تعارض اصل عملی و دلیل اجتهادی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تعارض اصل عملی و دلیل اجتهادی، تنافی میان مدلول اصل عملی و دلیل اجتهادی را می گویند.
تعارض اصل عملی و دلیل اجتهادی، به معنای تنافی میان مدلول آن دو است، مانند: تعارض میان مدلول « اصل برائت شرعی » با مدلول « خبر واحد ثقه ».
مثال
چنان که طبق خبر واحد ثقه ، غسل ارتماسی بر روزه دار حرام می شود و از طرفی، چون حکم تکلیفی این مورد به طور قطع معلوم نیست، اصل برائت شرعی «رفع ما لا یعلمون» آن را شامل می شود و حرمت را بر می دارد. از این رو، اصل برائت شرعی و خبر واحد ثقه، تعارض می کنند، زیرا یکی غسل ارتماسی را برای روزه دار حرام می داند و دیگری آن را حرام نمی داند.در تعارض اصول عملی و ادله اجتهادی، به عقیده مشهور ، ادله اجتهادی از باب حکومت ، بر اصول عملی مقدم است، زیرا با دست یابی به حکم مسئله از راه خبر ثقه و دلیل اجتهادی، شک و جهل مکلف در حکم واقعی ، که موضوع برای اصل برائت شرعی است، به گونه ای وجدانی و تکوینی از بین نمی رود، بلکه تنها به لسان تعبد و تشریع از بین می رود، بر این اساس، مورد شمول، حکومت است نه ورود .
نکته اول
در نظر مشهور اصولی ها ، هیچ گاه میان ادله اجتهادی و ادله فقاهتی تعارض و تنافی محقق نمی شود، چون تعارض و تنافی دو دلیل در جایی است که میان آنها تکاذب باشد و این تکاذب هم در جایی رخ می دهد که دو دلیل معارض، در عرض یک دیگر باشند نه در طول هم.
نکته دوم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس