تریتا
فرهنگ اسم ها
معنی: اولین پزشک ایرانی در اوستا
برچسب ها: اسم، اسم با ت، اسم پسر، اسم اوستایی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
تریتا: در سنسکریت تریته trita یعنی سومین؛ در افسانه مهابهاراته آمده که او و دو برادرش سرگردان و تشنه بودند و چاهی یافتند و تریتا سر در چاه کرد که ببیند آب دارد یا نه که آن دو برادر به نام های اکه ته Ekata ( یکمین ) و دوه ته Dvata ( دومین ) او را هل دادند و درون چاه افتاد و او در ته چاه دنبال چیزی گشت تا گیاه سمه soma بپروراند و زمانی که از چاه بیرون آمد به خدایان بدهد؛ همچنین نام یک خدای ودایی نیز هست که خدای آب می باشد. ( Heritage du Sanskrit. Dictionnaire sanskrit - francais Gerard Huet )
... [مشاهده متن کامل]
تریتا در اوستایی ثریته şrita ( دارای سه آشیان ) و نام پدر گرشاسب از خانواده ی سام است.
... [مشاهده متن کامل]
تریتا در اوستایی ثریته şrita ( دارای سه آشیان ) و نام پدر گرشاسب از خانواده ی سام است.
. . . و در حال حاضر نام یک خائن بظاهر ایرانی در آمریکا. .
تِریتا ( ثِریتا، سِریتا، اَثرَط، اَترَت ) - واژه مشتق فارسی با ریشه ی سانسکریت: از خانواده زبان های آریایی - زبان باستان ایران و هند
در اوستا : تِهرَئتَونَه ( Thraetaona )
اسم پسرانه - نام بیمارستانی در تهران!
همان فریدون یا آفریدون، اسطوره ی ایرانی و از پادشاهان پیشدادی
نخستین پزشک و داروگر ایرانی!
اوستایی: تِهرَئتَونَه ( Thraetaona ) >>> که به معنی سومین می باشد:
دارنده سه توانایی >>> توانِ 1. رزمی و جنگاوری 2. پزشکی و داروسازی 3. هنر افسونگری و جادوگری
در اساطیر یونان به آن >>> آسکِلِپیوس ( اَسقَلِبیوس ) می گویند!
یَسن های 9 تا 11 درباره شیره گیاه هوم و ستایش اوست!
در یَسن9 و همچنین فرگرد بیستم وَندیداد آمده است: " سومین ناموَری که گیاه هوم ( اوستایی: هَئومَه - همان گیاه دارویی اِفِدرا ) را فِشُرد و عُصاره ( نوشابه ) آن را بدست آورد!
( ( آمبروزیا یا آمبروسیا نام یونانی "هوم" است! ) )
[[ نام چهار مردی که هوم را فشردند و از این موهبت، فرزندی ناموَر یافتند:
1. پدر جمشید یا تهمورث ( اوستایی:ویوَنگَهان، ویوَنگَهوت، اَنگهَت )
2. آبتین ( آتبین ) ، آسپیان، اَثفیان ( اوستایی: آثویه، اَثویه - Athwya )
( ( در اساطیر اسکاندیناوی به آبتین >>> اودین می گویند! ) )
3. فریدون ( اوستایی: تِهرَئتَونَه ( Thraetaona )
4. پدر زرتشت ( اوستایی: پُئوروشَسپَ، پوروشَسپَه، پوروشَسب ) ]]
در افسانه ها آمده است که فریدون، اژدهایی سه سر با شش چشم به نام اَژی دَهاک ( ضَحاک، راوانا ) را با شِگِردهایی در البرز کوه ( هَرا بُرزَیتی، هَرائیتی بُرز: کوه بزرگ و با شکوه ) زندانی می کند!
همچنین بر پایه اوستا: در پایان زمان ( سه هزاره چهارم ) ، ضحاک از بند فریدون می گُریزد و سرانجام در بلندترین کوه البرز یعنی دماوند؛ به دستِ گرشاسپ که یکی از یاران هوشیدر ماه ( مهدی موعود عج ) هست، کُشته می شود!
تِری ( سِری ) : سوم، سومین - پیوسته، پیوند خورده، پشت سر هم، پی در پی، پیاپی -
همیشه، مداوم، همواره
( ( در مهاباراتا آمده است:
فریدون یا تِریتا، دو برادر با نام ایکیتا ( یکم ) و دویتا ( دوم ) داشته است! ) )
تا: پسوند همانندی ( شباهت ) و شمارشی -
مانند: همتا ( گرچه "هم" بخشی از واژه است ولی پیشوند هم به شمار می آید - مانند: همراه، همدل، همدم، همپا و. . . ) -
دو تا، سه تا، چهار تا و. . .
