تفسیر عرفانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شیوه های تفسیری به کار گرفته شده در تفسیر قرآن چند دسته هستند از جمله: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به روایات، تفسیر عقلی و ... یکی از این شیوه ها تفسیر عرفانی است
عرفان در اصطلاح عبارت است از معرفت قلبی که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال حاصل می شود و آن را علم «وجدانی» هم می خوانند و کسی را که واجد مقام عرفان است «عارف» می گویند و دانشی که مبتنی بر عرفان است را «معرفت» می نامند. اما عرفانی که در جامعه اسلامی به شکوفایی رسیده سعی نموده که معارف خود را بر اساس کتاب و سنت تنظیم نماید و معارف قرآنی و عرفانی را به یکدیگر تطبیق دهد.
تعریف تفسیر عرفانی
اساساً اهل عرفان برای درک حقایق از جمله حقایق قرآنی روش بحث و استدلال را کنار گذاشته (نه اینکه منکر آن باشند) و به روش دریافت های باطنی و ذوقی روی آورده اند و آیات قرآن کریم را تفسیر و تأویل می کنند و تلاشی برای اثبات نظرات خود ندارند و صرفاً آن را به دریافت های ذوقی خود مستند می کنند، مثلاً محی الدین عربی می گوید: همان طور که تنزیل اصل قرآن بر پیامبر(ص) از پیش خداوند بوده، تنزیل فهم قرآن نیز بر قلوب مؤمنان از ناحیه او صورت می گیرد لذا مفسرانتفسیر عرفانی مبتنی بر تأویل ظاهر الفاظ قرآن است .
شیوها
شیوه های تفسیری به کار گرفته شده در تفسیر قرآن چند دسته هستند از جمله: تفسیر قرآن به قرآن ، تفسیر قرآن به روایات ، تفسیر عقلی و... یکی از این شیوه ها تفسیر عرفانی است.
← ریشه
...

[ویکی شیعه] تفسیر عرفانی گرایشی در تفسیر قرآن کریم که در توضیح و تفسیر آیات از کشف و شهود و باورها وآموزه های عرفانی سود می جوید. تفسیر عرفانی بر این مبنا استوار است که قرآن افزون بر ظواهر دارای باطن هایی است که از راه تصور یا از طریق کشف و شهود عرفانی می توان به آنها دست یافت. مفسران و قرآن پژوهان در تعریف این روش تفسیری دیدگاه یکسانی ندارند.
عارف در تفسیر عرفانی بر مبنای تعالیم عرفانی یا ذوق وجدانی حاصل از شهود باطنی به تأویل ظواهر آیات قرآن می پردازد. وجه تمایز این نوع تفسیر از دیگر روش های تفسیری یکی به کار بردن «زبان اشارت» و مصطلحات ویژه ای است که تجربه عرفانی آن را اقتضا می کند و دیگری منبع قرار دادن کشف و شهود است که در سایر روش های تفسیری جایگاهی ندارد.
از جملهٔ تفاسیر عرفانی: تفسیر سهل تستری، حقائق الاشارات قشیری، کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی و تفسیر المحیط الاعظم از سید حیدر آملی.

[ویکی اهل البیت] تفسیر عرفانی بر این مبنا استوار است که قرآن افزون بر ظواهر دارای بواطنی است که از راه تصور یا از طریق کشف و شهود عرفانی می توان به آن دست یافت. مفسران و قرآن پژوهان در تعریف این روش تفسیری دیدگاه یکسانی ندارند.
عارف در تفسیر عرفانی بر مبنای تعالیم عرفانی یا ذوق وجدانی حاصل از شهود باطنی به تأویل ظواهر آیات قرآن می پردازد. وجه تمایز این نوع تفسیر از دیگر روش های تفسیری یکی به کار بردن «زبان اشارت» و مصطلحات ویژه ای است که تجربه عرفانی آن را اقتضا می کند و دیگری منبع قرار دادن کشف و شهود است که در سایر روش های تفسیری این منبع جایگاهی ندارد.
عرفان، یعنی شناختی که از دریافت های باطنی، بر اثر سیر و سلوک و مجاهدت با نفس بدست می آید. بشریت از روزی که خود را شناخته، برای شناخت جهان و پی بردن به راز آفرینش، تلاش خستگی ناپذیری را آغاز کرده است و این تلاش همچنان ادامه دارد. او در جستجوی این است که هستی چیست، از کجا نشأت گرفته است و به کجا می رود و هدف نهائی آن کدام است؟
در این مسیر مکتب های مختلفی به وجود آمده است. رشته های مختلف فلسفه نیز از همین راه پدید آمده اند. از جمله: مکتب مشّاء و مکتب اشراق که از دومی مشرب تصوف و عرفان باقی مانده است.
تصّوف و عرفان، از یک سرچشمه نشأت گرفته اند و هر دو حاصل یک واقعیتند. عنوان تصوف بیشتر به جنبه عملی و سلوک مکتب عنایت دارد و عنوان عرفان به جنبه نظری و اندیشه و دریافت لذا عرفان، شعبه ای از فلسفه است که حکمت نظری و عملی را به هم آمیخته و راه شناخت و سلوک را از یافته های باطنی بدست آورده است و این مسلکی است که از دیرباز و از دوران باستان به یادگار مانده است.
شیخ شهاب الدین سهروردی ـ احیاگر و مروج حکمت اشراق مکتب خود را بر میراث فلاسفه و متفکران دوران باستان ـ از سرزمین های هند و ایران و بابل و مصر و یونان بنا نهاد و بیشتر آنان را از متألهین و صاحبان ذوق و اهل سیر و سلوک باطن می داند.
اساساً اهل عرفان برای درک حقایق از جمله حقایق قرآنی روش بحث و استدلال را کنار گذاشته (نه این که منکر آن باشند) و به روش دریافت های باطنی و ذوقی روی آورده اند و آیات قرآن کریم را تفسیر و تأویل می کنند و تلاشی برای اثبات نظرات خود ندارند و صرفاً آن را به دریافت های ذوقی خود مستند می کنند، مثلاً محی الدین عربی می گوید: همان طور که تنزیل اصل قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله از پیش خداوند بوده، تنزیل فهم قرآن نیز بر قلوب مؤمنان از ناحیه او صورت می گیرد. لذا مفسران تفسیر عرفانی مبتنی بر تأویل ظاهر الفاظ قرآن است .

پیشنهاد کاربران

بپرس