ترفئه

لغت نامه دهخدا

( ترفئة ) ترفئة. [ ت َ ف ِ ءَ ] ( ع مص ) ترفئة بالرفاء و البنین ؛ گفتن بوجه دعا در زناشوئی ؛ یعنی مجتمع و برچسبان و با آرام و طمانیت ( کذا ) باشند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فا کَسی [بکسی ] گفتن بالرفاء و البنین در وقت نکاح. ( از زوزنی ). گفتن «بالرفاء و البنین » برای کسی ؛ یعنی اتفاق و یگانگی را خواستن برای او و آرزو کردن این که وی فرزندان داشته باشد، و این دعایی است که برای متأهل کنند، و تقدیر «بالرفاء» «لیکُن الامر بالرفاء» است و رفاء یعنی اتحاد و یگانگی. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).

ترفئة. [ ت َ ف ِ ءَ ] ( اِخ ) سنة الترفئة؛ نام سال چهارم ازهجرت بزمان رسول ( ص ). ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

بپرس