[ویکی فقه] تعصب مسیحیان (قرآن). غرور و تعصبات دینی، باعث شد تا یهودیان و مسیحیان خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند اما قرآن این گمان را خیال واهی می داند.
تعصب بی منطق نصارا، در دفاع از آیین خویش و مقاومت در برابر اسلام:•«وقالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصـری تلک امانیهم قل هاتوا برهـنکم ان کنتم صـدقین بلی من اسلموجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه...:و گفتند: هرگز به بهشت درنمی آید جز کسی که یهودی یا نصرانی باشد. این خیال های خام آن هاست، بگو: اگر راستگویید دلیل و برهانتان را بیاورید.چرا؛ کسی که تمام وجود خود را تسلیم خدا کند در حالی که (در عمل) نکوکار است، او را پاداشی است درخور مقامش در نزد پروردگار خود، و نه بر آنها بیمی می رود (در آخرت) و نه غمگین می شوند.» •«ولن ترضی عنک الیهود ولاالنصـری حتی تتبع ملتهم... ولئن اتبعت اهواءهم...:و هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنان پیروی کنی. » •«وقالوا کونواهودا او نصـری تهتدوا قل بل ملة ابرهیم حنیفـا وما کان من المشرکین:و (اهل کتاب به مردم) گفتند: یهودی یا نصرانی باشید تا هدایت یابید. بگو: بلکه آیین ابراهیم حق گرا را (پیروی خواهیم کرد) و او هرگز از مشرکان نبود.».
انحصار طلبان بهشت
قرآن در آیات فوق اشاره به یکی دیگر از ادعاهای پوچ و نابجای گروهی از یهودیان و مسیحیان کرده و سپس پاسخ دندان شکن به آنها می گوید:" آنها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصاری داخل بهشت نخواهد شد" (وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری ) در پاسخ ابتدا می فرماید:" این تنها آرزویی است که دارند" (و هرگز به این آرزو نخواهند رسید) (تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ ).بعد روی سخن را به پیامبر ص کرده می گوید:" به آنها بگو هر ادعایی دلیلی می خواهد چنانچه در این ادعا صادق هستید دلیل خود را بیاورید" (قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ).پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلی بر این مدعی ندارند و ادعای انحصاری بودن بهشت، تنها خواب و خیالی است که در سر می پرورانند، معیار اصلی و اساسی ورود در بهشت را به صورت یک قانون کلی بیان کرده، می گوید:آری کسی که در برابر خداوند تسلیم گردد و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است" (بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ ) .و بنا بر این" چنین کسانی نه ترسی خواهند داشت و نه غمگین می شوند" (وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ).خلاصه اینکه بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند:در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری موافق منافع شان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حقند.و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه ها.در حقیقت قرآن با این بیان مساله نژاد پرستی و تعصب های نابجا را بطور کلی نفی می کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می آورد ضمنا معیار رستگاری را که ایمان و عمل صالح است، مشخص می سازد.
نفی امکان جلب رضایت نصاری
در آیه دوم خداوند به پیامبر خود امر می کند که اصرار بر جلب رضایت یهود و نصاری نداشته باش، چه اینکه" آنها هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه به طور کامل تسلیم خواسته های آنها و پیرو آئین شان شوی" (وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ) .تو وظیفه داری" به آنها بگویی که هدایت، تنها هدایت الهی است" (قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی ).هدایتی که آمیخته با خرافات و افکار منحط افراد نادان نشده است، آری از چنین هدایت خالصی باید پیروی کرد.سپس اضافه می کند:" اگر تسلیم تعصب ها و هوس ها و افکار کوتاه آنها شوی بعد از آنکه در پرتو وحی الهی حقایق برای تو روشن شده، هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود" (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).
بیان دین حق
...
