در رفتار سازمانی و روانشناسی صنعتی و سازمانی ، تعهد سازمانی وابستگی روانی فرد به سازمان است. دانشمندان سازمانی همچنین تعاریف بسیار متنوعی از تعهد سازمانی و مقیاسهای متعددی برای سنجش آنها ارائه داده اند. نمونه این مدل الگوی تعهد مایر و آلن است که برای تلفیق تعاریف متعددی از تعهد که در ادبیات تکثیر شده است ، تهیه شده است. مدل مایر و آلن نیز مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا این مدل با یافته های تجربی سازگار نیست. همچنین ممکن است در دامنه هایی مانند رفتار مشتری کاملاً قابل استفاده نباشد. همچنین بحث هایی پیرامون آنچه مدل میرز و آلن برای دستیابی به آن تلاش کرده اند وجود داشته است.
اساس بسیاری از این مطالعات یافتن راه هایی برای بهبود احساس کارگران در مورد شغلشان بود تا این کارگران نسبت به سازمان های خود متعهدتر شوند.
تعهد سازمانی متغیرهای کاری مانند گردش مالی ، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی را پیش بینی می کند. نشان داده شده است که برخی از عوامل مانند استرس در نقش ، توانمندسازی ، عدم امنیت شغلی و اشتغال زایی و توزیع رهبری با احساس تعهد سازمانی کارگر مرتبط است.
مدل سه تکه ای تعهد مایر و آلن ( 1991 ) ایجاد شد تا استدلال کند که تعهد دارای سه مولفه مختلف است که با حالات مختلف روانشناختی مطابقت دارد. مایر و آلن این مدل را به دو دلیل ایجاد کردند: اول "کمک به تفسیر تحقیقات موجود" و دوم "برای ایجاد چارچوبی برای تحقیقات آینده". [ ۱] مطالعه آنها عمدتاً حول مطالعات قبلی درباره تعهد سازمانی بود.
تحقیقات میر و آلن نشان داد که سه "ذهنیت" وجود دارد که می تواند تعهد یک کارمند به سازمان را مشخص کند. مرکوریو ( 2015 ) این مدل را با مرور مطالعات تجربی و نظری در مورد تعهد سازمانی گسترش داد. مرکوریو معتقد است که تعهد عاطفی یا احساسی ، جوهر اصلی تعهد سازمانی است. [ ۲]
تعهد عاطفی به عنوان دلبستگی عاطفی مثبت کارمند به سازمان تعریف می شود. مایر و آلن آن را به عنوان مولفه "میل" تعهد سازمانی در نظر گرفتند. کارمندی که از نظر عاطفی متعهد است ، به شدت با اهداف سازمان ارتباط برقرار می کند و مایل است بخشی از سازمان بماند. این کارمند به سازمان متعهد می شود زیرا "می خواهد".
این تعهد می تواند تحت تأثیر ویژگیهای مختلف جمعیتی مختلف قرار گیرد: سن ، سابقه کار ، جنسیت و تحصیلات اما این تأثیرات نه قوی هستند و نه سازگار. مشکل این خصوصیات این است که در عین دیده شدن ، نمی توان آنها را به وضوح تعریف کرد. میر و آلن این مثال را مطرح کردند که "روابط مثبت بین تصدی و تعهد شاید به دلیل تفاوت در موقعیت شغلی و کیفیت مربوط به تصدی گری باشد" [ ۱] مرکوریو ( 2015 ) اظهار داشت که . . . "مشخص شد که تعهد عاطفی یک ویژگی پایدار ، کاملاً ضروری و اصلی تعهد سازمانی است". [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاساس بسیاری از این مطالعات یافتن راه هایی برای بهبود احساس کارگران در مورد شغلشان بود تا این کارگران نسبت به سازمان های خود متعهدتر شوند.
تعهد سازمانی متغیرهای کاری مانند گردش مالی ، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی را پیش بینی می کند. نشان داده شده است که برخی از عوامل مانند استرس در نقش ، توانمندسازی ، عدم امنیت شغلی و اشتغال زایی و توزیع رهبری با احساس تعهد سازمانی کارگر مرتبط است.
مدل سه تکه ای تعهد مایر و آلن ( 1991 ) ایجاد شد تا استدلال کند که تعهد دارای سه مولفه مختلف است که با حالات مختلف روانشناختی مطابقت دارد. مایر و آلن این مدل را به دو دلیل ایجاد کردند: اول "کمک به تفسیر تحقیقات موجود" و دوم "برای ایجاد چارچوبی برای تحقیقات آینده". [ ۱] مطالعه آنها عمدتاً حول مطالعات قبلی درباره تعهد سازمانی بود.
تحقیقات میر و آلن نشان داد که سه "ذهنیت" وجود دارد که می تواند تعهد یک کارمند به سازمان را مشخص کند. مرکوریو ( 2015 ) این مدل را با مرور مطالعات تجربی و نظری در مورد تعهد سازمانی گسترش داد. مرکوریو معتقد است که تعهد عاطفی یا احساسی ، جوهر اصلی تعهد سازمانی است. [ ۲]
تعهد عاطفی به عنوان دلبستگی عاطفی مثبت کارمند به سازمان تعریف می شود. مایر و آلن آن را به عنوان مولفه "میل" تعهد سازمانی در نظر گرفتند. کارمندی که از نظر عاطفی متعهد است ، به شدت با اهداف سازمان ارتباط برقرار می کند و مایل است بخشی از سازمان بماند. این کارمند به سازمان متعهد می شود زیرا "می خواهد".
این تعهد می تواند تحت تأثیر ویژگیهای مختلف جمعیتی مختلف قرار گیرد: سن ، سابقه کار ، جنسیت و تحصیلات اما این تأثیرات نه قوی هستند و نه سازگار. مشکل این خصوصیات این است که در عین دیده شدن ، نمی توان آنها را به وضوح تعریف کرد. میر و آلن این مثال را مطرح کردند که "روابط مثبت بین تصدی و تعهد شاید به دلیل تفاوت در موقعیت شغلی و کیفیت مربوط به تصدی گری باشد" [ ۱] مرکوریو ( 2015 ) اظهار داشت که . . . "مشخص شد که تعهد عاطفی یک ویژگی پایدار ، کاملاً ضروری و اصلی تعهد سازمانی است". [ ۲]
wiki: تعهد شغلی