لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) بچشم دیدن چیزی و بیقین پیوستن . ۲ - بزرگی و ثروت یافتن . ۳ -( اسم ) بزرگی . جمع : تعینات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. لازم و محقق شدن امری یا چیزی.
۳. بزرگی و دارایی پیدا کردن، جاه، مقام، و بزرگی داشتن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تعیّن، اصطلاحی در فلسفه و کلام و عرفان اسلامی است.
تعین در لغت به معنای مخصوص شدن چیزی از میان چیز ها، به یقین دیدن کسی یا چیزی، حصه و بهره و هر چیز مخصوص به کسی است.
معنای تعین در فلسفه و کلام
تعین در فلسفه و کلام به معنای امری است که یک شی ء با آن منفرد می گردد و از بقیه چیز ها امتیاز پیدا می کند، به طوری که دیگر اشیا در آن هیچگونه اشتراکی ندارند. به عبارت دیگر، به امتیاز و تمیّزِ یک موجود از همه موجودات دیگر، تعین گفته می شود
مترادف بودن لفظ تشخص و تعین در متون فلسفه و کلام اسلامی
در متون فلسفه و کلام اسلامی لفظ تشخص و تعین به جای یکدیگر و به ترادف به کار رفته است و حتی برخی این دو را از حیث معنی و مفهوم عین یکدیگر تلقی کرده اند اما این دو با یکدیگر تفاوت دارند
ماهیت تعین در مباحث حکیمان و متکلمان
...
تعین در لغت به معنای مخصوص شدن چیزی از میان چیز ها، به یقین دیدن کسی یا چیزی، حصه و بهره و هر چیز مخصوص به کسی است.
معنای تعین در فلسفه و کلام
تعین در فلسفه و کلام به معنای امری است که یک شی ء با آن منفرد می گردد و از بقیه چیز ها امتیاز پیدا می کند، به طوری که دیگر اشیا در آن هیچگونه اشتراکی ندارند. به عبارت دیگر، به امتیاز و تمیّزِ یک موجود از همه موجودات دیگر، تعین گفته می شود
مترادف بودن لفظ تشخص و تعین در متون فلسفه و کلام اسلامی
در متون فلسفه و کلام اسلامی لفظ تشخص و تعین به جای یکدیگر و به ترادف به کار رفته است و حتی برخی این دو را از حیث معنی و مفهوم عین یکدیگر تلقی کرده اند اما این دو با یکدیگر تفاوت دارند
ماهیت تعین در مباحث حکیمان و متکلمان
...
wikifeqh: تعین
دانشنامه آزاد فارسی
تَعَیُّن
در اصطلاح عرفانی به معنای مرتبه. واضح است که اگر این اصطلاح دربارۀ عوالم وحدانی، که هیچ کثرتی ندارد، به کار رود، صرفاً به معنیِ مرتبه و مرحله ای برای تمایز از دیگر مراتب است. بدین ترتیب اگر از تعیّن اول و تعیّن ثانی سخن می رود، تنها برای تمایز دو مرحلۀ وحدت تام و مرتبۀ ظهورِ علمیِ اشیاء در ذات حق است. از همین روست که تعیّن ثانی را حضرت ارتسام، یا حضرت علم ازلی نیز خوانده اند. در کتب عارفان، به تعیّن جامع، که مرحلۀ اسم جلالۀ الله است نیز اشاره می شود. این تعیّن، ذات و تجلیّاتش را به نحو جامع در خود دارد.
در اصطلاح عرفانی به معنای مرتبه. واضح است که اگر این اصطلاح دربارۀ عوالم وحدانی، که هیچ کثرتی ندارد، به کار رود، صرفاً به معنیِ مرتبه و مرحله ای برای تمایز از دیگر مراتب است. بدین ترتیب اگر از تعیّن اول و تعیّن ثانی سخن می رود، تنها برای تمایز دو مرحلۀ وحدت تام و مرتبۀ ظهورِ علمیِ اشیاء در ذات حق است. از همین روست که تعیّن ثانی را حضرت ارتسام، یا حضرت علم ازلی نیز خوانده اند. در کتب عارفان، به تعیّن جامع، که مرحلۀ اسم جلالۀ الله است نیز اشاره می شود. این تعیّن، ذات و تجلیّاتش را به نحو جامع در خود دارد.
wikijoo: تعین
پیشنهاد کاربران
خُودَن:تعین.
مشخص شدن
به چشم آمدن
به چشم آمدن
تعین در لغت به معنای مخصوص شدن چیزی از میان چیزهاست
خود بزرگ بین بودن - نگریستن به خود با بزرگی و دارایی یافتن - بهتر و متشخص تر از دیگران انگاشتن - مغرور بودن، تشخص، اقتدار، عظمت، امتیاز، مشخص شدن، تمکن
درنگ کردن جهت رسیدن بچیزی
در فلسفه به معنای به چشم دیدن چیزی و به یقین پیوستن
... [مشاهده متن کامل]
مخصوص شدن چیزی از میان چیز ها
تعیین و تعیّن در لغت به معنای اختصاص دادن و لازم شدن چیزی بر چیز دیگر است.
درنگ کردن جهت رسیدن بچیزی
در فلسفه به معنای به چشم دیدن چیزی و به یقین پیوستن
... [مشاهده متن کامل]
مخصوص شدن چیزی از میان چیز ها
تعیین و تعیّن در لغت به معنای اختصاص دادن و لازم شدن چیزی بر چیز دیگر است.
خود بزرگ بین بودن - نگریستن به خود با بزرگی و دارایی یافتن - بهتر و متشخص تر از دیگران انگاشتن - مغرور بودن
تعین اول ( در قسمت تعین بمعنی فارسی ) در اصطلاح صوفیه عبارتست از : "مرتبه احدیت" ؛صحیح میباشد
تَعَیُّن=بدیده خاص نگریستن است نه خواص شدن و معنی خاصیت داشتن در فلسفه و عرفان است بیدل می فرماید
آبم زخجالت زغرور و چه تَعَیُّن. . . بیدل مطلب جز عرق از شخص حیا هیچ
آبم زخجالت زغرور و چه تَعَیُّن. . . بیدل مطلب جز عرق از شخص حیا هیچ