معنی: سومین نفر، سومین کس، نفر سوم - سختکوش، پر کوشش، تلاشگر، ، پشتکار داشتن، کاری، پاکار، پایه! -
نامیرا، شکست ناپذیر، جان سخت ( سخت جان ) - تناور، نیرومند، قوی، پُر زور - پایدار، مانا، همیشگی، اَبَدی، جاوید، نوشه!
در اوستا : تِهرَئتَونَه ( Thraetaona )
اسم پسرانه - نام بیمارستانی در تهران!
همان فریدون یا آفریدون، اسطوره ی ایرانی و از پادشاهان پیشدادی
نخستین پزشک و داروگر ایرانی!
اوستایی: تِهرَئتَونَه ( Thraetaona ) >>> که به معنی سومین می باشد:
دارنده سه توانایی >>> توانِ 1. رزمی و جنگاوری 2. پزشکی و داروسازی 3. هنر افسونگری و جادوگری
در اساطیر یونان به آن >>> آسکِلِپیوس ( اَسقَلِبیوس ) می گویند!
یَسن های 9 تا 11 درباره شیره گیاه هوم و ستایش اوست!
در یَسن9 و همچنین فرگرد بیستم وَندیداد آمده است: " سومین ناموَری که گیاه هوم ( اوستایی: هَئومَه - همان گیاه دارویی اِفِدرا ) را فِشُرد و عُصاره ( نوشابه ) آن را بدست آورد!
( ( آمبروزیا یا آمبروسیا نام یونانی "هوم" است! ) )
[[ نام چهار مردی که هوم را فشردند و از این موهبت، فرزندی ناموَر یافتند:
1. پدر جمشید یا تهمورث ( اوستایی:ویوَنگَهان، ویوَنگَهوت، اَنگهَت )
2. آبتین ( آتبین ) ، آسپیان، اَثفیان ( اوستایی: آثویه، اَثویه - Athwya )
( ( در اساطیر اسکاندیناوی به آبتین >>> اودین می گویند! ) )
3. فریدون ( اوستایی: تِهرَئتَونَه ( Thraetaona )
4. پدر زرتشت ( اوستایی: پُئوروشَسپَ، پوروشَسپَه، پوروشَسب ) ]]
در افسانه ها آمده است که فریدون، اژدهایی سه سر با شش چشم به نام اَژی دَهاک ( ضَحاک، راوانا ) را با شِگِردهایی در البرز کوه ( هَرا بُرزَیتی، هَرائیتی بُرز: کوه بزرگ و با شکوه ) زندانی می کند!
همچنین بر پایه اوستا: در پایان زمان ( سه هزاره چهارم ) ، ضحاک از بند فریدون می گُریزد و سرانجام در بلندترین کوه البرز یعنی دماوند؛ به دستِ گرشاسپ که یکی از یاران هوشیدر ماه ( مهدی موعود عج ) هست، کُشته می شود!
تِری ( سِری ) : سوم، سومین - پیوسته، پیوند خورده، پشت سر هم، پی در پی، پیاپی -
همیشه، مداوم، همواره
( ( در مهاباراتا آمده است:
فریدون یا تِریتا، دو برادر با نام ایکیتا ( یکم ) و دویتا ( دوم ) داشته است! ) )
تا: پسوند همانندی ( شباهت ) و شمارشی -
مانند: همتا ( گرچه "هم" بخشی از واژه است ولی پیشوند هم به شمار می آید - مانند: همراه، همدل، همدم، همپا و. . . ) -
دو تا، سه تا، چهار تا و. . .
معنی: سومین نفر، سومین کس، نفر سوم - سختکوش، پر کوشش، تلاشگر، ، پشتکار داشتن، کاری، پاکار، پایه! -
نامیرا، شکست ناپذیر، جان سخت ( سخت جان ) - تناور، نیرومند، قوی، پُر زور - پایدار، مانا، همیشگی، اَبَدی، جاوید، نوشه!
نام اولین پزشک جراح ایرانی است
نام اولین پزشک جراح ایرانی
نام یکی از دکترای زمان زرتشت بوده
زیبا وگوش نواز
اولین جراح ایرانی زمان زرتشت میباشد
بمعنی سه میباشد