تقوا و پیروزی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقوا و پیروزی (قرآن). از جلوه های تقواپیشگی بهره مندی از نصرت خداوند می باشد.
تقوا، زمینه بهره مند شدن از پیروزی و نصرت خدا می شود:ولقد نصرکم الله ببدر وانتم اذلة فاتقوا الله لعلکم تشکرون• بلی ان تصبروا وتتقوا ویاتوکم من فورهم هـذا یمددکم ربکم بخمسة ءالـف من الملـئکة مسومین• وما جعله الله الا بشری لکم ولتطمئن قلوبکم به وما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم.خداوند شما را در «بدر» یاری کرد (و بر دشمنان خطرناک، پیروز ساخت) در حالی که شما (نسبت به آنها)، ناتوان بودید. پس، از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن، مخالفت فرمان پیامبر نکنید)، تا شکر نعمت او را بجا آورده باشید! آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد داد! ولی اینها را خداوند فقط بشارت، و برای اطمینان خاطر شما قرار داده وگرنه، پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است! قال موسی لقومه استعینوا بالله واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعـقبة للمتقین.موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار می کند و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!» تلک من انباء الغیب نوحیها الیک ما کنت تعلمها انت ولا قومک من قبل هـذا فاصبر ان العـقبة للمتقین.اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی می کنیم نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمی دانستید! بنابراین، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است!
تفسیر آیه
ظاهرا مصداق آیه شریفه، واقعه روز بدر است، و البته این وعده را به شرط صبر و تقوا داده و فرموده است که: ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا.و اما از کلام بعضی از مفسرین ظاهر می شود که خواسته اند بگویند در جمله مورد بحث خداوند وعده بر نازل کردن ملائکه را داده است در صورتی که کفار بعد از این فوریت برگردند، و در نتیجه خواسته اند بگویند که مراد از جمله فورهم، خود روز بدر است، نه آمدن آنان در روز بدر، و همچنین اینکه از کلام بعضی دیگر بر می آید که خواسته اند بگویند: آیه شریفه وعده ای است به نازل کردن ملائکه در سایر جنگهایی که بعد از بدر اتفاق می افتد (نظیر احد و حنین و احزاب) سخنانی است که هیچ دلیلی از لفظ آیه بر آن نیست.و اما درباره روز جنگ احد در آیات قرآنی هیچ محلی دیده نمی شود که بتوان از آن استفاده کرد که در آن روز نیز ملائکه سپاه اسلام را یاری کرده باشند، و این خود روشن است، و اما در مورد روز احزاب و روز حنین هم هر چند در غیر آیات مورد بحث آیاتی است که دلالت دارد بر نزول ملائکه، مانند آیه: اذ جاءتکم جنود فارسلنا علیهم ریحا و جنودا لم تروها که درباره جنگ احزاب است. و آیه: و یوم حنین... و انزل جنودا لم تروها که درباره جنگ حنین است، الا این که لفظ آیه مورد بحث که می فرماید: بلی ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا، قاصر است از این که دلالت کند بر یک وعده عمومی درباره همه جنگها.و اما نزول سه هزار ملک در روز بدر منافاتی با آیه سوره انفال ندارد، که می گوید: فاستجاب لکم انی ممدکم بالف من الملائکة مردفین برای این که کلمه مردفین، به معنای پشت سر هم است، و آیه را چنین معنا می دهد که با چند هزار ملک که هر هزارش دنبال هزاری دیگر باشد مدد خواهم کرد، که توضیح این معنا در تفسیر سوره انفال آمده است. و ما جعله الله الا بشری لکم...،ضمیر در جعله به امدادی که از فعل یمددکم استفاده می شود بر می گردد، و کلمه عند در جمله الا من عند الله، ظرفی است که معنای حضور را افاده می کند، چون این کلمه در آغاز در قرب و حضور مکانی که مختص به اجسام است استعمال می شده، برای این وضع کرده اند که مثلا بگویند: کنت قائما عند الکعبه نزد کعبه ایستاده بودم، و بتدریج استعمالش توسعه یافت و در قرب زمانی نیز استعمال شد، مثلا گفتند: رایت فلانا عند غروب الشمس، و سپس کار به جایی رسید که در تمام موارد قرب و نزدیک (اعم از زمانی، مکانی و معنوی) استعمال کردند مثلا گفتند: عند الامتحان یکرم الرجل او یهان».و آنچه در این مقام از جمله: و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم، با در نظر گرفتن جمله قبلش که می فرمود: و ما جعله الله الا بشری لکم و لتطمئن قلوبکم به، استفاده می شود، این است که: منظور از کلمه: عند، مقام ربوبی است، که تمامی اوامر و فرامین بدان جا منتهی می شود، و هیچ یک از اسباب از آن مستقل و بی نیاز نیست، پس با در نظر گرفتن این نکته، معنای آیه چنین می شود: ملائکه مدد رسان، در مساله مدد رساندن و یاری کردن هیچ اختیاری ندارند، بلکه آنها اسباب ظاهریه ای هستند که بشارت و آرامش قلبی را برای شما می آفرینند، نه این که راستی فتح و پیروزی شما مستند به یاری آنها باشد، و یاری آنها شما را از یاری خدا بی نیاز کند، نه، هیچ موجودی نیست که کسی را از خدا بی نیاز کند، خدایی که همه امور و اوامر به او منتهی می شود، خدای عزیزی که هرگز و تا ابد مغلوب کسی واقع نمی شود، خدای حکیمی که هیچگاه دچار جهل نمی گردد.

پیشنهاد کاربران

بپرس