تصمیم گیری مشترک در پزشکی ( SDM ) فرایندی است که هم بیمار و هم پزشک در فرایند تصمیم گیری پزشکی مشارکت دارند. ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، درمان ها و جایگزین ها را به بیماران برای ارائه منابع ضروری به آن ها جهت انتخاب گزینه درمان که بهترین سازگاری را با باورهای شخصی و فرهنگی آن ها دارد، توضیح می دهند. در مقابل SDM، سیستم مراقبت های زیست پزشکی سنتی پزشکان را در موقعیتی قرار می دهد که در آن بیماران نقش مهمی در مراقبت دارند. پزشکان به بیماران در مورد آنچه باید انجام دهند، دستور می دهند و بیماران اغلب توصیه پزشکان را پیروی می کنند. [ ۱]
یکی از اولین نمونه هایی که عبارت تصمیم گیری مشترک در آن به کار رفته بود، گزارشی تحت عنوان «کمیسیون ریاست جمهوری برای مطالعه مشکل ها اخلاقی در مطالعه ها پزشکی و بیومدیکال» بود. این کار براساس علاقه مندی به بیمار و تأکید بیشتر بر شناخت خودمختاری بیمار در تعامل ها مراقبت های بهداشتی از دهه ۱۹۷۰ ایجاد شده است. حتی برخی ادعا می کنند یک تغییر کلی پارادایم در دهه ۱۹۸۰ رخ داده که در آن بیماران در تصمیم گیری های پزشکی بیشتر از قبل مورد توجه بوده اند. برای مثال، بررسی اخیر مطالعه ها مشارکت ۱۱۵ بیمار نشان داد که اکثر پاسخ دهندگان ترجیح می دهند در تصمیم گیری پزشکی تنها در ۵۰٪ مطالعه ها قبل از سال ۲۰۰۰ مشارکت کنند، در حالی که ۷۱٪ از مطالعه ها بعد از سال ۲۰۰۰ نشان می دهند که اکثر پاسخ دهندگان خواهان مشارکت هستند. چارلز و همکاران، مجموعه ای از اصول تصمیم گیری مشارکتی را شرح دادند که «حداقل دو نفر شرکت کننده یعنی پزشک و بیمار در آن درگیر هستند، هر دو طرف اطلاع را به اشتراک می گذارند، هر دو طرف اقدام هایی را برای ایجاد یک توافق در مورد درمان ترجیحی انجام می دهند، و توافقی برای پیاده سازی درمان به دست می آید. » این اصول در نهایت پذیرفته می شوند، اما اصل آخر از سوی دیگران در این زمینه به طور کامل پذیرفته نمی شود. دیدگاه که قابل قبول است موافقت یا مخالفت نیز به عنوان نتیجه قابل قبول تصمیم گیری مشترک به شمار می رود.
فرض اساسی SDM استقلال بیمار است. این که بیماران دارای ارزش های شخصی هستند که تفسیر آن ها از خطرها و مزایا را متفاوت از یک پزشک تحت تأثیر قرار می دهد، توسط این مدل به رسمیت شناخته شده است. اغلب، بیش از یک گزینه وجود دارد، بدون انتخاب روشنی که بهترین گزینه است که زمانی روی می دهد که تصمیم گیری در مورد شرایط حساس در اولویت است. به عنوان مثال، در شرایط خاص، دیدگاه پزشک ممکن است با تصمیم هایی که بیشتر با ارزش ها، قضاوتها و نظرهای بیمار مطابقت دارد، متفاوت باشد. هم چنین یک پزشک ممکن است به وسیلهٔ انگیزه های مالی مانند هزینه خدمت ها تحت تأثیر قرار گیرد؛ بنابراین، رضایت آگاهانه در مرکز تصمیم گیری مشترک قرار دارد. بدون درک کامل مزایا و معایب تمامی گزینه های درمان، بیماران نمی توانند در تصمیم گیری بر اساس ارزش ها و باورهای شخصی خود شرکت کنند. عواملی که مشارکت را پیش بینی می کنند برخی از ویژگی های بیمار وجود دارد که بر میزان دخالت تأثیر می گذارد. تحقیقها نشان می دهد که زنان بیماری که جوانتر و تحصیل کرده و دارای بیماری شدیدتری نسبت به سایر بیماران هستند، بیشتر احتمال دارد که در تصمیم های پزشکی شرکت کنند. به عبارت دیگر، افزایش سن منجر به کاهش میل به مشارکت می شود، در حالی که سطح بالاتری از آموزش، سطح مشارکت را افزایش می دهد. با این حال، تحقیقها