[ویکی فقه] تفاخر به نیاکان (قرآن). آیاتی از قرآن در باره نکوهش تفاخر به نیاکان است که از پیش رومیگذرانیم.
خویشاوندیها و تفاخر به خویشاوندی و نیاکان، اعتباری و فاقد کم ترین اثر در قیامت است.فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ ولا یتساءلون. هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست)!از ابن عباس و جبایی در تفسیر «فلا انساب» نقل شده است: نمی توانند در قیامت به نیاکان تفاخر کنند.
مراد از نفخه
مراد از این نفخه، نفخه دوم صور است که در آن همه مردگان زنده می شوند، نه نفحه اول که زندگان در آن می میرند،
مراد از نفی انساب
و در جمله" فلا انساب بینهم" آثار انساب را با نفی اصل آن نفی کرده، نه اینکه واقعا در آن روز انساب نباشد، (زیرا انساب چیزی نیست که به کلی از بین برود)، بلکه مراد این است که در آن روز انساب خاصیتی ندارد، چون در دنیا که انساب محفوظ و معتبر است، به خاطر حوایج دنیوی است. و زندگی اجتماعی دنیا است که ما را ناگزیر می سازد تا خانواده و اجتماعی تاسیس کنیم. و وقتی این کار را کردیم، باز مجبور می شویم عواطف طرفینی، و تعاون و تعاضد و سایر اسباب را که مایه دوام حیات دنیوی است معتبر بشماریم آن که فرزند خانواده است به وظایفی ملتزم می شود، و آن که پدر و یا مادر خانواده است به وظایفی دیگرملتزم می گردد. ولی روز قیامت. ظرف پاداش عمل است، دیگر نه فعلی هست، نه التزام به فعلی. و در آن ظرف همه اسباب که یکی از آنها انساب است از کار می افتد و دیگر انساب اثر و خاصیتی ندارد." و لا یتساءلون"- در این جمله روشن ترین آثار انساب را یادآور شده، و آن احوال پرسی میان دو نفر است که با هم نسبت دارند، چون در دنیا به خاطر احتیاجی که در جلب منافع و رفع مضار به یکدیگر داشتند، وقتی به هم می رسیدند احوال یکدیگر را می پرسیدند، ولی امروز که روز قیامت است دیگر کسی احوال کسی را نمی پرسد.
نهی از تفاخر به نیکان درحج
...
خویشاوندیها و تفاخر به خویشاوندی و نیاکان، اعتباری و فاقد کم ترین اثر در قیامت است.فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ ولا یتساءلون. هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست)!از ابن عباس و جبایی در تفسیر «فلا انساب» نقل شده است: نمی توانند در قیامت به نیاکان تفاخر کنند.
مراد از نفخه
مراد از این نفخه، نفخه دوم صور است که در آن همه مردگان زنده می شوند، نه نفحه اول که زندگان در آن می میرند،
مراد از نفی انساب
و در جمله" فلا انساب بینهم" آثار انساب را با نفی اصل آن نفی کرده، نه اینکه واقعا در آن روز انساب نباشد، (زیرا انساب چیزی نیست که به کلی از بین برود)، بلکه مراد این است که در آن روز انساب خاصیتی ندارد، چون در دنیا که انساب محفوظ و معتبر است، به خاطر حوایج دنیوی است. و زندگی اجتماعی دنیا است که ما را ناگزیر می سازد تا خانواده و اجتماعی تاسیس کنیم. و وقتی این کار را کردیم، باز مجبور می شویم عواطف طرفینی، و تعاون و تعاضد و سایر اسباب را که مایه دوام حیات دنیوی است معتبر بشماریم آن که فرزند خانواده است به وظایفی ملتزم می شود، و آن که پدر و یا مادر خانواده است به وظایفی دیگرملتزم می گردد. ولی روز قیامت. ظرف پاداش عمل است، دیگر نه فعلی هست، نه التزام به فعلی. و در آن ظرف همه اسباب که یکی از آنها انساب است از کار می افتد و دیگر انساب اثر و خاصیتی ندارد." و لا یتساءلون"- در این جمله روشن ترین آثار انساب را یادآور شده، و آن احوال پرسی میان دو نفر است که با هم نسبت دارند، چون در دنیا به خاطر احتیاجی که در جلب منافع و رفع مضار به یکدیگر داشتند، وقتی به هم می رسیدند احوال یکدیگر را می پرسیدند، ولی امروز که روز قیامت است دیگر کسی احوال کسی را نمی پرسد.
نهی از تفاخر به نیکان درحج
...
wikifeqh: تفاخر_به_نیاکان_(قرآن)