[ویکی فقه] تشکر از بهشتیان (قرآن). خداوند متعال در آیات قرآن با ذکر نمونه هایی از نعمات بهشتی در مقام تشکر از زحمات بهشتیان برمی آید.
تشکر خداوند از بهشتیان، به علت سعی و کوشش آنان در دنیا:الف) «عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقـیهم ربهم شرابا طهورا: بر اندام آنها (بهشتیان ) لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراسته اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان می نوشاند!» مقصود از شراب طهور که در بهشت به ابرار نوشانده می شود ((و سقیهم ربهم شرابا طهورا)) - خدایشان شرابی به ایشان نوشانید که طهور بود، یعنی در پاکی به حد نهایت بود، شرابی بود که هیچ قذارت و پلیدی را باقی نمی گذاشت ،و یکی از قذارتهای درونی آدمی غفلت از خدای سبحان ، و بی توجهی به اوست ، پس ابرار که این شراب طهور را نوشیدند محجوب از پروردگارشان نیستند، و لذا آنان می توانستند خدا را حمد بگویند. جالب اینکه تعبیر به ((طهور)) در قرآن مجید فقط در دو مورد آمده یکی در مورد باران «...وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا» که همه چیز را پاک و زنده می کند و دیگر در آیه مورد بحث درباره شراب مخصوص بهشتی که آن نیز پاک کننده و حیات بخش استو در آخرین آیه مورد بحث آخرین سخن را در این زمینه بیان کرده ، می فرماید: ((از سوی خدا به آنها گفته می شود: این نعمتهای عظیم و مواهب بی نظیر پاداش اعمال شما است ، و سعی و کوشش و تلاش شما در طریق اطاعت فرمان حق مقبول و مشکور . مبادا کسی تصور کند که این مواهب و پاداشهای عظیم را بی حساب می دهند اینها همه جزای سعی و عمل است ، و پاداش مجاهدتها و خودسازیها و چشم پوشی از گناه است . خدای تعالی در جمله ((و سقیهم ربهم )) همه واسطه ها را حذف کرده ، و نوشاندن به ایشان را مستقیما به خودش نسبت داده ، و این از همه نعمتهایی که در بهشت به ایشان داده افضل است ، و چه بسا یکی از نعمت هایی باشد که به حکم آیه ((لهم ما یشاون فیها و لدینا مزید)) خواست خود بشر بدان نمی رسد. ب) «ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا.» خداوند در این آیه در مقام بیان پاداش این گونه افراد، برآمده و این بیان تعبیری است تواءم با نهایت لطف و محبت و بزرگواری چرا که خداوند در اینجا در مقام تشکر و سپاسگزاری از بندگانش بر می آید، و از سعی و تلاش آنها تشکر می کند. در این آیه شریفه دو احتمال هست ، یکی اینکه حکایت خطابی باشد که از ناحیه خدای تعالی به هنگام پرداخت اجرشان به ایشان می شود. و احتمال دوم این است که جمله یقال لهم - به ایشان گفته می شود در تقدیر باشد. و جمله ((و کان سعیکم مشکورا)) خود، انشای شکر در برابر مساعی مرضیه و اعمال مقبوله ایشان است ، و خوشا به حالشان که با چه کلام پاکیزه ای خطاب می شوند. اشاره به وجه اینکه در شمار نعم بهشتی ابرار، از حورالعین نام برده نشده است این را هم باید دانست که در آیات مورد بحث نعمت زنان بهشتی یعنی حور العین را جزو نعمت های بهشتی ذکر نکرده با اینکه در کلام مجید خدای تعالی هر جا سخن از نعیم بهشت شده ، حور العین جزو مهم ترین آنها ذکر شده است . ممکن است از ظاهر جریان چنین فهمیده شود که علت آن این بوده که در بین ابرار مورد نظر آیات ، کسی از طایفه زنان بوده ، (و خدای تعالی برای رعایت حرمت او سخن از حور العین به میان نیاورده است ).
تشکر خداوند از بهشتیان، به علت سعی و کوشش آنان در دنیا:الف) «عــلیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقـیهم ربهم شرابا طهورا: بر اندام آنها (بهشتیان ) لباسهایی است از حریر نازک سبزرنگ، و از دیبای ضخیم، و با دستبندهایی از نقره آراسته اند، و پروردگارشان شراب طهور به آنان می نوشاند!» مقصود از شراب طهور که در بهشت به ابرار نوشانده می شود ((و سقیهم ربهم شرابا طهورا)) - خدایشان شرابی به ایشان نوشانید که طهور بود، یعنی در پاکی به حد نهایت بود، شرابی بود که هیچ قذارت و پلیدی را باقی نمی گذاشت ،و یکی از قذارتهای درونی آدمی غفلت از خدای سبحان ، و بی توجهی به اوست ، پس ابرار که این شراب طهور را نوشیدند محجوب از پروردگارشان نیستند، و لذا آنان می توانستند خدا را حمد بگویند. جالب اینکه تعبیر به ((طهور)) در قرآن مجید فقط در دو مورد آمده یکی در مورد باران «...وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا» که همه چیز را پاک و زنده می کند و دیگر در آیه مورد بحث درباره شراب مخصوص بهشتی که آن نیز پاک کننده و حیات بخش استو در آخرین آیه مورد بحث آخرین سخن را در این زمینه بیان کرده ، می فرماید: ((از سوی خدا به آنها گفته می شود: این نعمتهای عظیم و مواهب بی نظیر پاداش اعمال شما است ، و سعی و کوشش و تلاش شما در طریق اطاعت فرمان حق مقبول و مشکور . مبادا کسی تصور کند که این مواهب و پاداشهای عظیم را بی حساب می دهند اینها همه جزای سعی و عمل است ، و پاداش مجاهدتها و خودسازیها و چشم پوشی از گناه است . خدای تعالی در جمله ((و سقیهم ربهم )) همه واسطه ها را حذف کرده ، و نوشاندن به ایشان را مستقیما به خودش نسبت داده ، و این از همه نعمتهایی که در بهشت به ایشان داده افضل است ، و چه بسا یکی از نعمت هایی باشد که به حکم آیه ((لهم ما یشاون فیها و لدینا مزید)) خواست خود بشر بدان نمی رسد. ب) «ان هـذا کان لکم جزاء وکان سعیکم مشکورا.» خداوند در این آیه در مقام بیان پاداش این گونه افراد، برآمده و این بیان تعبیری است تواءم با نهایت لطف و محبت و بزرگواری چرا که خداوند در اینجا در مقام تشکر و سپاسگزاری از بندگانش بر می آید، و از سعی و تلاش آنها تشکر می کند. در این آیه شریفه دو احتمال هست ، یکی اینکه حکایت خطابی باشد که از ناحیه خدای تعالی به هنگام پرداخت اجرشان به ایشان می شود. و احتمال دوم این است که جمله یقال لهم - به ایشان گفته می شود در تقدیر باشد. و جمله ((و کان سعیکم مشکورا)) خود، انشای شکر در برابر مساعی مرضیه و اعمال مقبوله ایشان است ، و خوشا به حالشان که با چه کلام پاکیزه ای خطاب می شوند. اشاره به وجه اینکه در شمار نعم بهشتی ابرار، از حورالعین نام برده نشده است این را هم باید دانست که در آیات مورد بحث نعمت زنان بهشتی یعنی حور العین را جزو نعمت های بهشتی ذکر نکرده با اینکه در کلام مجید خدای تعالی هر جا سخن از نعیم بهشت شده ، حور العین جزو مهم ترین آنها ذکر شده است . ممکن است از ظاهر جریان چنین فهمیده شود که علت آن این بوده که در بین ابرار مورد نظر آیات ، کسی از طایفه زنان بوده ، (و خدای تعالی برای رعایت حرمت او سخن از حور العین به میان نیاورده است ).
wikifeqh: تشکر_از_بهشتیان_(قرآن)