تلفات

/talafAt/

مترادف تلفات: ضایعات، مرگ ومیرها، کشته شدگان

معنی انگلیسی:
casualties, loss, mortality rate, toll

لغت نامه دهخدا

تلفات. [ ت َ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ تلف. ضایعات. هلاکها. مرگ و میرها: زلزله بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت. جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت.

فرهنگ فارسی

جمع تلف . ضایعات .

فرهنگستان زبان و ادب

{casualty} [علوم نظامی] هر فردی که ازنظر سازمان نظامی با وضعیتی به یکی از صورت های زیر ازدست رفته تلقی می شود: مرده یا مفقود الاثر یا بیمار یا زخمی یا در مکان نامعلوم

مترادف ها

casualties (اسم)
تلفات

losses (اسم)
تلفات، ضایعات

fatality (اسم)
تلفات، مرگ ومیر

victims (اسم)
تلفات

فارسی به عربی

اصابة , ضحیة

پیشنهاد کاربران

مرگ ومیر،
واژه مرگ ومیر چمار ( معنا ) جمع را در خود دارد و نیازی به جمع بستن ندارد.
خسارت ها
مرگ ومیرها
کشته شدگان
ضایعات
نمی توانیم بنویسیم جمله
تلفات را جمع کنید بود دارند منظور تلفات ضایعات
چه کسی پروستات را جمع می کنند منظور تلفات کشته شدگان
جان باختگان

بپرس