[ویکی فقه] تَموز، اولین ماه تابستان در گاه شماریهای رایج در سوریه ، بین النهرین، آسیای صغیر و فلسطین از دوران باستان تا به امروز و نام یکی از رب النوعهای سرزمینهای مذکور است.
این واژه به صورتهای تمّوز و تَمُّز نیز ضبط شده است. تموز نیز همچون دیگر ماههای معروف به بابلی از هزاره سوم پیش از میلاد در شهر نیپور، یکی از مراکز مهم سومریان، رواج داشته و در آستانه هزاره دوم پیش از میلاد، در سایر قسمتهای بین النهرین رواج یافته است. معنای واژه تموز بدرستی روشن نیست. در تورات (علاوه بر کتاب مقدّس عهد عتیق). واژه تموز ذکر شده، اما نه به عنوان نام ماه . در شهر اور، نام محلی تموز نینگرسو بود و این واژه در
اکد به رب النوعی که حافظ رستنیها و نگهبان گله ها بود اطلاق می شد.
رب النوع قدرتمند
پرستش تموز بتدریج تا عیلام،
بابل ، آشور ، فلسطین و فنیقیه ادامه یافت و یکی از رب النوعهای قدرتمند معابد سامی گردید. افسانه بابلی تموز (شامل بیماری و مرگ تموز، اسارت و انزوای او در زیر زمین، رستاخیز و دوره زندگی مجدد او) پژمردگی گیاهان و رستنیها در پاییز ، نابودی آن ها در زمستان ، رستاخیز طبیعت در بهار و دوره بالندگی رستنیها را در تابستان در ذهن متبادر می کند. برابر اساطیر بین النهرین، رب النوعِ تموز هنگامی که خدای خورشید به اوج قدرت خود می رسد، یعنی در انقلاب تابستانی، از شدت گرما هلاک می گردد، در حالی که بسیاری دیگر مرگ تموز را در فصل پاییز، هم زمان با پژمردن رستنیها، نوشته اند. سومریان در چهارمین ماه سال به نام دوئوز ــ که نام آن به صورتهای تورزی، دوئوزو و دوزو و تموزی و دموـ زید نیز ضبط شده ــ یادبود افسانة تموز را برگزار می کردند و از همین رو غالب اقوام سامی و دیگر اقوام ساکن در بین النهرین چهارمین ماه سال را تموز نامیده اند. ماه تموز در تمدنهای بین النهرین، نخست ماهی قمری ـ هلالی بوده که به رغم آن که آغاز و پایان آن با رؤیت هلال مشخص می شده، موضع آن با اضافه کردن یک ماه در هر دو یا سه سال در فصول چهارگانه تثبیت می شده است. جابجایی ماه تموز در فصل تابستان به دلیل برقراری کبیسه ماه سیزدهم در سال، موجب شده است که برخی ماه تموز را نخستین ماه تابستان و برخی دیگر دومین ماه این فصل بدانند. با شروع سال در فصل پاییز و احتساب ماه تشری به عنوان نخستین ماه سال، تموز دهمین ماه سال می شد و با شروع سال در فصل بهار و احتساب ماه
نیسان به عنوان نخستین ماه سال، تموز چهارمین ماه سال می شد که در هر دو حالت تقریباً مقارن اولین ماه تابستان بود و به همین دلیل در دوره های بعد، نشان آن را در منطقه البروج خرچنگ (سرطان) قرار دادند. در ادب فارسی نیز تموز مجازاً برای گرمای سخت و تابستان بسیار گرم به کار برده می شود. قوم
یهود ، پس از اسارت در بابل، نام تموز را برای دهمین ماه
گاه شماری مدنی خود (که از ماه تشری آغاز می شود) و چهارمین ماه گاه شماری مذهبی شان (که از ماه نیسان شروع می گردد) اقتباس کردند (تشری/ تشرین). حرّانیان نیز تموز را به عنوان چهارمین ماه گاه شماری خود به کار می برده اند.
نظر ابوریحان بیرونی
ابوریحان بیرونی برای نام ماه تموزِ گاه شماری سریانی و ماه تموزِ گاه شماری یهودی تمایز قائل شده و ماه تموز گاه شماری یهودی را تَمُّزْ نوشته است. او همچنین تعداد
روزهای این ماه (تَمُّزْ) را در نزد یهودیان، مانند گاه شماری ثابت کنونی یهودیان ، ۲۹ روز ثبت کرده است. این بیان ابوریحان بیرونی راجع به دوره ای است که برخی از فرق یهودی شیوه منجمان (امر اوسط) را در تعیین طول ماههای قمری پذیرفته بودند. او تموز (تمّز) را دارای دو اول ماه دانسته، در حالی که تموز از ماههایی است که یک اول ماه بیشترندارد. در گاه شماری یهودی نخستین روز ماه تموز نباید مصادف با روزهای دوشنبه و چهارشنبه و شنبه گردد. در گاه شماری سریانی ــ که تا قرن حاضر نیز همچنان در میان مسلمانان آسیای صغیر متداول است و سال در آن، همانند گاه شماری مدنی یهود در نخستین روز ماه تشرین اول آغاز می شده است ــ ماه تموز دهمین ماه سال است. تا پیش از رواج عمومی گاه شماری یولیانی در قرن چهارم میلادی، ماه تموز همانند دیگر ماهها در گاه شماری سریانی از نوع ماههای قمری ـ هلالی و سالهای شمسی ـ قمری در نظر گرفته می شد. پس از قرن چهارم میلادی، ماه تموز نیز با گاه شماری یولیانی و با طول ثابت ۳۱ روز (مطابق با ماه ژوئیه) به کار برده شد.
محاسبه منجمان ایرانی
...