تفحج

لغت نامه دهخدا

تفحج. [ ت َ ف َح ْ ح ُ ] ( ع مص ) هر دو پا را گشاده داشتن در رفتن و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَفَحُّج (به فتح تاء و فاء و ضم حاء) به غیر متعارف قرار گرفتن پاها گفته می شود و در بعضی ابواب فقه مثل نماز از آن بحث شده است .
منظور از تفحّج گشاده داشتن پاها یا دور نگاه داشتن پاشنه‏ها از هم با نزدیک کردن سینه پاها به یکدیگر هنگام ایستادن یا راه رفتن است. به این حالت «فَحَج» و به فرد دارای آن «اَفْحَج» گفته می‏شود. این عنوان به مناسبت در بابهای صلات، تجارت و دیات به کار رفته است.

تفحج باعث بطلان نماز
اگر بر تفحّج در حال قیام نماز، عنوان ایستادن صدق نکند موجب بطلان نماز است مگر آنکه نماز گزار مضطرّ به این کار باشد که در این صورت جایز، بلکه بر نشسته خواندن نماز مقدّم است.

عیب بودن تفحج در معامله
فَحَج در برده از عیوبی است که در صورت عدم آگاهی خریدار، موجب ثبوت حقّ فسخ عقد برای وی می‏گردد.

دیه کسی که تفحج پیدا کرده
...

پیشنهاد کاربران

بپرس