ترور سیدعلی خامنه ای

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، آیت الله خامنه ای عضوی از شورای انقلاب شد و در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مردم تهران در نخستین مجلس شورای اسلامی رسید. یک سال بعد، او توانست از یک سوء قصد که توسط هواداران گروه فرقان طراحی شده بود جان سالم به در برد. از آن پس، آیت الله خامنه ای سمت دو دور پیاپی ریاست جمهوری ایران را میان سال های ۱۳۶۸–۱۳۶۰ بر دوش داشت. پس از درگذشت آیت الله خمینی، وی در سال ۱۳۶۸ به عنوان دومین ولی فقیه به رهبری ایران رسید و از آن هنگام تاکنون بر این مسند است. او امام جمعه تهران و رئیس بنیاد دائرة المعارف اسلامی (منتشرکننده دانش نامه جهان اسلام) نیز می باشد.
به دنبال پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی اجتماعی ایران، دگرگونی هایی به وجود آمد که باعث شد تا گروه های فرصت طلب در پی بهره برداری از این موقعیت برآیند و برای به دست گرفتن قدرت و رهبری جامعه به ابزارهای سیاسی ـ نظامی روی آورند. " سازمان مجاهدین خلق " با نام "خلق" در جریان انقلاب، خواهان "مدینه فاضله استالین" در ایران بود و زمانی که در رسیدن به آرمان های خود موفق نشد، دست به ترور و کشتار رهبران مردمی و مردم مسلمان ایران زده و معنای واژه به خاطر خلق را به همگان شناسانید. در این نوشته سعی ما بر آن است تا با بازنگری در تاریخ انقلاب، دلایل سوئ قصد نافرجام به “ حضرت آیت الله خامنه ای ”، امام جمعه تهران و نماینده امام (رحمة الله علیه) در شورای عالی دفاع را که از جمله اقدامات شرورانه سازمان مجاهدین خلق بود، بکاویم و برگی از اقدامات خائنانه این سازمان را بشناسیم.
پیدایی
به دنبال سرکوبی جنبش مردمی ۱۵خرداد ۱۳۴۲ مردم مسلمان ایران، توسط رژیم پهلوی، گروه های سیاسی که با شاه در جنگ قدرت، درگیر بودند، در تأملی دوراندیشانه در نظر خود، کمک خواستن از مردم و روحانیت را صلاح ندانسته، با تشکیل سازمان های مخفی، تشکل های ملی گرایانه و آزادی طلبانه، تحت تأثیر آرمان های کمونیسم شرق و لیبرالیسم غربی به زعم خود مبارزه با رژیم استبدادی شاه را به صورت سازمان دهی شده آغاز نمودند؛ از جمله سازمان هایی که این نگرش را برای خود انتخاب کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تاریخ تأسیس آن را سال ۱۳۴۴ اعلام کرده اند. این سازمان با منش سیاسی نظامی و ادعای مبارزه بر اساس مکتب اسلام، همه مبارزات قبل از پیدایش خود را با رژیم شاه، غیر مکتبی دانسته و برنامه های خود را برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی، اسلامی خواند. این گروه به دلیل ناکافی دانستن رهبری دینی جامعه در مبارزه با رژیم شاه به تدوین ایدئولوژی دینی و سیاسی خود با توجه به آرمان های مادی گرایانه مارکسیسم پرداخته و متون آموزشی برای پیروان خود تدوین نمود. “ سازمان مجاهدین خلق ” که تحت تأثیر این آرمان ها قرار داشت، با قرائتی مادی گرایانه شروع به فعالیت در میان مردم مخصوصاً نسل جوان نمود. این روش مبارزه با “ محمدرضا شاه ” باعث شد تا حاکمیت پهلوی به کمک سرویس های اطلاعاتی غرب، این سازمان را در بین سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ به صورت کامل قلع و قمع نماید و با آرامش خاطر به استبداد خود ادامه دهد.اما به غیر از سازمان های سیاسی که با رژیم پهلوی مبارزه می نمودند، نوعی مبارزه با این رژیم توسط رهبران مردمی و دینی که از شاگردان مطرح “امام خمینی” بودند، در دهه ۱۳۴۰ شروع شده بود که پایه مبارزه خود را با استبداد، نه ایدئولوژی های غرب و شرق که دین اسلام و مردم مسلمان ایران قرار داده بود؛ از جمله رهبران مردمی مبارزه با شاه، آیت الله مطهری، “آیت الله خامنه ای”، “ آیت الله رفسنجانی ” و دیگر شاگردان امام و روحانیت مبارز بودند که در پی تأسیس حکومتی دینی به رهبری امام خمینی (رحمة الله علیه) از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کردند؛ تا این که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به رهبری امام رژیم ستم شاهی را سرنگون نموده و نظام جمهوری اسلامی ایران را پایه گذاری نمودند.
تعارض ایدئولوژی با مذهب
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش فضای باز سیاسی، رهبران گروه های مخالف شاه به همراه رهبران روحانی که در زندان ها به سر می بردند، آزاد شده و در راه رسیدن به قدرت شروع به سازمان دهی نیروهای خود نمودند. بر همین اساس سازمان مجاهدین خلق با ایدئولوژی و شعارهای برابری طلبانه و به نام اسلام، شروع به تبلیغ در میان مردم نمود و توانست به زودی برای خود در میان جوانان، طرف دارانی دست و پا کند. این سازمان با تجدید نظر در برنامه ها و اهداف خود، قرائت ایدئولوژیک خود از مذهب را با صدور احکامی مانند «تقدس رهبران سازمان»، «رواج بی بند و باری اخلاقی»، «ارائه تز جدایی انسانیت مرد و زن» و ارائه راهکار هدف وسیله را توجیه می کند، به گمراهی جوانان و دانش جویان ساده همت گماشته و طیفی از آن ها را با خود همراه نمود؛ اما پیروزی انقلاب دارای هزینه های زیادی بود که گروه هائی که به دنبال قدرت بودند، حاضر به پرداخت آن ها نبودند. اشغال لانه جاسوسی آمریکا و حمله عراق به ایران دو سنگ محکی بود که منفعت طلبان در راه قدرت را از رهبرانی که به راستی درد مردم استبداد زده و استعمار زده ایران را داشتندند، جدا کرد. این جدایی را در عمل کرد “بنی صدر”، رئیس جمهور وقت که به تساهل در برابر تهدیدهای آمریکا در مورد لانه جاسوسی و حمله عراق به ایران ایمان داشت، می توان دید.بی توجهی “بنی صدر” به سرنوشت اسلامی انقلاب و همراهی او با “مسعود رجوی” ایدئولوگ سازمان مجاهدین باعث موضع گیری نیروهای مذهبی و مردمی با آنان شد. بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی به رهبری "شهید بهشتی" و "آیت الله خامنه ای"، "آیت الله رفسنجانی"، شهیدان "رجایی" و " باهنر" با پشتوانه مذهب اسلام، مبارزه با التقاطی گری و مصلحت طلبی را بر عهده گرفتند. مبارزه ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق با حزب جمهوری اسلامی از ابتدای سال ۱۳۵۸ آغاز و تا پایان نیمه اول سال ۱۳۶۰به اوج خود رسید. در طول این مبارزه، سازمان با هدف قرار دادن رهبران مردمی انقلاب به عنوان مرتجعین، روحانیت را در طیف لیبرال ها و ملی گرایان قرار داد. این نگرش به اسلام و رهبری را به خوبی می توان در اعلامیه ها و مقالات این سازمان که در "نشریه پیکار" به چاپ می رسید، مشاهده کرد. آن ها در اعلامیه های خود حزب جمهوری اسلامی را «یک حزب ور شکسته برای بورژوازی دانسته» و حملات خود را به این حزب مردمی اسلامی تا اول تیر ماه ۱۳۶۰به صورت نشر روزنامه، اطلاعیه و دیگر وسایل تبلیغاتی نشان دادند. اما تحولات سیاسی خرداد ماه ۱۳۶۰ این سازمان را از مبارزه تبلیغاتی به مبارزه نظامی با انقلاب سوق داد. روز شنبه ۳۰/۳/۱۳۶۰ طرح رسیدگی به صلاحیت بنی صدر رئیس جمهور ایران که مورد حمایت سازمان مجاهدین بود، توسط ۱۲۰تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارائه شد و روز بعد مجلس شورای اسلامی با ۱۷۷رأی موافق و ۲۱ رأی ممتنع و یک رأی مخالف به عدم صلاحیت بنی صدر رأی داده و اسلامی بودن انقلاب ایران را به همه ملی گرایانی که به دنبال لیبرالیسم آمریکایی و کمونیست هایی که به دنبال جامعه بدون طبقه مارکس بودند، نشان داد.
فرجام
...

