تزأزو

لغت نامه دهخدا

تزأزؤ. [ ت َ زَءْ زُءْ ] ( ع مص ) جنبیدن و از جای رفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تحرک و تزعزع. ( متن اللغه ) ( المنجد ). تزعزع. ( اقرب الموارد ). || سرین جنبان رفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اطراف جنبان رفتن. ( از المنجد ). اطراف جنبان رفتن به هیئت قصار. ( از اقرب الموارد ). پنهان گردیدن و اطراف جنبان رفتن به هیئت قصار. ( از متن اللغه ). || ترسیدن و پنهان شدن. ( زوزنی ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). ترسیدن و پوشیده گردیدن. || خرد نمودن خود را از ترس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خود را جمع و کوچک کردن و دور شدن. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغه ).

پیشنهاد کاربران

بپرس