دیگر، شواهد متناقضی برای تأثیر سن بر سطح مشارکت ارائه کرده است. یک مطالعه نشان داد که سن به طور معکوس با سطوح مشارکت ارتباطی ندارد، علاوه بر این، سطوح عددی ممکن است نقش مهمی در SDM داشته باشد. تحقیقها اخیر نشان داده است که به طور کلی، افراد دارای سن کم در آلمان و ایالات متحده ترجیح می دهند که نقش منفعل تری نسبت به همتایان بالغ خود داشته باشند. به این معنا که افرادی که به اندازه عددی و آمار دقیق نباشند، به پزشکان خود اجازه می دهند تصمیم ها پزشکی را بدون در نظر گرفتن بسیاری از بیماران اتخاذ کنند. با این حال، به طور کلی، آمریکایی ها نسبت به آلمانی ها نقش فعال تری با انجام فعالیت هایی مانند پرسش های پیگیری و تحقیقها در مورد گزینه های درمان، در روابط بین پزشک و بیمار بازی می کنند. علاوه بر این، تحقیقها نشان می دهد که نژاد نقش مهمی در اینکه آیا یک بیمار مشارکت می کند یا خیر بازی می کند. اگرچه بیماران سیاه پوست گزارش می دهند که در تصمیم گیری های مشترک کمتر از بیماران سفیدپوست شرکت می کنند، مطالعه ها نشان داده اند که بیماران سیاه پوست مایل به مشارکت فقط با همتایان سفیدپوست خود هستند و احتمال بیشتری برای گفتگو دربارهٔ مراقبت های بهداشتی خود با آن پزشکان دارند. جالب توجه است افرادی که میزان بالاتری از سلامت خود دارند، احتمال بیشتری دارند که نقش تصمیم گیری غیرفعال در تصمیم گیری پزشکی را نسبت به افرادی که میزان کمتری در سلامت قرار دارند، داشته باشند. محققان Arora و McHorney معتقدند که این یافته ممکن است در نتیجه نگرانی آن ها در مورد سلامت در میان کسانی که میزان بالایی از سلامت دارند و منجر به تمایل به اجازه متخصص می شود، باشد که به جای خود، تصمیم گیری های پزشکی مهم است. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بیماران در زمان واقعی و دسترسی نامحدود به سوابق پزشکی خود، درک خود از سلامت را افزایش داده و توانایی خود برای مراقبت را بهبود می بخشند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفیکی از اولین نمونه هایی که عبارت تصمیم گیری مشترک در آن به کار رفته بود، گزارشی تحت عنوان «کمیسیون ریاست جمهوری برای مطالعه مشکل ها اخلاقی در مطالعه ها پزشکی و بیومدیکال» بود. این کار براساس علاقه مندی به بیمار و تأکید بیشتر بر شناخت خودمختاری بیمار در تعامل ها مراقبت های بهداشتی از دهه ۱۹۷۰ ایجاد شده است. حتی برخی ادعا می کنند یک تغییر کلی پارادایم در دهه ۱۹۸۰ رخ داده که در آن بیماران در تصمیم گیری های پزشکی بیشتر از قبل مورد توجه بوده اند. برای مثال، بررسی اخیر مطالعه ها مشارکت ۱۱۵ بیمار نشان داد که اکثر پاسخ دهندگان ترجیح می دهند در تصمیم گیری پزشکی تنها در ۵۰٪ مطالعه ها قبل از سال ۲۰۰۰ مشارکت کنند، در حالی که ۷۱٪ از مطالعه ها بعد از سال ۲۰۰۰ نشان می دهند که اکثر پاسخ دهندگان خواهان مشارکت هستند. چارلز و همکاران، مجموعه ای از اصول تصمیم گیری مشارکتی را شرح دادند که «حداقل دو نفر شرکت کننده یعنی پزشک و بیمار در آن درگیر هستند، هر دو طرف اطلاع را به اشتراک می گذارند، هر دو طرف اقدام هایی را برای ایجاد یک توافق در مورد درمان ترجیحی انجام می دهند، و توافقی برای پیاده سازی درمان به دست می آید. » این اصول در نهایت پذیرفته می شوند، اما اصل آخر از سوی دیگران در این زمینه به طور کامل پذیرفته نمی شود. دیدگاه که قابل قبول است موافقت یا مخالفت نیز به عنوان نتیجه قابل قبول تصمیم گیری مشترک به شمار می رود.
