ترنی

لغت نامه دهخدا

ترنی. [ ت َ رَن ْ نی ] ( ع مص ) پیوسته نگریستن به سوی محبوب خود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

ترنی. [ ت ُ نا ] ( ع اِ ) کنیز و زن فاجرو حرامکار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ابن ترنی ؛ لئیم و ناکس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و یقال ؛ ترنی و ابن ترنی ، ولدالبغی. ( تاج العروس ). زن فاجره ، زن زناکار: ابن ترنی ؛ فرزند زن زناکار که پدرش معلوم نباشد. ( از متن اللغة ج 1 ص 395 ).

ترنی. [ ت ِ ] ( اِخ ) شهر و مرکز ولایتی است در ایالت اومبری ایتالیا که 84400 تن سکنه دارد. این شهر در حوالی آبشار ولینو واقع است و دارای کارخانه تصفیه فلزات میباشد.

فرهنگ فارسی

شهر و مرکز ولایتی است در ایالت اوبری ایتالیا

دانشنامه عمومی

تِرْنی یکی از شهرهای باستانی ایتالیا و مرکز استان ترانی اومبریا در محدوده مرکزی این کشور است. این شهر در دشت نرا قرار گرفته است. [ ۱]
ترنی در ۲۹ کیلومتری جنوب اسپولتو ، ۳۶ کیلومتری شمال غرب ریتی و ۱۰۴ کیلومتری شمال رم واقع شده است. [ ۱] ترنی از قرن نوزدهم و به واسطهٔ کارخانه های فولادسازی برپا شده در آن به سرعت رو به رشد رفته و در جنگ جهانی دوم به خاطر وجود همین کارخانه ها مورد هجوم هوایی و بمباران قرار گرفت. ترنی به اعتقاد برخی ایتالیایی ها زادگاه سن والنتین بوده و برای همین به شهر عشاق نیز معروف است. [ ۲]
• وب گاه رسمی ترنی[ پیوند مرده]
عکس ترنیعکس ترنی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

لاستیک دوچرخه یا موتور که بچه ها باضربهٔ یک چوب دستی آن را به حرکت و دوران وامی دارند. از فعل تُراندن به معنی غلتاندن و به دوَران واداشتن
در جنوب استان فارس و حوالی بندرعباس پرنده ای بسیار ریز جثه کوچکتر از گنجشک و شبیه دیمیل زیست می کند که در شهرهایی مثل فسا داراب به آن ترنی با کسره ت گویند . عبارت جوجه ترنی به افراد یا کودکان جهت نشان دادن ربز جثه بودن و نیز گاه کنایه به داشتن صورت کوچک آن شخص است

بپرس