تعصب بی منطق نصارا، در دفاع از آیین خویش و مقاومت در برابر اسلام:•«وقالوا لن یدخل الجنة الا من کان هودا او نصـری تلک امانیهم قل هاتوا برهـنکم ان کنتم صـدقین بلی من اسلموجهه لله وهو محسن فله اجره عند ربه...:و گفتند: هرگز به بهشت درنمی آید جز کسی که یهودی یا نصرانی باشد. این خیال های خام آن هاست، بگو: اگر راستگویید دلیل و برهانتان را بیاورید.چرا؛ کسی که تمام وجود خود را تسلیم خدا کند در حالی که (در عمل) نکوکار است، او را پاداشی است درخور مقامش در نزد پروردگار خود، و نه بر آنها بیمی می رود (در آخرت) و نه غمگین می شوند.» •«ولن ترضی عنک الیهود ولاالنصـری حتی تتبع ملتهم... ولئن اتبعت اهواءهم...:و هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنان پیروی کنی. » •«وقالوا کونواهودا او نصـری تهتدوا قل بل ملة ابرهیم حنیفـا وما کان من المشرکین:و (اهل کتاب به مردم) گفتند: یهودی یا نصرانی باشید تا هدایت یابید. بگو: بلکه آیین ابراهیم حق گرا را (پیروی خواهیم کرد) و او هرگز از مشرکان نبود.».
انحصار طلبان بهشت
قرآن در آیات فوق اشاره به یکی دیگر از ادعاهای پوچ و نابجای گروهی از یهودیان و مسیحیان کرده و سپس پاسخ دندان شکن به آنها می گوید:" آنها گفتند: هیچ کس جز یهود و نصاری داخل بهشت نخواهد شد" (وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری ) در پاسخ ابتدا می فرماید:" این تنها آرزویی است که دارند" (و هرگز به این آرزو نخواهند رسید) (تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ ).بعد روی سخن را به پیامبر ص کرده می گوید:" به آنها بگو هر ادعایی دلیلی می خواهد چنانچه در این ادعا صادق هستید دلیل خود را بیاورید" (قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ).پس از اثبات این واقعیت که آنها هیچ دلیلی بر این مدعی ندارند و ادعای انحصاری بودن بهشت، تنها خواب و خیالی است که در سر می پرورانند، معیار اصلی و اساسی ورود در بهشت را به صورت یک قانون کلی بیان کرده، می گوید:آری کسی که در برابر خداوند تسلیم گردد و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش ثابت است" (بَلی مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ ) .و بنا بر این" چنین کسانی نه ترسی خواهند داشت و نه غمگین می شوند" (وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ ).خلاصه اینکه بهشت و پاداش خداوند و نیل به سعادت جاودان در انحصار هیچ طایفه نیست، بلکه از آن کسانی است که واجد دو شرط باشند:در مرحله اول تسلیم محض در مقابل فرمان حق و ترک تبعیض در احکام الهی، چنان نباشد که هر دستوری موافق منافع شان است بپذیرند و هر چه مخالف آن باشد پشت سر اندازند، آنها به طور کامل تسلیم حقند.و در مرحله بعد آثار این ایمان در عمل آنها به صورت انجام کار نیک منعکس گردد، آنها نیکوکارند، نسبت به همگان و در تمام برنامه ها.در حقیقت قرآن با این بیان مساله نژاد پرستی و تعصب های نابجا را بطور کلی نفی می کند و سعادت و خوشبختی را از انحصار طایفه خاصی بیرون می آورد ضمنا معیار رستگاری را که ایمان و عمل صالح است، مشخص می سازد.
نفی امکان جلب رضایت نصاری
در آیه دوم خداوند به پیامبر خود امر می کند که اصرار بر جلب رضایت یهود و نصاری نداشته باش، چه اینکه" آنها هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر اینکه به طور کامل تسلیم خواسته های آنها و پیرو آئین شان شوی" (وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ) .تو وظیفه داری" به آنها بگویی که هدایت، تنها هدایت الهی است" (قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی ).هدایتی که آمیخته با خرافات و افکار منحط افراد نادان نشده است، آری از چنین هدایت خالصی باید پیروی کرد.سپس اضافه می کند:" اگر تسلیم تعصب ها و هوس ها و افکار کوتاه آنها شوی بعد از آنکه در پرتو وحی الهی حقایق برای تو روشن شده، هیچ سرپرست و یاوری از ناحیه خدا برای تو نخواهد بود" (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).
بیان دین حق
...
wikifeqh: تعصب_مسیحیان_(قرآن)