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان هم ساخت.
سه انفجار مهم سال ( ۶۰ ) :
الف - انفجار بمب در مسجد ( ۶ )
ب - انفجار بمب در دفتر حزب ( ۷ )
ج - انفجار بمب در دفتر نخست وزیری ( ۸ )
...
[مشاهده متن کامل]

الف - انفجار بمب در مسجد:
انفجار بمب در مسجد ابوذر تهران در روز ( ۶ ) تیر که به مجروح شدن سید علی خامنه ای منجر شد ( دو علی و ضربه خوردن آنها در مسجد، اول امیرالمومنین علی علیه السلام و دیگری سید علی خامنه ای رهبر انقلاب )
ب - انفجار بمب در دفتر حزب:
انفجار بمب در دفتر حزب جمهوری اسلامی ( دقت شود، کلمه ایران ندارد ) در روز ( ۷ ) تیر که به شهادت سید محمد بهشتی ( رئیس قوه قضائیه، رئیس دیوان عالی کشور و شورای عالی قضایی و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی ) و ۷۲ نفر از اعضای حزب منجر شد.
ج - انفجار بمب در دفتر نخست وزیری:
انفجار بمب در دفتر نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران در ( ۸ ) شهریور که به شهادت دو محمد که یکی محمدعلی رجایی رئیس جمهور و دیگری محمدجواد باهنر نخست وزیر منجر شد.
بله، منافقین خواستند با انفجار بمب هایی در سال شصت، ضربه شصتی ( شستی ) به انقلاب بزنند این ضربه شست با اینکه باعث حذف چهره های مهم انقلاب شد اما انقلاب به راه خود ادامه داد. در عدد شصت ، عدد شش وجود دارد اولین انفجار مهم هم در روز ششم انجام شد و بعد هفتم و هشتم. انفجار اول در مسجد و دو انفجار بعدی در دفتر صورت گرفت ( در دفتر حزب و دفتر نخست وزیری )

بپرس