[ویکی فقه] قرار گرفتن بر سر دوراهی یا انجام یکی از دو وظیفه باعث ایجاد حالت تردید در انسان می شود.
شاید هر کدام از ما در زندگی بارها بر سر دوراهی هایی قرار گرفته باشیم که در آن لحظه حساس تصمیم گیری برایمان بسیار دشوار شده باشد. ویژگی مشترک این موارد این است که ما در یک آن موظف به دو وظیفه بوده ایم که نمی توانستیم هر دو را انجام دهیم و با انتخاب هر کدام از طرفین یکی از وظایف را فدا کرده ایم. این حالت تردید بر سر دو راهی اصطلاحا «تعارض» نام دارد. (متناظر بحث تعارض اخلاقی در مباحث فقهی ، مباحث تزاحم است. در مباحث فقهی باب تعارض به مباحث دیگری اختصاص دارد. نباید این تشابه اسمی باعث سوء تفاهم شود.)
تعارض در امور مهم
در تعارض هایی که طرفین آن از درجه الزام و اهمیت بالایی برخوردارند و با زیر پا گذاشتن هر کدام از طرفین، هزینه زیادی پرداخته می شود، فرد با انتخاب هر کدام از طرفین احساس عذاب وجدان می کند و به شدت ناراحت می شود. این عذاب وجدان ناشی از این است که فرد با اختیار خودش از یک وظیفه سرپیچی کرده و ضربه بزرگی را باعث شده است.
← اخلاق کاربردی
در خصوص تعریف تعارض اخلاقی باید گفت که چندین تعریف در این باره صورت گرفته است که این تعاریف عبارتند از:۱- تعارضی بین دو تکلیف اخلاقی که به یک اندازه اعتبار دارند. ۲- در دائرة المعارف بکر ابتدا بیان می شود که “ معضل اخلاقی وضعیتی است که در آن فاعل به لحاظ اخلاقی باید یکی از دو (یا چند) بدیل و گزینه را جداگانه اختیارکند ولی نمی تواند هر دو (یا همه آنها) را با هم بر گزیند”. وی سپس اضافه می کند که “چنین تعارض هایی به شرطی معضل اخلاقی به حساب می آیند که ادله اخلاقی متعارض همگی از نوع الزامات اخلاقی باشند” یعنی اگر غیر الزامی ها ( مستحب ها) تعارض کنند، معضل تلقی نمی شوند. البته اشاره می کند که “یک تعارض اخلاقی اگر قابل حل باشد، یعنی اگر یکی از الزامات اخلاقی متعارض بر الزام دیگر ترجیح داشته باشد، در آن صورت نمی توان چنین حالتی را معضل اخلاقی به حساب آورد”. در آنجا نهایتا معضل اخلاقی این گونه تعریف می شود: “معضلات اخلاقی عبارتند از تعارض های غیر قابل حل میان الزامات اخلاقی” ۳- در دیدگاهی دیگر گفته شده که “مراد از تعارض های اخلاقی موقعیتهایی است که در آنها خود را بر سر دوراهی می یابیم؛ از طرفی گویی راه سوم وجود ندارد و از طرف دیگر انتخاب هر یک از آن دو به نحوی خلاف اخلاق می نماید. ”
← تعریف درست
...
شاید هر کدام از ما در زندگی بارها بر سر دوراهی هایی قرار گرفته باشیم که در آن لحظه حساس تصمیم گیری برایمان بسیار دشوار شده باشد. ویژگی مشترک این موارد این است که ما در یک آن موظف به دو وظیفه بوده ایم که نمی توانستیم هر دو را انجام دهیم و با انتخاب هر کدام از طرفین یکی از وظایف را فدا کرده ایم. این حالت تردید بر سر دو راهی اصطلاحا «تعارض» نام دارد. (متناظر بحث تعارض اخلاقی در مباحث فقهی ، مباحث تزاحم است. در مباحث فقهی باب تعارض به مباحث دیگری اختصاص دارد. نباید این تشابه اسمی باعث سوء تفاهم شود.)
تعارض در امور مهم
در تعارض هایی که طرفین آن از درجه الزام و اهمیت بالایی برخوردارند و با زیر پا گذاشتن هر کدام از طرفین، هزینه زیادی پرداخته می شود، فرد با انتخاب هر کدام از طرفین احساس عذاب وجدان می کند و به شدت ناراحت می شود. این عذاب وجدان ناشی از این است که فرد با اختیار خودش از یک وظیفه سرپیچی کرده و ضربه بزرگی را باعث شده است.
← اخلاق کاربردی
در خصوص تعریف تعارض اخلاقی باید گفت که چندین تعریف در این باره صورت گرفته است که این تعاریف عبارتند از:۱- تعارضی بین دو تکلیف اخلاقی که به یک اندازه اعتبار دارند. ۲- در دائرة المعارف بکر ابتدا بیان می شود که “ معضل اخلاقی وضعیتی است که در آن فاعل به لحاظ اخلاقی باید یکی از دو (یا چند) بدیل و گزینه را جداگانه اختیارکند ولی نمی تواند هر دو (یا همه آنها) را با هم بر گزیند”. وی سپس اضافه می کند که “چنین تعارض هایی به شرطی معضل اخلاقی به حساب می آیند که ادله اخلاقی متعارض همگی از نوع الزامات اخلاقی باشند” یعنی اگر غیر الزامی ها ( مستحب ها) تعارض کنند، معضل تلقی نمی شوند. البته اشاره می کند که “یک تعارض اخلاقی اگر قابل حل باشد، یعنی اگر یکی از الزامات اخلاقی متعارض بر الزام دیگر ترجیح داشته باشد، در آن صورت نمی توان چنین حالتی را معضل اخلاقی به حساب آورد”. در آنجا نهایتا معضل اخلاقی این گونه تعریف می شود: “معضلات اخلاقی عبارتند از تعارض های غیر قابل حل میان الزامات اخلاقی” ۳- در دیدگاهی دیگر گفته شده که “مراد از تعارض های اخلاقی موقعیتهایی است که در آنها خود را بر سر دوراهی می یابیم؛ از طرفی گویی راه سوم وجود ندارد و از طرف دیگر انتخاب هر یک از آن دو به نحوی خلاف اخلاق می نماید. ”
← تعریف درست
...
wikifeqh: تعارض_اخلاقی