[ویکی فقه] بحث تشکیک ابتداء در منطق مطرح گردید و بیشتر به عنوان صفت لفظ و حداکثر صفت مفهوم تلقی گردید.
روشن است که منطقیین نگاه هستی شناختی به موضوع نداشتند و قصدشان تفکیک بین مفاهیم و ذکر خصوصیات آنها بود. زیرا آنچه برای یک منطقی مهم است بحث از معقولات ثانیة منطقی و خصوصیات مفهوم است، همین سبب شد ایشان مفاهیم کلی را به متواطی و مشکک تقسیم کنند، اما وقتی این بحث به دست فیلسوفان افتاد ایشان متوجه این نکته شدند که اختلاف مفاهیم باید ناشی از اختلاف مصادیق آنها باشد؛ زیرا مفهوم شانی جز حکایت از مصداقش ندارد، بنابراین در صدد برآمدند کثرت تشکیکی را به نوعی در خارج حل کنند.
دیدگاه مشائین در مسئله
مشائین بین مفاهیم ماهوی و غیرماهوی تفکیک کرده و قائل شدند تشکیک در ماهیت ممکن نیست. به عبارت دیگر از نظر ایشان تشکیک در امر ذاتی محال است؛ زیرا لازمه اش تغییر در ذات و انکار آن است. بنابراین ایشان برای حل این معضل که گاهی بین برخی از ماهیات به نظر می رسد که تشکیک برقرار است متمسک به تشکیک در عرضی شدند. منظور ایشان از تشکیک در عرضی این است که آنچه در حقیقت مشکک است ذات ماهیت نیست، بلکه اتصاف یک شیء به ماهیت است که مشکک است. مثلا اگر ما می بینیم در خارج سیاهی دارای دو مصداق شدید و ضعیف است آنچه حقیقتا مشکک است خود سیاهی نیست، زیرا سیاهی یک ماهیت است که وحدت این دو سیاه منتسب به آن است. در این گونه موارد آنچه مشکک است سیاه ها هستند، یعنی جسمی که متصف به سیاهی است از آن جهت که سیاه است در مقایسه با جسم دیگری که متصف به سیاهی است مشکک می باشد. به عبارت دیگر نه خود اجسام که دارای ماهیت جسمیه هستند مشککند و نه سیاهی که یک ماهیت عرضی است مشکک است، بلکه این سیاه ها هستند که مشککند. از نظر مشائین سیاه دیگر ماهیت نیست و به عبارت دیگر موجود بالذات نمی باشد، بلکه یک موجود بالعرض است و مشکک بودن چنین امری محال نیست.
← نکته مهم در دیدگاه مشائین
۱. ↑ نظام حکمت صدرایی، تشکیک، عبدالرسول عبودیت، ص۱۵۸ـ۱۸۱.۲. ↑ شفاء، منطق، ابن سینا، ابوعلی، ج۱، ص۲۳۰.۳. ↑ شفاء، منطق، ابن سینا، ابوعلی، ج۱، ص۲۳۰.۴. ↑ شرح الاشارات و التنبیهات، نصیر الدین طوسی، ج۳، ص۳۴۳۵.
...
روشن است که منطقیین نگاه هستی شناختی به موضوع نداشتند و قصدشان تفکیک بین مفاهیم و ذکر خصوصیات آنها بود. زیرا آنچه برای یک منطقی مهم است بحث از معقولات ثانیة منطقی و خصوصیات مفهوم است، همین سبب شد ایشان مفاهیم کلی را به متواطی و مشکک تقسیم کنند، اما وقتی این بحث به دست فیلسوفان افتاد ایشان متوجه این نکته شدند که اختلاف مفاهیم باید ناشی از اختلاف مصادیق آنها باشد؛ زیرا مفهوم شانی جز حکایت از مصداقش ندارد، بنابراین در صدد برآمدند کثرت تشکیکی را به نوعی در خارج حل کنند.
دیدگاه مشائین در مسئله
مشائین بین مفاهیم ماهوی و غیرماهوی تفکیک کرده و قائل شدند تشکیک در ماهیت ممکن نیست. به عبارت دیگر از نظر ایشان تشکیک در امر ذاتی محال است؛ زیرا لازمه اش تغییر در ذات و انکار آن است. بنابراین ایشان برای حل این معضل که گاهی بین برخی از ماهیات به نظر می رسد که تشکیک برقرار است متمسک به تشکیک در عرضی شدند. منظور ایشان از تشکیک در عرضی این است که آنچه در حقیقت مشکک است ذات ماهیت نیست، بلکه اتصاف یک شیء به ماهیت است که مشکک است. مثلا اگر ما می بینیم در خارج سیاهی دارای دو مصداق شدید و ضعیف است آنچه حقیقتا مشکک است خود سیاهی نیست، زیرا سیاهی یک ماهیت است که وحدت این دو سیاه منتسب به آن است. در این گونه موارد آنچه مشکک است سیاه ها هستند، یعنی جسمی که متصف به سیاهی است از آن جهت که سیاه است در مقایسه با جسم دیگری که متصف به سیاهی است مشکک می باشد. به عبارت دیگر نه خود اجسام که دارای ماهیت جسمیه هستند مشککند و نه سیاهی که یک ماهیت عرضی است مشکک است، بلکه این سیاه ها هستند که مشککند. از نظر مشائین سیاه دیگر ماهیت نیست و به عبارت دیگر موجود بالذات نمی باشد، بلکه یک موجود بالعرض است و مشکک بودن چنین امری محال نیست.
← نکته مهم در دیدگاه مشائین
۱. ↑ نظام حکمت صدرایی، تشکیک، عبدالرسول عبودیت، ص۱۵۸ـ۱۸۱.۲. ↑ شفاء، منطق، ابن سینا، ابوعلی، ج۱، ص۲۳۰.۳. ↑ شفاء، منطق، ابن سینا، ابوعلی، ج۱، ص۲۳۰.۴. ↑ شرح الاشارات و التنبیهات، نصیر الدین طوسی، ج۳، ص۳۴۳۵.
...
wikifeqh: تشکیک_در_عرضی