کاین هر دو جدا نیست ز یکدیگر دانم
چون شاید تقدیم یکی بر دو دیگر.
ناصرخسرو.
آنچنان آثار مرضیه و مساعی حمیده که در تقدیم ابواب عدل و سیاست سلطان ماضی... ابوالقاسم محمود راست. ( کلیله و دمنه ). و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال و تلفیق آیات... تقدیم نموده اند. ( کلیله و دمنه ). و در آن تقدیم و تأخیر صورت نبندد. ( کلیله و دمنه ). و همت مردمان از تقدیم حسنات قاصر گشته. ( کلیله و دمنه ). هر آنچه توقع افتد از ترتیب و ترحیب و اکرام و انعام و تفخیم و تقدیم درباره تو به اتمام رسد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 264 ). به تقدیم لطف به رعایت مهمات حاج و اقبال ، بر ابواب عدل و توفیر بر تیمارداشت رعیت نام نیک اندوخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 314 ). || در بیت ذیل بمعنی پیشی و برتری آمده است : ای ز تو برده منعمان نعمت
ای ترا بر مقدمان تقدیم.
مسعودسعد.
|| سوگند خوردن ، یقال : قدمت یمیناً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از آنندراج ). || دلیر گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اقبال مرد بر عملی. ( اقرب الموارد ). || امر کردن کسی را بکاری : قدمت الی فلان بکذا؛ امرته به. ( اقرب الموارد ) ( از مصباح ). || ( اِ ) پیشکش. ( ناظم الاطباء ). پیش کش کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).