فرض اساسی SDM استقلال بیمار است. این که بیماران دارای ارزش های شخصی هستند که تفسیر آن ها از خطرها و مزایا را متفاوت از یک پزشک تحت تأثیر قرار می دهد، توسط این مدل به رسمیت شناخته شده است. اغلب، بیش از یک گزینه وجود دارد، بدون انتخاب روشنی که بهترین گزینه است که زمانی روی می دهد که تصمیم گیری در مورد شرایط حساس در اولویت است. به عنوان مثال، در شرایط خاص، دیدگاه پزشک ممکن است با تصمیم هایی که بیشتر با ارزش ها، قضاوتها و نظرهای بیمار مطابقت دارد، متفاوت باشد. هم چنین یک پزشک ممکن است به وسیلهٔ انگیزه های مالی مانند هزینه خدمت ها تحت تأثیر قرار گیرد؛ بنابراین، رضایت آگاهانه در مرکز تصمیم گیری مشترک قرار دارد. بدون درک کامل مزایا و معایب تمامی گزینه های درمان، بیماران نمی توانند در تصمیم گیری بر اساس ارزش ها و باورهای شخصی خود شرکت کنند. عواملی که مشارکت را پیش بینی می کنند برخی از ویژگی های بیمار وجود دارد که بر میزان دخالت تأثیر می گذارد. تحقیقها نشان می دهد که زنان بیماری که جوانتر و تحصیل کرده و دارای بیماری شدیدتری نسبت به سایر بیماران هستند، بیشتر احتمال دارد که در تصمیم های پزشکی شرکت کنند. به عبارت دیگر، افزایش سن منجر به کاهش میل به مشارکت می شود، در حالی که سطح بالاتری از آموزش، سطح مشارکت را افزایش می دهد. با این حال، تحقیقها دیگر، شواهد متناقضی برای تأثیر سن بر سطح مشارکت ارائه کرده است. یک مطالعه نشان داد که سن به طور معکوس با سطوح مشارکت ارتباطی ندارد، علاوه بر این، سطوح عددی ممکن است نقش مهمی در SDM داشته باشد. تحقیقها اخیر نشان داده است که به طور کلی، افراد دارای سن کم در آلمان و ایالات متحده ترجیح می دهند که نقش منفعل تری نسبت به همتایان بالغ خود داشته باشند. به این معنا که افرادی که به اندازه عددی و آمار دقیق نباشند، به پزشکان خود اجازه می دهند تصمیم ها پزشکی را بدون در نظر گرفتن بسیاری از بیماران اتخاذ کنند. با این حال، به طور کلی، آمریکایی ها نسبت به آلمانی ها نقش فعال تری با انجام فعالیت هایی مانند پرسش های پیگیری و تحقیقها در مورد گزینه های درمان، در روابط بین پزشک و بیمار بازی می کنند. علاوه بر این، تحقیقها نشان می دهد که نژاد نقش مهمی در اینکه آیا یک بیمار مشارکت می کند یا خیر بازی می کند. اگرچه بیماران سیاه پوست گزارش می دهند که در تصمیم گیری های مشترک کمتر از بیماران سفیدپوست شرکت می کنند، مطالعه ها نشان داده اند که بیماران سیاه پوست مایل به مشارکت فقط با همتایان سفیدپوست خود هستند و احتمال بیشتری برای گفتگو دربارهٔ مراقبت های بهداشتی خود با آن پزشکان دارند. جالب توجه است افرادی که میزان بالاتری از سلامت خود دارند، احتمال بیشتری دارند که نقش تصمیم گیری غیرفعال در تصمیم گیری پزشکی را نسبت به افرادی که میزان کمتری در سلامت قرار دارند، داشته باشند. محققان Arora و McHorney معتقدند که این یافته ممکن است در نتیجه نگرانی آن ها در مورد سلامت در میان کسانی که میزان بالایی از سلامت دارند و منجر به تمایل به اجازه متخصص می شود، باشد که به جای خود، تصمیم گیری های پزشکی مهم است. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد بیماران در زمان واقعی و دسترسی نامحدود به سوابق پزشکی خود، درک خود از سلامت را افزایش داده و توانایی خود برای مراقبت را بهبود می بخشند.