ترینگا اسمایلی مارتینی وِزای ( ۱۸۸۰ – ۲ نوامبر ۱۹۱۷ ) ، شهره به ترینگا اسمایلی، و همچنین یانیتزا در خارج از آلبانی، یک مبارز چریک آلبانیایی بود که علیه امپراتوری عثمانی در منطقه استان مالِسی - اِ - ماده جنگید. او دختر اسمایل مارتینی، یکی از رهبران قبیله کاتولیک از قبیله گروده مالسی بود.
او در سال ۱۸۸۰ به دنیا آمد. پدرش اسمایل مارتینی از رهبران قبیله آلبانیایی قبیله گرودا ( واقع در جنوب شرقی مونته نگرو ) بود. امضای او در طومارهای اعتراضی قبایل آلبانیایی شمالی که به سفیران و مشاوران اروپایی معتبر در امپراتوری عثمانی ارسال شده بود، شامل امضای ۹ مه ۱۸۷۸ برای سفیر فرانسه در استانبول یا ۱۵ ژوئن ۱۸۷۸ وجود دارد. طومارها ابراز ناراحتی و نارضایتی قبایل آلبانیایی با تصمیمات پیمان سن استفانو و کنگره برلین را نشان می داد که بخش اعظم استان اسکوتاریرا را به شاهزاده مونته نگرو واگذار کرده بود. او در جریان اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی بسیار فعال شد و به شورشیان پیوست. او بعداً در سال ۱۸۸۶ دستگیر و در آناتولی زندانی شد و از آنجا هرگز بازنگشت. علاوه بر این، دو پسر اسمایل، جیون و زف، برادران ترینگا، نیز به اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی پیوستند و در سال ۱۸۸۳ در نبرد کشته شدند. [ ۱]
در زمان مرگ برادرانش، ترینگا سوگند یاد کرد که در خانه و خانواده خود خواهد ماند و هرگز ازدواج نخواهد کرد و خانه را ترک نخواهد کرد. او همچنان به عنوان یک زن زندگی می کرد، و همچنان لباس های سنتی زنان آلبانیایی را می پوشید، همان طور که در تمام تصاویر او دیده می شود.
ترینگا به شورشیان پیوست و نقش خود را در نبرد دسیچ برجسته کرد. او در امضای یادداشت یونان ( اعلامیه ای بود با دوازده درخواست برای ایجاد یک استان خودمختار آلبانیایی در داخل امپراتوری عثمانی ) در ۲۳ ژوئن ۱۹۱۱ شرکت کرد. فعالیت شورشی او پس از اعلامیه استقلال آلبانی ( ۲۸ نوامبر ۱۹۱۲ ) ادامه یافت.
او هرگز ازدواج نکرد و هرگز صاحب فرزند نشد، همان طور که قبلاً تعهد کرده بود. او در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ درگذشت و در محل دفن خانواده در کوه های نزذیک روستای کشوه، در مونته نگرو امروزی به خاک سپرده شد. دو سال بعد، ارتش مونته نگرو ( بخشی از پادشاهی یوگسلاوی ) قبر او را هنگام یورش به منطقه ویران کرد.
قهرمانی او باعث شهرت او شد و در ترانه های حماسی مونته نگروها و آلبانیایی ها ثبت گردید. نسخه فولکلور قهرمانی او زنجیره کمی متفاوت از وقایع را بیان می کند: اسمایل مارتینی، رهبر قبیله در سال ۱۹۱۱ توسط عثمانی ها در ورانیه ربوده شد و جسد او هرگز پیدا نشد و ترینگا را مجبور کرد که جای پدرش را پر کند. [ ۲] از آنجایی که قیام مالیسوری در سال ۱۹۱۱ توسط نیکولاس اول پادشاه مونته نگرو حمایت شد، این آهنگ حماسی داستان واقعی مرگ پدرش را حذف کرد، و هر گونه خاطره ای از دوره اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی را پنهان کرد، که باعث ایجاد اختلافات ارضی بین آلبانیایی ها و پادشاهی مونته نگرو می شد. از قضا، درگیری بین آلبانیایی ها و مونته نگرو اندکی پس از آن تکرار شد. در سال ۱۹۱۱، نیویورک تایمز بر اساس نسخه مونته نگرویی داستان که در جایی در پودگوریتسا توسط خبرنگار تایمز شنیده شد، ترینگا اسمایلی را «ژاندارک آلبانیایی» توصیف کرد. [ ۲] ترینگا را علاوه بر قهرمانی، «زن جوانی زیبا» توصیف می کند. افسانه او در سراسر بالکان به عنوان یکی از قهرمان ترین زنان جنگجو در تاریخ منطقه زنده است. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو در سال ۱۸۸۰ به دنیا آمد. پدرش اسمایل مارتینی از رهبران قبیله آلبانیایی قبیله گرودا ( واقع در جنوب شرقی مونته نگرو ) بود. امضای او در طومارهای اعتراضی قبایل آلبانیایی شمالی که به سفیران و مشاوران اروپایی معتبر در امپراتوری عثمانی ارسال شده بود، شامل امضای ۹ مه ۱۸۷۸ برای سفیر فرانسه در استانبول یا ۱۵ ژوئن ۱۸۷۸ وجود دارد. طومارها ابراز ناراحتی و نارضایتی قبایل آلبانیایی با تصمیمات پیمان سن استفانو و کنگره برلین را نشان می داد که بخش اعظم استان اسکوتاریرا را به شاهزاده مونته نگرو واگذار کرده بود. او در جریان اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی بسیار فعال شد و به شورشیان پیوست. او بعداً در سال ۱۸۸۶ دستگیر و در آناتولی زندانی شد و از آنجا هرگز بازنگشت. علاوه بر این، دو پسر اسمایل، جیون و زف، برادران ترینگا، نیز به اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی پیوستند و در سال ۱۸۸۳ در نبرد کشته شدند. [ ۱]
در زمان مرگ برادرانش، ترینگا سوگند یاد کرد که در خانه و خانواده خود خواهد ماند و هرگز ازدواج نخواهد کرد و خانه را ترک نخواهد کرد. او همچنان به عنوان یک زن زندگی می کرد، و همچنان لباس های سنتی زنان آلبانیایی را می پوشید، همان طور که در تمام تصاویر او دیده می شود.
ترینگا به شورشیان پیوست و نقش خود را در نبرد دسیچ برجسته کرد. او در امضای یادداشت یونان ( اعلامیه ای بود با دوازده درخواست برای ایجاد یک استان خودمختار آلبانیایی در داخل امپراتوری عثمانی ) در ۲۳ ژوئن ۱۹۱۱ شرکت کرد. فعالیت شورشی او پس از اعلامیه استقلال آلبانی ( ۲۸ نوامبر ۱۹۱۲ ) ادامه یافت.
او هرگز ازدواج نکرد و هرگز صاحب فرزند نشد، همان طور که قبلاً تعهد کرده بود. او در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ درگذشت و در محل دفن خانواده در کوه های نزذیک روستای کشوه، در مونته نگرو امروزی به خاک سپرده شد. دو سال بعد، ارتش مونته نگرو ( بخشی از پادشاهی یوگسلاوی ) قبر او را هنگام یورش به منطقه ویران کرد.
قهرمانی او باعث شهرت او شد و در ترانه های حماسی مونته نگروها و آلبانیایی ها ثبت گردید. نسخه فولکلور قهرمانی او زنجیره کمی متفاوت از وقایع را بیان می کند: اسمایل مارتینی، رهبر قبیله در سال ۱۹۱۱ توسط عثمانی ها در ورانیه ربوده شد و جسد او هرگز پیدا نشد و ترینگا را مجبور کرد که جای پدرش را پر کند. [ ۲] از آنجایی که قیام مالیسوری در سال ۱۹۱۱ توسط نیکولاس اول پادشاه مونته نگرو حمایت شد، این آهنگ حماسی داستان واقعی مرگ پدرش را حذف کرد، و هر گونه خاطره ای از دوره اتحادیه دفاع از حقوق ملت آلبانی را پنهان کرد، که باعث ایجاد اختلافات ارضی بین آلبانیایی ها و پادشاهی مونته نگرو می شد. از قضا، درگیری بین آلبانیایی ها و مونته نگرو اندکی پس از آن تکرار شد. در سال ۱۹۱۱، نیویورک تایمز بر اساس نسخه مونته نگرویی داستان که در جایی در پودگوریتسا توسط خبرنگار تایمز شنیده شد، ترینگا اسمایلی را «ژاندارک آلبانیایی» توصیف کرد. [ ۲] ترینگا را علاوه بر قهرمانی، «زن جوانی زیبا» توصیف می کند. افسانه او در سراسر بالکان به عنوان یکی از قهرمان ترین زنان جنگجو در تاریخ منطقه زنده است. [ ۳]
wiki: ترینگا اسمایلی