُنبَک ) ، «داربوکا» و «دِبلِک» اشاره کرد. در زبان ترکی استانبولی «داربه» و «دارپ» به معنای ضربه و کوبیدن است.
این ساز ضربی در بلغارستان با نام های «دارابوکا»، «دارامبوکا»، «تارامبوکه» و «تارامبوکا» به کار می رود. بلغارها عقیده دارند که این ساز ریشهٔ شرقی دارد و آن را از سفال و گاهی از فلز می سازند. در آلبانی نیز از داربوکای بلغاری استفاده می شود که به آن «دارابوکه» می گویند.

تمپوتمپوتمپو
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/تمپو_(ساز_کوبه‌ای)
" زودانداز ":" تمپو "
تِم وپُو هم درست است یعنی پو: پویش و تِم یا
تُم صدا .
تمپو: [ اصطلاح بدن سازی ) منظور از تمپو سرعت بلند کردن وزنه در هر تکرار است. بعنوان مثال، اگر بلند کردن یک وزنه برای شما ۳ ثانیه طول بکشد، ۱ ثانیه وزنه را در بالا نگاه دارید، و ۲ ثانیه هم طول بکشد تا وزنه را پایین بیاورید، تمپوی تمرین شما ۳:۱:۲ خواهد بود.
http://fitnessmagazine. ir

بپرس