تعوین

لغت نامه دهخدا

تعوین. [ت َع ْ ] ( ع مص ) یاری نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || میانه سال شدن زن ، یقال : عونت المراءة؛ ای صارت عواناً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). کدبانو شدن زن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || باربار جستن خر، بر ماده خر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || در بهره دیگری درآمدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس